مطهری، جوان گلپایگانی و یک روحانی عصبانی: چقدر گفت و گو بلد نیستیم!
سخن گفتن در باب دین، به شرط آن که کلیشه ای و طبق قرائت رسمی باشد، بی هزینه ترین و راحت ترین کار ممکن برای مسؤولانی شده است که تریبون به دست شان افتاده است. شما می توانید صاحب کرسی ریاست و وزارت و نمایندگی و استانداری و … باشید و وقتی در برابر مردم قرار می گیرید، درباره اهمیت نماز، جایگاه حجاب یا مسأله غدیر صحبت کنید و چند صلوات هم از مردم بگیرید و وقت سخنرانی را به اتمام برسانید.
“شما به جای غدیر باید درباره وضعیت اقتصادی و پراید 45 میلیونی صحبت کنی، شما روحانی نیستی که از دین سخن می گویی، شما نائب رئیس مجلسی…شما باید پاسخ مرا بدهی.”
این ها خلاصه حرف هایی است که یک جوان گلپایگانی به علی مطهری گفت، بعد از سخنرانی او در عید غدیر خم.
مطهری اما در پاسخ او را با کلماتی مانند “نادان” و “احمق” نواخت و یک روحانی هم با این ادعا که این سخنان، آبروی روحانیت را برده است، او را تهدید کرد که داخل گونی خواهد کرد و خواهد برد!
به گزارش عصر ایران، بعد از پخش ویدئوی این مجادله لفظی در تلویزیون، علی مطهری در نامه ای به صدا و سیما از این که این فیلم روی آنتن رفته است، انتقاد کرد و خواستار فرصت پاسخگویی شد.
در این باره چند نکته قابل توجه است:
1 – سخن گفتن در باب دین، به شرط آن که کلیشه ای و طبق قرائت رسمی باشد، بی هزینه ترین و راحت ترین کار ممکن برای مسؤولانی شده است که تریبون به دست شان افتاده است. شما می توانید صاحب کرسی ریاست و وزارت و نمایندگی و استانداری و … باشید و وقتی در برابر مردم قرار می گیرید، درباره اهمیت نماز، جایگاه حجاب یا مسأله غدیر صحبت کنید و چند صلوات هم از مردم بگیرید و وقت سخنرانی را به اتمام برسانید. اگر هم کسی گفت بالای چشمت ابروست، می توانید او را احمقی خطاب کنید که علیه دین موضع گرفته است!
واقعیت این است که تداخل جایگاه ها، یکی از مصائب عصر کنونی ایران است. آن جوان گلپایگانی راست می گفت. صدها هزار طلبه با هزینه دولت و مردم، سال ها درس دین خوانده اند که پاسدار و مروج دین باشند و در کنار آنها، افراد بیشتری با هزینه های کلان عمومی به مناصب مدیریتی و تصمیم سازی رسیده اند تا امور جاری و آتی کشور را رتق و فتق کنند. روحانیون اما وارد امور روزمره اجرایی و سیاسی شده اند و بسیاری از آنها، سال هاست که حتی یک منبر هم نرفته اند و در مقابل، مقامات به جای پاسخگویی در قبال قدرتی که در اختیار دارند، وعظ و خطابه می کنند!
کی می رسد که هر کس به کار و مسؤولیت خود بسنده کند؟!
2 – خطاب قرار دادن منتقد با کلماتی نظیر احمق و نادان، هرگز پذیرفتنی نیست. فرقی هم ندارد که چنین کلماتی را علی مطهری بگوید یا حمید رسایی یا هر کس دیگر. این که علی مطهری عضو فراکسیون امید است دلیل موجهی برای نقد نکردن او نیست. علی مطهری و هر نماینده دیگر، وقتی بر کرسی نمایندگی مجلس می نشیند، وکیل همه مردم ایران می شود و وکیل “باید” به موکل پاسخگو باشد و حق ندارد در برابر سوال موکل، به او توهین کند. حتی اگر سوال موکل، بجا هم نباشد، وظیفه وکیل روشنگری است نه اهانت.
3 – این که مطهری از تلویزیون درخواست کرده است که به او فرصت پاسخ دهد، حق اوست ولی اگر نیک بنگیریم، آن جوان گلپایگانی هم چنین حقی دارد چرا که روی آنتن تلویزیون اهانت های نائب رئیس مجلس به او پخش شده است.
4 – علی مطهری، فردی تحصیل کرده، خودساخته و آزاده است. وقتی چنین کسی در برابر منتقد چنان عنان اختیار از کف می دهد، باید گفت که چه انتظاری از دیگران؟
جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری به آموختن شنیدن، آموختن گفت وگو و آموختن مدارا نیازمند است. به آن فیلم نگاهی دوباره بیندازید، نه جوان منتقد، حرف اش را با رعایت اصول گفت و گو و با زبان و لحن آرام می گوید، نه مطهری پاسخ مناسبی می دهد و نه آن روحانی حرف حساب می زند.
به جام زر، شراب از دست کافر
حرام اندر حرام اندر حرام است
5 – از همه بدتر، ادبیات آن روحانی است که نه فقط نشان دهنده روحیات شخصی او که نمایشی عریان از وجود یک نوع تفکر خطرناک در جامعه است؛ آنجا که خطاب به جوان می گوید تو با این کارت آبروی لباس و عمامه مرا را بردی… تو را داخل گونی می کنم و می برم… .
هر نقدی را توهین به روحانیت و دین و انقلاب و نظام دانستن و منتقدان را تهدید به برخورد کردن، یک تفکر نهادینه شده در بسیاری از مسؤولان است که نتیجه اش بسته شدن فضای تفکر و نقادی است و جمود جامعه.
به راستی کدام یک به روحانیت لطمه زد: کسی که به نائب رئیس مجلس انتقاد کرد یا آن معممی که منتقد را تهدید کرد به داخل گونی انداختن؟!