مصطفي تاجزاده:عملكرد روحاني تفاوتي با گذشته نكرده است

  • سیاسی
  • چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۴:۳۷
    کد خبر :143071

برخي كنشگران سياسي، رفتارهاي حسن روحاني بعد از انتخابات را چه در موضوع انتخاب اعضاي كابينه و ادبيات گفتماني و چه در مسائل و مشكلاتي كه لغو عضويت عضو زرتشتي شوراي شهر يزد و اعتراضات دانشجويان به انتخاب وزير علوم يكي از آنان بود، متفاوت از انتظارات خود مي‌دانند.
با اين حال ديگر فعالان سياسي اصلاح‌طلبي نيز هستند كه تفاوت زيادي ميان روحاني قبل و بعد از انتخابات نمي‌بينند. مصطفي تاجزاده معتقد است كه روحاني در ايام انتخابات گفتمان شفاف‌تري اتخاذ كرد كه عمدتا به دليل گفتمان تهاجمي دو رقيب اصلي بود. بعد از انتخابات تا حدود زيادي لحن و ادبيات خود را تعديل كرده و البته آن طراوت ايام انتخابات را ندارد اما در عملكرد تفاوت جدي با دور اول رياست‌جمهوري نمي‌بينيم.

به نظر شما آيا روحاني پس از انتخابات با آنچه پيش از انتخابات بود تفاوتي كرده است؟

من تفاوت زيادي ميان روحاني قبل و بعد از انتخابات نمي‌بينم به جز اينكه طبيعتا در ايام انتخابات گفتمان شفاف‌تري اتخاذ كرد كه عمدتا به دليل گفتمان تهاجمي دو رقيب اصلي او بود. بعد از انتخابات تا حدود زيادي لحن و ادبيات خود را تعديل كرده و البته آن طراوت ايام انتخابات را ندارد اما در عملكرد تفاوت مهمي با دور اول رياست‌جمهوري او نمي‌بينم و البته آينده معلوم خواهد‌كرد كه آيا روحاني آنچنان كه ميان بعضي قشرهامطرح است از مواضع خود عدول كرده است يا بلكه بنا بر مصالحي فعلا فتيله گفتماني خود را اندكي پايين كشيده است.

يكي از دلايلي كه من به روحاني راي دادم اين بود كه فساد در اين دولت به محض وقوع آشكار مي‌شود و خود اين مساله موجب كاهش فساد مي‌شود. به ويژه اگر ما به گوش باشيم. ما نبايد اشتباه اصولگرايان را مرتكب شويم و وقتي دولتي همسو با ما تشكيل مي‌شود، چشم بر خطاها و فسادهاي آن ببنديم. ما همچنان بايد پرچم‌دار مبارزه با فساد، رانت و رشوه باشيم و اعتماد مردم را حفظ كنيم و همزمان بكوشيم سيستم را تا جايي كه مي‌توانيم سالم‌ كنيم. بنابراين راه مقابله با فساد افشا و محكوميت آن و خواستار محاكمه مفسدان شده‌است؛ ولو اينكه از نزديكان ما باشد.

علت رشد فزاينده مطالبات از دولت معلول چيست؟ اگر ما مي‌دانستيم كه روحاني با همين مختصات فكري و دايره اختيارات محدود قرار است رييس‌جمهور شود چرا امروز بخش‌هايي از بدنه اجتماعي او دچار سرخوردگي شده اند؟

امروز نه تنها در ايران بلكه در دنيا مردم به كانديدايي راي مي‌دهند و پس از مدت كوتاهي درصد قابل توجهي از آنان اظهار يأس و نااميدي مي‌كنند. با وجود اين در انتخابات بعد دوباره همين وضع تكرار مي‌شود حتي اگر به رقيب نامزد قبلي راي بدهند. علت آن است كه مردم با مشكلات زيادي حتي در كشورهاي مرفه و پيشرفته مواجه‌اند و انتظار دارند با هر انتخابات تحولي قابل توجه در وضع زندگي و معيشت‌شان رخ دهد ولي چنين اتفاقي تقريبا در هيچ كشوري رخ نمي‌دهد.

بنابراين مردمي كه با انگيزه‌هاي مختلفي به نامزدي راي مي‌دهند، پس از مدت كوتاهي احساس مي‌كنند به مطالبات خود دست نيافته‌اند و اظهار نااميدي مي‌كنند. به نظرسنجي‌ها در كشورهاي دموكراتيك مثل امريكا، انگليس، فرانسه و…نگاه كنيد.
۶ ماه بعد از هر انتخاباتي درصد قابل توجهي از آنان از رييس‌جمهوري يا نخست‌وزيري كه انتخاب كرده‌اند اظهار نااميدي مي‌كنند. با همه اين احوال اميدوارم عملكرد دولت روحاني به گونه‌اي باشد كه همين قشرها را اميدوار سازد و به اين نتيجه برسند انتخاب درستي كرده‌اند.

آيا رابطه اصلاح‌طلبان و روحاني نيازمند بازشناسي و بررسي مجدد است؟مهم‌ترين مطالبه ما از روحاني چه بود كه در انتخابات از او حمايت كرديم؟ آيا در اولويت‌بندي مطالبات تغييري حادث شده است؟

مهم‌ترين مطالبه ما از روحاني وعده‌هايي است كه به مردم داده است. من درمورد همكاران آقاي روحاني سكوت كردم چرا كه معتقدم بايد دست رييس‌جمهوري باز باشد تا هر كس را كه فكر مي‌كند بهتر مي‌تواند برنامه‌هايش را عملياتي كند،برگزيند.
مطالبات اصلاح‌طلبانه نيز ندارم چون روحاني كف مطالبات ما را مي‌تواند نمايندگي كند، نه سقف آن را اما از يك خواست نمي‌گذرم و آن وعده‌هايش به مردم ‌است و مردم بر اساس آنها به روحاني راي داده‌اند. بايد دلايل هر كدام را كه توان تحقق آن را ندارد به مردم بگويد و بقيه را نيز به منصه ظهور برساند. بنابراين پيشنهاد مي‌كنم همه ما منحصرا از او تحقق اين وعده‌ها را بخواهيم و البته توضيح در مورد هر مطالبه‌اي كه محقق نمي‌شود.

به گزارش نامه نیوز:چرا جريان‌هاي سياسي ما و به ويژه اصلاح‌طلبان در برابر پديده‌هاي غير سياسي معمولا سكوت مي‌كنند؟ در همين ايام اخير موضوعاتي نظير كولبران و مالباختگان پديده و كاسپين و ديگر موسسات مالي، اعتراضات كارگران مطرح شد ولي عملا جريان‌هاي سياسي از كنار آن عبور كردند.

ما در مواردي كه به برشمرديد كوتاهي داشته‌ايم اما سكوت نكرده‌ايم. اگرچه كه نظر من نيز بايد جدي‌تر و بيشتر به اين موارد بينديشيم؛ آن را طرح كرده و حتي به آن اعتراض كنيم. اميدوارم كه بعد از اين شاهد چنين نقصان و كوتاهي‌اي نباشيم.

واكنش اصلاح‌طلبان نسبت به اين نوع پديده‌ها چه بايد باشد؟

بهترين روش آن است كه ما بر حمايت خود از دولت تاكيد و همزمان بر ماهيت و هويت اصلاح‌طلبانه خود پافشاري كنيم. يعني در عالم نظر مرتب براي جامعه در دو بعد سلبي و ايجابي اصلاحات را
تعريف كنيم.
ما مخالف فقر، فساد، تبعيض، رانت، رشوه، جنگ، انسداد و سركوبيم و از آن سو طرفدار ايران براي همه ايرانيان هستيم و از حقوق هر ايراني صرف نظر از عقيده و سليقه و باورهايش دفاع مي‌كنيم. پافشاري بر اين مواضع اجازه نمي‌دهد كه گفتمان اصلاح‌طلبي كمرنگ شود و تاكيد بر حمايت از دولت اين فرصت را از دولت پنهان مي‌گيرد تا بتواند بين ما شكاف ايجاد كند و در فرصت مناسب هر دوي ما را البته جداكند.

بخشي از بدنه اجتماعي روحاني انتظارات خود را برآورده شده نمي‌بينند. مشخصا اين اتفاق در مورد دانشجويان رخ داده كه شاهد واكنش آنان نيز بوديم. نوع رفتار دولت و كنش جريان‌هايي نظير دانشجويان چه تبعاتي دارد؟

من آقاي دكتر غلامي، وزير علوم را نمي‌شناسم و درباره او نظري ندارم اما با مطالبات دانشگاهيان از رييس‌جمهوري آشنايي دارم كه مهم‌ترين آن اين است كه با فضاي امنيتي دانشگاه‌ها مقابله كند و اجازه ندهد حقوق دانشجو يا استاد و حتي كارمندي به دليل گرايش‌هاي سياسي و عقيدتي تضييع شود. از حركت‌هاي اعتراضي دانشجويان بسيار خوشنود بودم. براي نخستين بار بعد از ۸۸ دانشجويان توانستند تجمع‌هاي اعتراضي برگزار كنند، مطالبات خود را فرياد كشند و بدون كمترين تنشي اجتماعات اعتراضي‌شان را به پايان رسانند. اين حركت مباركي بود كه نشان از ظرفيت بالاي جامعه به طور كلي و جامعه دانشجويي به طور اخص دارد. ما مي‌توانيم خواسته‌هاي مدني خود را فرياد بكشيم بدون اينكه تنش و مشكل خاصي پيش بيايد.
ضمنا اين اجتماعات براي رييس‌جمهوري، وزير علوم و ساير وزرا آموزنده است كه در جامعه زنده‌اي مشغول خدمت هستند و نبايد ذره‌اي از مطالبات مردم فاصله بگيرند. البته موافق هستم كه جامعه دانشگاهي انتظار كابينه‌اي كارآمدتر داشت اما روحاني با تاني كار را پيش برد. دو دليل داشت؛ يكي دخالت‌هايي در چينش كابينه و انتخاب وزرا بود و دوم رعايت حال جناح اصولگرا تا اينكه دولت بتواند از حمايت همه قشرها بهره‌مند شده و جامعه دوپاره و كابينه او به اصلاح‌طلبان منحصر نشود و خشم و كارشكني جناح اصولگرايان را برنينگيزد.

ارتباط با بدنه اجتماعي چقدر بايد مورد توجه اصلاح‌طلبان قرار بگيرد؟ چرا ما شاهد نوعي مانيفست در ميان جريان‌هاي سياسي نيستيم تا ارتباط خود با جامعه را تعريف كنند؟

من به قدرت افكار عمومي ايمان دارم و معتقدم در هر زمينه‌اي كه افكار عمومي بتواند خود را به معرض نمايش همگاني بگذارد، حرف اول و آخر را خواهد زد‌ به همين دليل نيز، اقتدارگرايان مي‌كوشند مانع بروز و ظهور اين پديده شوند. انتخابات اين امكان را از آنان گرفته است. به همين دليل با اصل انتخابات در تضاد هستند چون نمي‌خواهند معلوم شود كه چند درصد مردم به چه جريان و گرايشي باور دارند. بنابراين هركجا كه افكار عمومي را بتوانيم به نفع اين وعده‌ها بسيج كنيم، دولت و حتي حكومت مجبور است براي تحقق آنها گام‌هايي بردارد.

چنين خصلتي از احزاب ايران آيا نشات گرفته از محدوديت‌ها است يا اساسا سياستمداران ايران نيازي به چنين مانيفستي احساس نمي‌كنند؟

كم‌كاري حتما از سوي ما صورت گرفته است اما بيشترين لطمه را حوادث سال ۸۸ و بعد از آن از نظر تشكيلاتي بر ما وارد كرد. اكنون كه به تدريج اوضاع غيرامنيتي مي‌شود، احزاب اصلاح‌طلب نيز يكي پس از ديگري احيا مي‌شوند و به سمت وضعيت مطلوب حركت مي‌كنند. اگرچه اين حركت كند و تدريجي است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید