معمای پیچیده اصولگرایان و حسن روحانی؛ چرا مخالفان تند و تیز روحانی سکوت پیشه کردهاند؟ /آیا اصولگرایان، تندروهای جناح را تنها گذاشتهاند ؟
اصولگرایان قابل شماری هستند که حالا بعد از انتخابات 96 دیگر رغبتی برای ماندن در بخش شکست خورده سیاسی ایران ندارند . آنها یا به ائتلاف با دولت رسیده و خواهند رسید و یا اینکه جای خود را برای نشستن در جناح تغییر خواهند داد
حالا که انتخابات تمام شده و مجلس شورای اسلامی هم در حال بررسی لیست وزرای پیشنهادی حسن روحانی است رفتارشناسی اصولگرایان که طرف شکست خورده انتخابات هستند حتما مساله ای قابل توجه خواهد بود . آنها این روزها بیش از همیشه سکوت کرده اند . یک سکوت غیر منتظره و پیش بینی نشده . اکنون برای تحلیلگران مسایل سیاسی بحث مهم این است که اصولگرایان چه نسبتی با حسن روحانی دارند و چگونه با دولت او مواجه خواهند شد؟ آیا باز به دوران قبل از 29 اردیبهشت باز خواهند گشت یا اینکه پلنی خواهند داشت برای جاگیری جدید در عرصه سیاسی کشور ؟
شاید با این صورت مساله بتوان این گزاره ها را کنار هم ردیف کرد :
1- اولین مساله این است که دیگر سخت خواهد بود بتوانیم اینگونه مخالفان دولت را با عنوان اصولگرایان خطاب کنیم .چرا که :
الف : بعد از انتخابات سال 92 چینش سیاسی ایران نابسامان شده و رقبای سیاسی دیگر در قالب دو جناح راست و چپ قرار نگرفته اند . برخی تعبیر کرده اند که بعد از 24 خرداد 92 می توان چینش سیاسی را به این شکل تفسیر کرد : برجامیان و نابرجامیان
ب: هر چه زمان گذشته در این تقسیم بندی هم شکاف هایی ایجاد شده است . مثلا اینکه در این چند ماه صف مخالفان دولت که در سمت نابرجامیان ایستاده بودند هم چندان مرتب نبوده است . دقیقا به همین سبب است که در کمال تعجب از حمایت های محمد رضا باهنر و برخی دیگر از ژنرال های اصولگرا از حسن روحانی و دولتش متعجب می شویم.
پس با این دو نکته می توان گفت وقتی می خواهیم سوال اصلی این تحلیل را پاسخ دهیم باید تغییراتی در صورت مساله ایجاد کنیم ؛ «آن بخش از اصولگرایان مخالف و منتقد دولت …»
2- اکنون از نوع مواجهه اصولگرایان منتقد دولت با دولت می توان فهمید که آنها رویه و تصمیم مشخصی که به صورت مرکزی و ابلاغی برای مواجهه با دولت باشد را ندارند. به یک معنا هر نوع مخالفت یا اعتراض به دولت را می توان فعلا در قالب فهم فردی و تصمیم شخصی قلمداد کرد .به یک معنا این اردوگاه هیچ دستور العملی برای حمله یا خنثی بودن مقابل دولت ندارد.
3- در میان این مخالفان دو دسته مهم وجود دارد . بخشی که می توان آن را قسمت عاقله طیف دانست و بخشی که بیشتر عملگراست چندان به فکر محاسبه هزینه و فایده برای انجام اقداماتش نیست.
در بخش عاقله چند نکته مدنظر گرفته شده است :
الف: حسن روحانی مجددا اختیار دولت را به دست آورده است . مخالفت و اعتراض بی مهابا و توجبه نشده با او قطعا هزینه هایی برای جناح به جهت عدم اقناع افکار عمومی خواهد داشت که شاید اولین هزینه آن دور شدن بیشتر مردم از آنها باشد .
ب: این بخش اصلا نمی خواهد به طیف خودش را در میان افکار عمومی و حتی سیاسیون به عنوان مانع و سنگ مقابل دولت جدید به تصویر بکشد .
ج: اساسا وقتی این دولت دوره آخرش را طی می کند خود را تبدیل کردن به قطب مقابل او آیا کار درستی است ؟
اما در بخش عملگرا چگونه می توان مسایل را دید:
الف : آنها معتقدند که تکلیف بر نتیجه مقدم است . از نظر آنها دولت و شخص روحانی روی ریل درستی حرکت نمی کنند و فارغ از اینکه چه واکنشی از سوی بدنه ممکن است رخ دهد آنها حمله به روحانی را وظیفه می دانند.
ب: آنها همچنان معتقدند طیف مصلحت اندیش باید از سیکل تصمیم گیر کنار زده شوند و این عملگرایی است که باید در دستور کار قرار گرفته شود . در همین جاست که آنها پروژه ناب گرایی و تخلیص جناح را هم دنبال تئوریزه می کنند .
4- این وسط یک مساله مهم رخ داده است . ریزش ها بیشتر از رویش ها شده است . اصولگرایان قابل شماری هستند که حالا بعد از انتخابات 96 دیگر رغبتی برای ماندن در بخش شکست خورده سیاسی ایران ندارند . آنها یا به ائتلاف با دولت رسیده و خواهند رسید و یا اینکه جای خود را برای نشستن در جناح تغییر خواهند داد . همین هم هست که موتلفه می گوید برای انتخابات 98 خودش تصمیم خواهد گرفت و یا محمد رضا باهنر در مورد تداوم عمر جمنا ابراز تردید می کند .
این وجیزه را می توان اینگونه جمع بندی کرد که فعلا سامان سیاسی در جناح اصولگرا آنچنان به هم ریخته است که نمی توان به تصمیم واحدی در نوع مواجهه آنها با دولت مستقر اشاره کرد . فعلا در این جناح قوه عاقله قدرت تصمیم سازی را از دست داده و بخش عملگرا هم به صورت نامنسجم اقدام می کند . فعلا شاید یک نوعی از جدال میان این دو طیف پدید آمده است . به همین سبب می توان گفت که نوع برخورد آنها با دولت از این پس به صورت جزیره ای خواهد بود و دیگر سخت است که بتوانیم به صورت کلی بگویم جناح اصولگرا در چه نسبتی با دولت قرار خواهد داشت. از این پس باید در ذکر چنین تحلیل هایی به جای جناح اصولگرا نام طیف های آنها به کار ببریم.