مهمترین چالشهای اقتصادی دولت دوازدهم
مدت زیادی به روی کار آمدن دولت دوازدهم باقی نمانده و در 4 سال گذشته، روحانی دور اول سیاستهایش را در اقتصاد کشور پیاده کرده است.
حالا با لغو تحریمها و کنترل تورم افسارگسیخته، روزهای جدیدی پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است. در شرایط کنونی، مهمترین چالشهای اقتصادی چیست؟
به گزارش بازتاب به نقل از ایران ، بانکها در هفتههای گذشته سر و صدای زیادی کردهاند و بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس اقتصادی، وضعیت نظام بانکی را از مهمترین چالشهای پیش روی اقتصاد میداند. او میگوید:«وضعیت نظام بانکی، یکی از مهمترین چالشهای پیش روی اقتصاد است. مطالبات بانک مرکزی از بانکها، بدهی دولت به بانکها و حجم بالای معوقات، کلاف سردرگمی را ایجاد کرده است. از طرف دیگر، صندوقهای پولی غیرمجاز مخاطراتی برای بانکها ایجاد کردهاند. آنها برای جذب مشتریها وعده سودهای آنچنانی داده و ریسکهای بزرگی را ایجاد کردند. سود بانکداری در رقابت ناسالم بشدت کاهش پیدا کرد و آنها ذخیره کافی برای دارایی هایشان نداشتند. پیکره بانکها بشدت نحیف شد. حالا سیستم بانکی ما که باید سوخترسان باشد و برای حفظ سرمایههای موجود، سرمایه درگردش فراهم کند، با توجه به کمبود نقدینگی و نرخ بالای تسهیلات، خود به یک معضل بزرگ تبدیل شده است.»
نیاز نظام بانکی به حل روابط بینالمللی
هاشمی که خود مدیری بانکی به حساب میآید، معتقد است رشد اقتصادی و وضعیت نظام بانکی در هم تنیده است:«برای نجات سیستم بانکی و برخوردهای جدی، آنقدر تأخیر شده که دیگر حالا شاید راه حل سریع و معجزه گری وجود نداشته باشد. روابط بینالملل کشور باید درست شود و سیستم بانکی باید بتواند اعتباراتی از خارج تأمین کند. واردات چاره جبران کمبود در اقتصاد است و در بخش پولی و بانکی هم همین وضعیت وجود دارد. تا زمانی که به سیستم بانکی بینالمللی متصل نشویم و اعتبارات بینالمللی نگیریم، نمیتوانیم مشکلات سرمایهای بانکها را حل کنیم. هرگز در هیچ کشوری زمانی که سیستم بانکی ضعیف باشد، اقتصاد رشد نمیکند.»
بانکها باید تجمیع شوند
او درباره راه حل این چالشها میگوید:«باید برای بانکهای کوچکی که در میدان رقابت نمیتوانند جلو آیند، چارهجویی کرد. برای حل چالش، باید از روش تجمیع استفاده کرد. این تنها درباره مؤسسات مالی و اعتباری مطرح نیست و بانکهای بزرگ هم از نظر من باید تجمیع شوند. بانکهای دولتی و شبه دولتی ما با اسامی مختلف فعالیت میکنند، اما همه یک کار انجام میدهند. تعدد بانکها رقابت ناسالم ایجاد میکند و اقتصاد را به نابودی میکشاند. آنها مشکل مدیریتی دارند و باید سعی کنند خود را با استانداردهای جهانی تطبیق دهند. سیاستهای اصلاحی در عین جدی بودن، نباید قهرآمیز باشند. بانک نیاز به آرامش، ثبات و اطمینان خاطر دارد که بتواند به حیات ادامه دهد.»
تک نرخی کردن ارز چالش اصلی صاحبان کسب و کار
اصلاح وضعیت نظام ارزی، از مهمترین خواستههایی است که نمایندگان بخش خصوصی، در مواجهه با دولت مطرح میکنند. مرتضیالله داد، اقتصاددان و مشاور اقتصادی اتاق بازرگانی ایران نیز با همین نگاه میگوید: «در حال حاضر تصدیگری، سیاستهای ارزی و رکود، مهمترین چالشهای اقتصادی کشور هستند. به نظر من الان تیم اقتصادی دولت یکپارچه نیست و با انتخاب تیم یکپارچه، میتوان این چالشها را حل کرد.»
لزوم کاهش تصدیگری
او ادامه میدهد: «تصدیگری، بدترین کاری است که دولت انجام میدهد. پیاده کردن اصل 44، تاکنون موفقیتآمیز نبوده است. کاهش تصدیگری دولت و فراهم کردن فضا برای بخش خصوصی، مهمترین سیاستی است که باید انجام شود.»
الله داد توضیح میدهد:«پس از این، نحوه تنظیم و اجرای سیاستهای پولی و ارزی هم از اصلیترین مسائل چالشی کشور است. البته در کنار اینها، دولت در وزارت نفت و وزارت امور خارجه بسیار خوب عمل کرده است. برجام توفیق بسیار شایستهای برای دولت یازدهم بوده و از ظرفیتهای آن، برای فراهم کردن فضای مناسب کسب و کار باید استفاده کرد. بانک مرکزی برای ساماندهی بازارهای غیرمتشکل پولی بسیار دیر اقدام کرد. امروز مسائل بانکی بسیار حساس و مهم شده است. شورای پول و اعتبار بانک مرکزی باید تخصصی باشد. اکثریت اعضای شورای پول و اعتبار به وسیله دولت اتخاب میشود ولی اینها باید مستقل باشند تا تصمیمات این شورا عملیاتی و کارشناسی باشد.»
مشاور اقتصادی رئیس اتاق ایران، درباره سیاستهای ارزی میگوید: «در حوزه سیاستهای ارزی، مهمترین چالش ما تک نرخی کردن ارز است. تقریباً در دورهای از سال 92 تا انتهای 95 با اینکه دولت در کنترل تورم موفق بوده، نرخ ارز ثابت مانده است. اگر پس از برجام قرار است مراودات با سایر کشورها ادامه پیدا کند، دولت باید بسرعت برای تک نرخی کردن ارز اقدام کند.»
تجربه های موفق ارز تک نرخی
او با تأکید بر تجربههای گذشته صحبتهایش را چنین به پایان میرساند: «دو بار تا به حال تجربه یکسانسازی نرخ ارز در کشور اتفاق افتاده است. یکبار در سال 74 که ناموفق بود و یک بار هم در سال 80، که به موفقیت رسید. دولت باید از این تجربه باید استفاده کند. این تجربه برای زمانی بود که مرحوم نوربخش رئیس کل بانک مرکزی و آقای مظاهری وزیر اقتصاد بودند. آنها تصمیم گرفتند نرخ ارز را به سمت بازار ببرند. یکشبه این تصمیم گرفته نشد، با مطالعه به سمت این کار رفتند، بازار را هدف قرار دادند و نرخها را سنجیدند. اما در سال 74، این کارها انجام نشده بود و یکشبه در تلویزیون اعلام شد که ارز، تک نرخی میشود و پس از آن هم صفهای طویلی برای خرید چند هزار دلاری در مقابل بانکها تشکیل شد.»