فوتبال بدهکار و فوتبالیست پورشه سوار
تزریق پول از طریق دولت یا برخی چهرهها تنها یک مسکن برای بیماری اقتصادی فوتبال ایران است. ریشه مشکلات مالی باشگاهها در عدم توجه به مقولهای به نام اقتصاد فوتبال و اقتصاد ورزش است.
میلاد مرادی: میزان بدهیهای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بحث روز تبدیل شده است. برخی رسانهها از بدهی ۲۱۱ میلیارد تومانی باشگاه پرسپولیس و ۱۱۸ میلیارد تومانی باشگاه استقلال، خبر دادهاند.
به گزارش بازتاب، محمد باقر نوبخت، سخنگوی دولت قبلا اعلام کرد که «دولت بدهی این دو باشگاه را تقبل میکند و نخواهیم گذاشت این دو باشگاه کشوری دچار مشکل شوند.» این اظهارات نوبخت با انتقادات فراوانی از سوی کارشناسان روبرو شد.
بحث درآمدزایی باشگاههای فوتبال و مدیریت مالی آنها یکی از نقاط ضعف فوتبال ایران است. به خصوص آنکه فوتبالیستها از اوضاع اقتصادی خوبی بهره میبرند اما باشگاههای فوتبال به مرزهای ورشکستگی رسیدهاند..
برای بررسی این موضوع با حسین غدیری، کارشناس و نظریه پرداز فوتبال مصاحبه کردیم. در ادامه متن گفتگو را بخوانید:
وقتی خرج فوتبال از دخل آن پیشی میگیرد
آقای غدیری شما به عنوان کارشناس فوتبال، اقدام دولت مبنی بر اختصاص بودجههای کلان برای پرداخت بدهیهای این دو تیم را چگونه ارزیابی میکنید؟ در حالیکه میزان این بدهیها سال به سال در حال افزایش است.
غدیری: قبل از هر چیز باید عرض شود، طبق تبصره ۲ ماده ۹۴ قانون برنامه و بودجه ششم توسعه، پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کل کشور به هر شکل و به هر نحو به ورزش حرفهای ممنوع است. این کار در حکم تصرف غیرقانونی در وجوه و اموال دولتی است.
دولت ممنوعیت دارد و حتی خود مجلس هم از سال ۱۳۹۱ ممنوع کرده است. لذا قانونا نمیتواند یک ریال به هیچ تیم لیگ برتری کمک کند. دولت طبق قانون، اجازه کمک به فدراسیونها و هیاتهای ورزشی استانها را دارد که از سهم آنها گاهی به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس کمک میشود.
این دو باشگاه به صورت شرکتی زیر نظر وزارت ورزش و جوانان اداره میشوند و خود باشگاهها مسئول درآمدزایی هستند.
چه عواملی باعث شده تا مشکلات مالی باشگاههای ایرانی علیالخصوص پرسپولیس و استقلال زیاد باشد؟
غدیری: بدیهی است زمانی که شما در فعالیتی هزینه یا خرج دارید، باید در کنار آن حتما درآمد یا دخل هم داشته باشید. اگر هزینه بیشتر از درآمد باشد، مشکل مالی به وجود میآید. در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، میزان خرج بیشتر از دخل است و لذا استمرار این روند، بر بدهیها میافزاید.
دلیل بدهیها، بحث کپی رایت، حق پخش تلویزیونی و بلیطفروشی است که هیچکدام در اختیار باشگاهها قرار نمیگیرد. از طرفی، قراردادهای نجومی غیرکارشناسانه با مربیان و بازیکنان داخلی و خارجی مزید بر علت است.
تا سال ۲۰۲۰ اداره باشگاههای حرفهای باید به صورت فیرپلی مالی با شفافیت کامل باشد.
به اعتقاد بنده، باید قانونی وضع شود تا باشگاههایی که به بازیکنان یا مربیان خارجی بدهی دارند، از جذب بازیکنان و مربیان خارجی منع شوند. و در نیمفصل هم هر باشگاهی که بدهیهایش را تسویه نکرده، اجازه عقد قرارداد با بازیکنان جدید را نداشته باشد.
وضعیت درآمد باشگاه فوتبال ایرانی در حال حاضر به چه صورت است و این تیمها از چه راههایی کسب درآمد میکنند؟ اگر آماری از میزان درآمد باشگاهها میدانید، بیان کنید؟
غدیری: تا سال ۲۰۲۰ اداره باشگاههای حرفهای باید به صورت فیرپلی مالی با شفافیت کامل باشد. به این معنی که هر باشگاهی باید با بهرهگیری از حقوق فوتبالی از صفر تا صد درآمدها و هزینههایشان را خودشان تامین کنند و کاملا شفاف باشند.
اما در حال حاضر، مهمترین عنصر تولید منابع مالی، تبلیغات دور زمین و اسپانسر است. تبلیغات دور زمین در اختیار سازمان لیگ است. میزان درآمد سازمان لیگ در فصل گذشته حدود ۲۰ میلیارد تومان بوده است که آن را بین باشگاهها توزیع کردهاند. میزان درآمد از اسپانسر هم متفاوت است که از این روش درآمد، باشگاهها بد عمل نکردهاند.
برخی برای حل بحران مالی باشگاههای فوتبال راهکار خصوصیسازی را مطرح میکنند، این راهکار را برای باشگاههای کشور چقدر درست میدانید؟ چرا واگذاری باشگاههای استقلال و پرسپولیس با شکست مواجه شد؟
غدیری: ابتدا قسمت دوم سوال را پاسخ میدهم. همه مراحل واگذاری باشگاههای استقلال و پرسپولیس مطابق مصوبه هیات دولت و قانون برنامه بودجه در سال ۱۳۹۴ پیش رفته بود.
اما در این زمان نامه ۱۳۵ نفر از نمایندگان محترم در مجلس شورای اسلامی به دولت، موجب شد تا این دو باشگاه به دلیل اینکه شرکت فرهنگی هستند، به بخش خصوصی واگذار نشوند. خصوصیسازی باشگاههای استقلال و پرسپولیس، هم میتواند موثر باشد و هم مرگبار!
اگر باشگاهها در اختیار شرکت یا شخصیتهایی قرار گیرند که تخصص اداره باشگاه در بعد فوتبالی (نظم ساختاری باشگاه، جذب مربی و بازیکن بزرگ، جذب حمایت تماشاگران و رسانهها، فراهمنمودن امکانات پیشرفته تمرینی)، در بعد اقتصادی (بازاریابی، تولید فوتبالیست و ترانسفر به خارج، جذب اسپانسر، فعالکردن مدارس فوتبال در سراسر کشور و…) را داشته باشند، قطعا موثر است.
صنعت فوتبال را دریابیم
وضعیت خصوصی بودن باشگاههای فوتبال در کشورهای توسعهیافته به چه صورت است؟ این باشگاهها از گذشته تا به امروز چه روندی را به لحاظ اقتصادی پشت سر گذاشتهاند؟
غدیری: در گذشته بیشتر باشگاههای اروپایی از سوی ثروتمندان و یا سیاستمداران خاص اداره میشد؛ ولی، طی چند دهه اخیر، ساختار باشگاهداری در برخی از کشورهای اروپا به شدت تغییر کرده است و اداره باشگاهها به شرکتها و موسسات با مسئولیت محدود سپرده شده است.
از اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی باشگاهها به دلیل افزایش هزینههای مختلف که بخش عمدهی آن شامل دستمزد بازیکنان بود، نیاز شدیدی به منابع مالی جدید پیدا کردند.
بنابراین کارشناسان اقتصادی اروپا، بهترین راهحل را پیوستن آنها به بازار بورس معرفی کردند. که به تدریج افرادی که دارای علم اقتصاد ورزش بودند، به عنوان مشاور اقتصادی، به باشگاهها پیوستند.
وقتی یک شخص یا شرکت، اداره یک تیم را بر عهده دارد، هر روز بدون اینکه هزینهای بابت تبلیغات بپردازد، در سطح کشور از او یا شرکتش صحبت میشود.
در کشور انگلستان باشگاه تاتنهام اولین باشگاهی بود که با عرضه سهام خود در سال ۱۹۸۳ بیش از ۳/۳ میلیون پوند درآمد بدست آورد. منچستریونایتد نیز در سال ۱۹۹۱ وارد بورس لندن شد. بین سالهای ۱۹۹۵تا ۱۹۹۷ شانزده باشگاه دیگر نیز به بورس پیوستند.
هماکنون هزاران نفر طرفدار فوتبال، سهامدار این باشگاهها بوده و از طریق داد و ستد سهام خود، علاوه بر کسب سود، به باشگاههای خود نیز کمک مالی فراوانی میکنند.
در کشور ایتالیا هم، همه باشگاهها خصوصی هستند که دو علت عمده دارد. یا به دلیل عشق و تمایل بخش خصوصی، سهام خریدهاند یا به دلیل مسایل اقتصادی و تبلیغاتی.
دلیل تمایل بخش خصوصی این است که وقتی یک شخص یا شرکت، اداره یک تیم را بر عهده دارد، هر روز بدون اینکه هزینهای بابت تبلیغات بپردازد، در سطح کشور از او یا شرکتش صحبت میشود.
نامش در رسانهها و روزنامهها مطرح میشود. در حالیکه همان فرد و بخش خصوصی در عرصه تجاری برای انجام تبلیغ روزانه باید هزینه بسیاری انجام دهد.
به طور کلی راه های درآمدزایی باشگاههای فوتبال در دنیا از چه راههایی است؟
غدیری: درآمد باشگاههای بزرگ دنیا از راههای دادوستدهای چند ده میلیون دلاری برای نقل و انتقال بازیکنان، حامیان مالی، خرید و فروش وسایل و کالاهای ورزشی و غیر ورزشی با آرم باشگاههای حرفهای است.
تحقیقات نشان میدهد عمدهترین منابع درآمدی صنعت فوتبال به ترتیب شامل حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و درآمد روز مسابقه است.
همچنین از طریق معاملههای چند صد میلیون دلاری دیگری برای تبلیغات اطراف زمین، کسب درآمدهای کلان از محل حق پخش تلویزیونی مسابقات، قرارگرفتن باشگاهها در فهرست بازار سرمایه و بسیاری از موارد دیگر است. این درآمدها نقش مهمی در توسعه درآمدزایی فوتبال در بسیاری از کشورها ایفا کرده است.
البته تحقیقات نشان میدهد عمدهترین منابع درآمدی صنعت فوتبال به ترتیب شامل حق پخش تلویزیونی، حامیان مالی و درآمد روز مسابقه است.
وضعیت اقتصاد فوتبال و اقتصاد ورزش در ایران به چه صورت است؟ و میزان توجه مسئولان به این امر چقدر است؟
غدیری: اقتصاد ورزش در دنیا بسیار بزرگ و در ایران به دلیل عدم فعالیت بخش خصوصی، غیرفعال است. از نظر اقتصاد ورزش ایران، بزرگترین مشکلی که در کشور ما وجود دارد، این است که باشگاههای ما بر خلاف باشگاههای بزرگ دنیا، بنگاه اقتصادی نیستند.
اگر ما بخواهیم اقتصاد ورزشمان بهخصوص فوتبال گسترش پیدا کند، باید باشگاه فوتبال را به یک بنگاه اقتصادی تبدیل کنیم. بنابراین باید همان امتیازاتی نظیر وام و… که به بنگاههای کوچک و زودبازده داده میشود، به باشگاهها هم داده شود.
از مهمترین مشکلات باشگاههای فوتبال ایران، کمبود منابع مالی، نبود دانش مدیریت نوین، و عدم آشنایی به مقررات اقتصادی فوتبال بینالمللی است. این عوامل باعث شده تا باشگاههای فوتبال ما بسیار هزینهبر شوند.
عوامل ذکر شده باعث شده که علاوه بر کمکهای مالی مستقیم و غیرمستقیم دولت و درآمدهای متفرقه دیگری که شامل باشگاهها میشود، هیچ یک از باشگاههای فوتبال ایران در این سالها تراز مالی مثبت نداشته باشند و اگر دارند نیز ترازسازی کردهاند.
این در حالی است که باشگاههای فوتبال بزرگ دنیا علاوه بر تامین هزینههای خود، سود بسیار زیادی را به دست میآورند و مبلغ قابل توجهی را به عنوان مالیات به دولت میپردازند.
در مورد اهمیت اقتصاد فوتبال و اقتصاد ورزش در دنیا توضیح بفرمایید؟
غدیری: همانطور که قبلا عرض کردم، در کشورهای توسعهیافته باشگاههای ورزشی در انواع ورزشها به صورت یک بنگاه اقتصادی عمل میکنند.
هدف این بنگاههای اقتصادی نیز مثل دیگر بنگاههای اقتصادی، به حداکثر رساندن منافع نهایی دارندگان سهامشان است. پس، این بنگاههای اقتصادی با سرمایهگذاری و گردش سرمایه مناسب، به حداکثر ارزش افزوده و بازده سرمایه دست مییابند.
در برخی کشورهای ثروتمند دنیا مثل فرانسه، فوتبال بخشی از رشد اقتصادی کشور را تامین میکند. اقتصاد آلمان با میزبانی جام جهانی در سال ۲۰۰۶ مقدار ۱٫۴۸ میلیارد یورو فقط از سوی صنعت فوتبال به تولید ناخالص داخلی افزود. همچنین در این کشور دهها هزار شغل از صنعت فوتبال ایجاد شد.
جالب است بدانید که گردشگری ورزشی، بهویژه در فوتبال، نیز از حوزههای مهم گردشگری است. برای مثال، جام جهانی برزیل در سال ۲۰۱۴، رقم بیسابقه شش میلیون و چهارصد هزار گردشگر را راهی آن کشور کرد.