مهاجرت بازیگر مشهور به دلیل نبود پیشنهاد نقش خوب

    کد خبر :206257

با رضا فیاضی که مدتی است از تهران به کیش مهاجرت کرده هم‌صحبت شدیم تا ضمن مرور خاطرات این بازیگر از سریال روزگار قریب از احوالاتش در جزیره کیش با خبر شویم.

زنده‌یاد دکتر محمد قریب، یکی از بنیانگذاران بیمارستان تخصصی کودکان به نام مرکز طبی کودکان بود.

کیانوش عیاری، کارگردان با سابقه در نیمه دوم دهه 80 همت کرد و سریال دکتر قریب را بر اساس زندگی این پزشک ایرانی ساخت.

سریالی که تولید آن حدود هفت سال طول کشید، این سریال در پخش اول و پخش‌های بعدی با استقبال زیاد مردم روبه‌رو شد. در این سریال مهدی هاشمی نقش میانسالی دکتر قریب را تا زمان درگذشت وی، عالی بازی کرد.

ناصر هاشمی، برادر مهدی نیز بازیگر نقش جوانی‌های دکتر قریب بود. رضا فیاضی هم در این سریال نقش دکتر فتوحی را بازی کرد که دوست نزدیک دکتر قریب بود. با فیاضی که مدتی است از تهران به کیش مهاجرت کرده هم‌صحبت شدیم تا ضمن مرور خاطرات این بازیگر از سریال روزگار قریب از احوالاتش در جزیره کیش با خبر شویم.

ساخت سریال روزگار قریب با موضوع زندگی دکتر محمد قریب یکی از آثار خوب تلویزیون بود که برای ساخت آن زحمت زیادی کشیده شد. شما که با آقای عیاری در تولید روزگار قریب همکاری داشتید، ارزیابی‌تان از این سریال چگونه است؟

آقای عیاری در زمان کار به کوچک‌ترین جزئیات نیز توجه داشت و برای به تصویر کشیدن آنچه در ذهن داشت اصلا کوتاه نمی‌آمد. فیلمنامه مکتوب نداشتیم و سر صحنه به ما گفته می‌شد که چه دیالوگی باید بگوییم و چه کاری مقابل دوربین انجام بدهیم. حضورذهن آقای عیاری آنقدر خوب بود که من همیشه او را تحسین می‌کردم. ما برای بازی در سریال روزگار قریب درباره دکتر محمد قریب مطالعه و تا جایی که لازم بود تحقیق می‌کردیم که بتوانیم با کارگردان سریال هماهنگ باشیم. نوع کار آقای عیاری برای من قابل احترام بود چون تا زمانی که از بازی‌ها و نوع چیدمان صحنه و حرکت و قاب دوربین راضی نمی‌شد، دست از کار نمی‌کشید. یادم هست یک پلان را 18 بار تکرار کردیم تا مورد قبول آقای عیاری قرار گرفت. بشدت روی جزئیات دقت داشت و حتی روی حرکت چشم‌ها و میمیک چهره دقت می‌کرد.

با توجه به این‌که سال‌هاست در تلویزیون فعالیت دارید به نظرتان ساخت سریال‌هایی درباره شخصیت‌ های تاثیرگذار و معاصر به چه میزان لازم است؟

جامعه ما به سریال‌هایی با موضوع شخصیت‌های مهم کشورمان نیاز دارد، چون شخصیت‌های ملی را به مردم معرفی می‌کنند. این‌گونه شخصیت‌ها زیاد هستند که باعث اتفاقات مهمی هم در جامعه شده‌اند و سریال‌های تلویزیونی می‌تواند این اندوخته‌ها را به مردم معرفی کرده و این تلنگر را به جامعه وارد کند که خود را دست‌کم نگیرند و به داشتن شخصیت‌های تاثیرگذار ببالند و احساس غرور کنند.

مدت‌هاست که ساکن جزیره کیش شده‌اید، چه شد که از تهران مهاجرت کردید؟

از شرایط آزرده‌خاطر بودم، آلودگی هوا، ترافیک و شلوغی هم اذیتم می‌کرد و از طرفی نقش خوب و مناسبی نیز به من پیشنهاد نمی‌شد. همه اینها باعث شد به این فکر بیفتم که چه کاری است در تهران بمانم؟! تصمیم گرفتم به کیش نقل مکان کنم. در کیش کتابفروشی‌ای راه‌اندازی کردم به نام جزیره کتاب که شکر خدا استقبال مردم از آن خوب است. در کنار کتابفروشی بازیگری هم تدریس می‌کنم.

با این اوصاف از مهاجرت راضی هستید؟

کمی برایم سخت است چون تهران مرکز فرهنگ و هنر است و من همیشه منتظر خبرهای خوبم که از تهران برسد. رابطه‌ام با گروه‌های تولید فیلم و سریال قطع نشده است. برخی فیلمسازان هم برای ساخت آثارشان به کیش می‌آیند که اگر کمکی بخواهند حتما با آنها همکاری می‌کنم.

کتابفروشان ایرانی معمولا از میزان خرید کتاب ناراضی‌اند، اوضاع کتاب در جزیره کیش چطور است؟

به مرور شرایط خرید کتاب بهتر می‌شود. بیشتر مشتری‌هایم خانواده‌ها هستند که برای فرزندانشان کتاب می‌خرند. در کتابفروشی‌ام همه‌جور کتاب دارم‌؛ هم برای کودکان هم برای بزرگسالان اما روی کتاب بچه‌ها بیشتر متمرکز شده‌ام، چون اگر بچه‌ها به کتابخوانی و مطالعه علاقه‌مند شوند حتما اتفاقات خوبی برایشان رقم خواهد خورد. به نظرم مسیر کتابخوانی دو طرفه است؛ اگر پدر و مادر اهل مطالعه باشند، فرزندانشان حتما کتابخوان خواهند شد و اگر بچه‌ها به هر شکلی به کتاب علاقه‌مند شوند، والدین خود را نیز جذب کتاب خواهند کرد. در کتابفروشی، کتاب‌های مخصوص کودکان دارم و زمانی‌که پدر و مادرها برای خرید می‌آیند، به قفسه کتاب‌های بزرگسالان هم سری می‌زنند و برای خودشان هم کتاب می‌خرند که این اتفاق خیلی خوبی است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید