فریب روانی: چگونه افراد با دستکاری واقعیت به نفع خود بازی میکنند

فریب روانی باعث میشود که فرد به واقعیت احساسات خود شک کند و حتی گاهی عقل خود را زیر سوال ببرد. این نوع فریب، حس واقعیت فرد را تضعیف کرده و ممکن است در هر نوع رابطهای رخ دهد.
دستکاری روانی نوعی تأثیرگذاری فریبکارانه است که هدف آن تغییر ادراک و رفتار دیگران به نفع فرد دستکاریکننده است، بدون اینکه مستقیماً به آن اشاره کند. این فرآیند معمولاً شامل استفاده از تکنیکهای فریبکارانه، تهدید یا سوءاستفاده از اعتماد و احساسات دیگران است.
در اثر فریب روانی، فرد ممکن است به واقعیت احساسات خود شک کند و این موضوع میتواند باعث سردرگمی شود. در این حالت، حس واقعیت تضعیف میشود و ممکن است در روابط مختلف به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه رخ دهد.گاهی اوقات، فردی که دیگری را فریب میدهد، حتی از اقدام خود آگاه نیست.
در ادامه به برخی از رایجترین عباراتی که میتوانند مصداق فریب روانی باشند اشاره میکنیم. البته این عبارات لزوماً همیشه به معنای فریب نیستند، اما اغلب همین نقش را ایفا میکنند.
“تو خیلی حساس هستی”
این جمله به این معناست که فرد فریبدهنده تلاش میکند رفتار خود را کماهمیت جلوه دهد و شما را متقاعد کند که مشکل در احساسات شماست، نه در رفتار او.
مثال: رزا از شوخی بیرحمانه همسرش در جمع دوستان ناراحت میشود، اما همسرش به جای عذرخواهی میگوید: “تو خیلی حساسی، این فقط یک شوخی بود.”
نحوه پاسخگویی: “من حق دارم احساسات خود را داشته باشم. اگر برای شما آزاردهنده نبود، به این معنا نیست که برای من هم آزاردهنده نبوده است.”
این پاسخ به وضوح نشان میدهد که احساسات شما معتبر هستند و نباید کوچک شمرده شوند.
“همه با من موافقند”
این عبارت به این معناست که فرد میخواهد شما را با ایجاد حس انزوا، تحت فشار قرار دهد.
مثال: سارا به خواهرش میگوید که احساس میکند از برنامههای خانوادگی کنار گذاشته شده است، اما خواهرش پاسخ میدهد: “همه فکر میکنند که تو بیش از حد واکنش نشان میدهی.”
نحوه پاسخگویی: “تا زمانی که دیگران مستقیماً این را نگفتهاند، من نمیتوانم قضاوت کنم که چه فکری میکنند. اما احساسات من مهم است.”
این پاسخ شما را از گرفتار شدن در نظرات دیگران رها کرده و تمرکز را به احساسات خودتان بازمیگرداند.
“تو بیش از حد به این موضوع فکر میکنی”
در این حالت، فرد سعی میکند نگرانیهای شما را نادیده بگیرد، به جای اینکه به آنها رسیدگی کند.
مثال: جردن به همسرش میگوید که احساس میکند از او دور شده است، اما همسرش میگوید: “تو زیادی به این موضوع فکر میکنی، همه چیز خوب است.”
نحوه پاسخگویی: “من این را مطرح میکنم چون برایم اهمیت دارد. نادیده گرفتن آن باعث از بین رفتن مشکل نمیشود.”
این پاسخ بر اهمیت نگرانی شما تأکید کرده و مرزهای بیاعتبارسازی را مشخص میکند.