مردم فهمیدند نظام میخواهد رای بدهند و رایشان را تعیینکننده میداند
هادی خانیکی با ارزیابی نتایج انتخابات ریاستجمهوری اخیر گفت: انتخابات اخیر غلبه رسانههای اجتماعی بر رسانههای بزرگ بود. جریان اصلاحات و اعتدال تلویزیون نداشت، رسانههای سازمان یافته و متکی به بودجه و سازماندهیهای وسیع را نداشت ولی خیلی خوب توانست در انتخابات فعال باشد. نقش آقای خاتمی در انتخابات هم معیار است؛ چراکه جامعه در هر شرایطی به فکر و رویکرد او اعتماد دارد.
هادی خانیکی (رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به «حداقل مسئولیتی که امروز در برابر و دولت بعد است» گفت: خواستهها و مطالباتی در دوران انتخابات مطرح شد و به نظر من یکی از دلایل بلوغ جامعه ایران همین بود که مردم با صراحت، نهایت ادب و با رعایت همه موازین قانونی حرف زدند و کاندیداها هم حرفهایشان را گفتند. و در نهایت، مشخصترین چیزی که در انتخابات بروز کرد غلبه خواستهها و گرایشهای اصلاحطلبانه و تاملخواهانه جامعه بود و عزم دولت هم برای پیگیری آنها وجود دارد.آقای روحانی
به کسانی که در انتخابات مشارکت نداشتند هم باید از موضع ملی نگاه کرد
خانیکی توجه دولت دوازدهم به خواستههای کسانی که به او رای دادهاند را یکی از ضرورتها خواند و گفت: جوانان، اقوام، گروههای سیاسی، گروههای اجتماعی، مدنی، نخبگان همه حرفهایشان را زدهاند و جالب است که در این طیف میبینیم که عمده کسانی که بیدریغ از دولت حمایت میکردند کمتر به فکر منافع شخصیشان هستند. کسانی که حتی محدودیتهای بیشتری در این دوره داشتند افرادی بودند که بیشترین حمایتها را هم میکردند چون به فکر کشورشان و به فکر نظام و جامعه بودند.
این نویسنده و پژوهشگر علوم ارتباطات با بیان اینکه «سطح دوم کسانی هستند که به آقای روحانی رای ندادند» گفت: 38.5 درصد به آقای دکتر روحانی رای ندادند؛ این بخش هم کسانی هستند که خواستههایی دارند که بخشهایی از خواستههای آنها معیشتی، اقتصادی و بخشی از آنها خواستههای سیاسی است. وظیفهای که بر دوش دولت آینده و خود رئیس جمهور منتخب قرار میگیرد این است که آن خواستهها را درک کند، دنبال کند با آنها وارد گفتوگو شود و در واقع آن جریان هم دیده شود و جایی که خواستههایش باید برآورده شود، دنبال دولت برآورده شدنش باشد، آنجا که باید اغنا شود به آنها توضیح داده شود.
خانیکی با تاکید بر اینکه «به کسانی که در انتخابات مشارکت نداشتند هم باید از موضع ملی نگاه کرد»، گفت: این دسته جریانی است که وارد انتخابات نشد، رای نداد، اما آنها هم بالاخره شهروندان ایرانی هستند، آنها هم انتقادات و انتظاراتی دارند و به خواستههای آنها هم باید توجه کرد.
سرمایه اجتماعی کشور با انتخابات اخیر ترمیم شد
او با اشاره به نقطه مشترک این سه بخش، ادامه داد: نیاز جامعه امروز بعد از انتخابات، سرمایه اجتماعی ایران را بالا برده است و پتانسیلی در کشور ایجاد کرده که فصل مشترک همه آنها این است که کشور باید به سمت درک مسائل ملی، گفتوگو و تفاهم بر سر آن مسائل و مشارکت در آنها برود؛ به نظر من سرمایه اجتماعی کشور با این انتخابات ترمیم شد.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات خاطرنشان کرد: تصویر همه آن تخریبی که در دوره انتخابات صورت گرفت این بود که این دولت و مسئولان فعلی کسانی هستند که جز به منافع خودشان فکر نمیکنند، دزدیدهاند، خوردهاند و اشراف و بیدرد هستند اما رای جامعه نشان داد که چنین چیزی را باور نکرده است. در واقع به آقای روحانی و دولتش اعتماد کردند که این اعتمادشان خیلی مهم است.
خانیکی با بیان اینکه «درک سه اعتماد به عنوان سرمایه اجتماعی در این انتخابات خیلی مهم است» گفت: یکی اینکه اکثریت جامعه به نظام سیاسی خودشان اعتماد کردند و پشت صندوقهای رای آمدند، سختی کشیدند و با سختی رای دادند. مثلا شنیدم که یک شهروند بلوچ، شناسنامهاش در تهران بوده و برای رای دادن آمده تهران؛ ساعت 9 رسیده و به دلیل اینکه صفها خیلی شلوغ بوده نتوانسته رای بدهد. این کُندی در رایگیری نتیجهاش این بود که کسان زیادی که میخواستند و میتوانستند رای بدهند، نتوانستند. این سطح از مشارکت بیسابقه است؛ این مشارکت را در سطح شهرهای بزرگ میتوانید ببینید. درواقع همخوانی بین شهر و روستا در رایهایشان بیسابقه است.
او با بیان اینکه «صرفاً میخواستند از لحاظ تبلیغاتی تحلیل شود اما با آن برخوردی که کاندیدای رقیب داشت چنین ناهمگنی را در آرا نمیبینیم» گفت: گرایش عمده در روستا با گرایش عمده در شهرهای بزرگ سازگار است البته در شهرهای کوچک هم وضعیت متفاوتی وجود دارد. این اعتماد به نظام سیاسی و صندوق رای و وضعیت مشارکت سیاسی، همانطور که مقام معظم رهبری هم اشاره کردند خیلی نکته مهمی است؛ در واقع بالاترین وجه تمایز ما نسبت به کشورهای دیگر در منطقه و حتی نسبت به خیلی از کشورهای مشابه در جهان، برگزاری همین انتخابات آرام و معنادار بود.
اعتماد مردم به نظام، اعتماد به خودشان و اعتماد به جریان فکری اصلاحات ترمیم سرمایه اجتماعی در ایران بود
این نویسنده و پژوهشگر علوم ارتباطات با اشاره به اعتماد دوم در این انتخابات، گفت: مردم برای رای خود، به خودشان اعتماد کردند و برای رای خودشان ارزش قائل بودند و رایشان را تعیین کننده میدانستند. در اولین مرحله در واقع اعتماد کردند که نظام میخواهد ما رای بدهیم و در دومین مرحله خودشان رای دادند.
خانیکی خاطرنشان کرد: اعتماد سوم اعتمادی بود که مردم به جریان اصلاحات و جریان اعتدال کردند. یعنی به عبارت دیگر به رویکردی رای دادند که کشور را چهار سال اداره کرده با تمام نقدهایی که نسبت به آن وجود داشت و اینکه باید تحرک بیشتری داشته باشد. پس اعتماد مردم به نظام، اعتماد به خودشان و اعتماد به این جریان فکری به نظر من در این مرحله ترمیم سرمایه اجتماعی در ایران بود.
او ادامه داد: به اعتبار این سرمایه اجتماعی، حتما باید موقعیت ایران در جهان و منطقه بهتر شده و موقعیت دولت در حل مسائل خودش و پاسخگویی به این مطالبات باثباتتر باشد. به نظر من این ظرفیت جدید یک طرفش به دولت و طرف مهم دیگر به جامعه قدرت میدهد. به جریانهای سیاسی قدرت میدهد و میتوان گفت چشمانداز آینده کشور بهتر از امروز خواهد بود؛ چشماندازی که در آن هر دو بخش یعنی دولت و جامعه توانمند شوند.
انتخابات اخیر غلبه رسانههای اجتماعی بر رسانههای بزرگ بود. جریان اصلاحات و اعتدال تلویزیون را نداشت، رسانههای سازمان یافته و متکی به بودجهها و سازماندهیهای وسیع را نداشت ولی انصافاً خیلی خوب توانست در انتخابات فعال باشد
خانیکی با تاکید بر اینکه در جایی که جامعه توانمند شود نقش رسانهها بسیار مهم است، گفت: من همیشه منتقد نظام ارتباطی و اطلاعرسانی دولت بودم و میگفتم دولت دراین سالها از ارائه و دفاع از کار خود ناتوان بوده و در این سالهای اخیر در خیلی از موارد نه تنها لکنت داشته بلکه الکن هم بوده و بارها هم گفتم که دست بالا را در این میان، رسانههای مخالف دولت داشتند. میتوانم بگویم که در این مدت انتخابات همین نظام اطلاعرسانی دولت نشان داد که تحرکی ایجاد شده و این تحرک و اطلاعرسانی به موقع و پاسخگویی قسمتی از کاری است که میتواند به دولت کمک کند.
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات تصریح کرد: شبکههای اطلاعرسانی و گروههای اجتماعی نشان دادند که زبان گویای جامعه و مردم هستند. کاش این همه ذوق و سلیقه و ابتکاری که توسط جریانهای سیاسی و اجتماعی در انتخابات شکل گرفت مورد مطالعه قرار بگیرد چراکه این خلاقیت، زایندگی و تحرکی که در اطلاعرسانی و در دفاع از حق در تک تک شهروندان ما وجود داشت به نظر من بینظیر بود. این دوباره غلبه رسانههای اجتماعی بر رسانههای بزرگ بود. جریان اصلاحات و جریان اعتدال تلویزیون را نداشت، رسانههای سازمان یافته و متکی به بودجهها و سازماندهیهای وسیع را نداشت ولی انصافاً خیلی خوب توانست در انتخابات فعال باشد.
نقشی که آقای خاتمی در انتخابات دارد به عنوان نقش معیار است؛ هر جامعهای در هر شرایطی به یک فکر و رویکردی که شاخص آن میشود اعتماد دارد که حتی در پذیرش رسانهها هم موثر است و این مساله در این انتخابات هم به وضوح خودش را نشان داد
خانیکی رسانههای کوچک و شبکهها در انتخابات را در جایی موثر خواند که همسو با شخصیتهایی که از نظرشان معیار است و اعتمادی هستند که وجود دارد و گفت: به همین دلیل یک نوع ادراک پیشین از رسانه وجود دارد که آن ادراک همان حس اعتماد و صداقت است که براساساش خبر و گزارش پذیرفته میشود. یعنی نقش رهبران افکار را در اینجا میشود دید. نقشی که آقای خاتمی در انتخابات دارد به عنوان نقش معیار است؛ هر جامعهای در هر شرایطی به یک فکر و رویکردی که شاخص آن میشود اعتماد دارد که حتی در پذیرش رسانهها هم موثر است و در این انتخابات هم به وضوح خودش را نشان داد.
او ادامه داد: بیش از رسانهها، اعتماد به اصلاحات وجود داشت، اعتماد به خاتمی وجود داشت، اعتماد به خود رویکرد کلی دولت وجود داشت. اعتماد به آن رویکرد کلی را بزرگتر از اعتماد و اشخاص و دستگاهها هم میدیدید.
خانیکی با اشاره به اینکه در این انتخابات بسیاری از منازعات پیشین مطرح شد، گفت: چقدر بحثهای فرهنگی در این مناظرهها دیده میشد؟ چقدر بحث به خوبی و بدی وضعیت فرهنگی جامعه پرداخته شد؟ چقدر آنجایی که دولت موفق بود حتی در برنامههای تلویزیونی موضوع قرار گرفت؟ چقدر به تورم پرداختند؟ چقدر به وضعیت سلامت جامعه پرداختند؟ چقدر این سوالها به عنوان سوال جدی مطرح شد؟ سوال فقط زمانی مطرح میشد که مشخص میشد پاشنه آشیل دولت است.
این پژوهشگر و مدرس ارتباطات با طرح این سوال که در این انتخابات چقدر در مورد وضعیت روستاها پرسیده شد؟ گفت: روستاها عمدتاً به دولت حسن روحانی رای دادند چون حس کرده بودند که دولت برایشان کاری انجام داده و این احساسشان مبنای انتخاب خودشان هم بود. البته به دلیل ضعفی که دولت در این سالها از نظر اطلاعرسانی داشته، در طول انتخابات برابر رقبا در موضع دفاعی قرار میگرفت؛ یعنی آنها حمله میکردند و باید دفاع میشد و این جزو پارادوکس این انتخابات بود که یک طرف شما با دولت مستقر مواجه هستید و یک طرف آن دولت مستقر در صندلی اتهام نشسته؛ نه در جایی که بتواند از امکانات خودش استفاده کند.
آن بخشی از آرای مکتوب جامعه که رایشان را پنهان میکردند کسانی بودند که میخواستند به حسن روحانی رای دهند اما به دلیل شدت تبلیغات و عملیات روانی رقیب، نگران عاقبتشان بودند
خانیکی خاطرنشان کرد: وقتی میگوییم باید برای تحلیل رای یک برنامه مستقل گذاشت برای این است که متاسفانه به دلیل شدت، گستردگی و تندی حملاتی که به دولت میشد حتی در سطح رایدهندگان نوعی نگرانی وجود داشت نسبت به اینکه ابراز کنند که به آقای روحانی رای میدهند؛ یعنی آن بخشی از آرای مکتوب جامعه که رایشان را پنهان میکردند کسانی بودند که میخواستند به رئیسجمهور مستقر رای بدهند و نگران عاقبتشان بودند. این نشان میدهد که شدت تبلیغات یا عملیات روانی علیه دولت شدید بود ولی بهرغم اینها، جامعه انتخاب خودش را کرد.
خانیکی در پاسخ به موضوعی مبنی بر اینکه «اکنون نگرانی از رفتار جریانی است که از همه نهادهای انتخابی توسط مردم کنار گذاشته شده است» گفت: جزو الزامات دموکراسی است که یک جریان به مخالفان و رقیب خودش هم اطمینان بدهد؛ یعنی آن جریان را نگران نکند. به عبارت دیگر هرچقدر یک جریان دموکراتیک، رقیبان و مخالفانش را به بازی دموکراسی تشویق کند به همان نسبت آن جریان موفق و پیروز است. معتقدم جزو موفقیتهای اصلاحات این بوده که شعارهای اصلی خودش آنقدر به گفتمان غالب تبدیل شده که در تمام مناظرهها و تبلیغات سیاسی رنگ و بوی اصلاحات را میبینید.
شعارهای اصلاحطلبی از سوی جریان رقیب نشان داد گفتمان اصلاحات به گفتمان غالب تبدیل شده است و این اگر به عنوان راهبرد و برنامه هم از طرف مقابل پذیرفته شود میتواند گامی رو به جلو باشد
رئیس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات با بیان اینکه «حرف زدن از حقوق شهروندی و دفاع از اینکه گذشته افراد را باید نادیده گرفت.» جزو شعارهای اصلاحطلبی بود که در این انتخابات از سوی جریان رقیب هم بیان شد، گفت: موضوع حمایت تتلو از آقای رئیسی، دفاع از واژه اصلاحات، طرح مباحث و مسائل توسعه، آزادیها، زنان، اقوام و موارد مشابه دیگر، همه مباحثی بود که نشان میداد گفتمان اصلاحات به گفتمان غالب تبدیل شده است و این اگر به عنوان راهبرد و برنامه هم از طرف مقابل پذیرفته شود میتواند گامی رو به جلو باشد.
خانیکی تصریح کرد: اما از طرف دیگر، همانطور که گفتم، طبق آماری که اعلام شده حدود 38.5 درصد به رقیب دکتر روحانی رای دادهاند. بنابراین این 38.5 درصد باید خواستههایشان کاملاً روشن و شفاف شده و پیگیری شود، نهاد و حزب شکل بگیرد و حزب رقیب باشد؛ چراکه این به نفع کشور است و ضرری در این شرایط نیست. یعنی تبدیل شدن هر باندی به حزب، تبدیل شدن هر جریان ذینفوذی به یک جریان شفاف و قانونی، گامی رو به جلو است که باید دنبالش بود.
نگرانی یا عدم نگرانی از رفتار جریان رقیب که کنار گذاشته شده در برابر رای مردم، براساس واقعیتها و چیزی که به امر نهادی و قانونی و سیاسی تبدیل میشد معنادار است
این پژوهشگر و مدرس ارتباطات با بیان اینکه امروز با پشت سر گذاشتن سه انتخابات سمت و سوی انتخاب جامعه مشخص است، گفت: وقتی بهرغم همه تشتتهایی که در لیست شوراها بهوجود آمده باز هم جهت انتخاب را میتوانید ببنید متوجه میشوید که جامعه انتخاب کرده و سمت و سویش مشخص است.
خانیکی تصریح کرد: در روزهای بعد از انتخابات، طرفداران آقای روحانی گویا از نتایج انتخابشان نگرانتر بودند تا طرفداران آقای رئیسی. البته این را در تحلیل خود انتخابات هم میشود دید؛ به دلیل نوعی برخورد سازمان یافتهتر سیاسی القای پیروزی در جریان اصولگرا بیشتر بود و القای پیروزی در این طرف کمتر. در نتیجه معتقدم نگرانی یا عدم نگرانی از رفتار جریان رقیب که کنار گذاشته شده در برابر رای مردم، براساس واقعیتها و چیزی که به امر نهادی و قانونی و سیاسی تبدیل میشد معنادار است؛ نه اینکه انسان در ذهن خودش نگران شود.