فرار از دست پلیس، قتل را به گردن راننده انداخت
بازپرس پرونده با اثبات 4 دلیل برای ارتکاب جنایت از سوی متهم پرونده کیفرخواست وی را در حالی صادر کرد که متهم هنوز اعتراف نکرده است.
رسیدگی به این پرونده از ساعت 7 و 55 دقیقه 12 بهمن سال 95 با تماس یک رهگذر با پلیس آغاز شد. وی که جسد مرد جوانی را در کنار بزرگراه خرازی- حوالی دهکده المپیک- مشاهده کرده بود موضوع را به پلیس خبر داد.
با حضور تیم تحقیق در محل مشخص شد مرد جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است. از آنجایی که هویت جسد ناشناس بود به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد. همزمان کارآگاهان به سراغ پروندههای افراد گمشدهای رفتند که همان روز به پلیس گزارش شده بود. آنها در میان گمشدگان به پرونده جوانی بهنام «سعید» برخوردند که صبح همان روز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شده اما هرگز بازنگشته بود.
شباهت جسد کشف شده با مشخصات پسر جوان باعث شد تا از خانواده سعید خواسته شود برای شناسایی هویت به پزشکی قانونی بروند. بدین ترتیب هویت وی شناسایی شد. پدر مقتول گفت: «زمانی که این اتفاق برای پسرم سعید افتاد، من و همسرم در کربلا بودیم وقتی برگشتیم گفتند سعید بیمارستان است اما بعدها متوجه شدیم که اوکشته شده است.
پسرم فوق دیپلم داشت و در شرکت داروسازی کار میکرد. روز حادثه چون دیر از خواب بیدار شده بود، با ماشین خودش به محل کارش نرفت و سوار خودروی مسافربری شد. طبق تحقیقات صورت گرفته عامل یا عاملان قتل گوشی تلفن همراه پسرم و 100 هزار تومان پول او را سرقت کردهاند.»
در ادامه بررسیها به دستور بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران دستور ردگیری تلفن همراه مقتول صادر شد. اما تلفن بعد از جنایت خاموش شده بود. تحقیقات بدون هیچ سرنخی ادامه داشت تا اینکه مشخص شد چندی قبل زن جوانی از تلفن مقتول استفاده کرده است.
این زن بلافاصله بازداشت شد اما با ابراز بیاطلاعی از سرنوشت «سعید» و ماجرای قتل، ادعا کرد که تلفن همراه هدیه همسرش برای روزتولدش بوده است.
بهرام همسر این زن نیز دستگیر شد و برای بازجویی به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت. مرد میانسال که در همه مراحل بازجویی منکر قتل و آشنایی با مقتول شده بود به بازپرس گفت: «چند سالی است در تهران مسافرکشی میکنم و خانوادهام در شهرستان هستند.
چند هفته اینجا کار میکنم و برای اینکه بتوانم پسانداز کنم شبها داخل ماشینم میخوابم و بعد از آن به شهرمان برمی گردم. حدود یک ماه قبل بعد از کارم در حال تمیز کردن ماشینم بودم که متوجه شدم یک تلفن همراه زیر صندلی افتاده است.
آن را برداشتم و چون سیم کارت نداشت، داخل ماشینم گذاشتم. با خودم گفتم شاید صاحبش را در مسیر پیدا کنم. اما خبری از مسافر نشد و من هم چند ماه قبل که به خانه رفتم، گوشی را بهعنوان کادوی تولد به همسرم دادم. اما در جنایت هیچ نقشی ندارم و بیگناهم.
راننده جوان به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد و با گذشت یکسال از دستگیری بهرام و از آنجایی که مدارک پلیسی – قضایی حکایت از آن دارند که مرد جوان در این جنایت دست داشته است کیفرخواست متهم به 4 دلیل صادر شد.
طبق نظریه بازپرس پرونده و تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت نخستین دلیل این بود که او در همان مسیری مسافرکشی میکرد که مقتول به انتظار خودرو ایستاده بود. از سویی متهم جوان با مسیر آشنایی کامل داشته است. سومین دلیل گوشی تلفن همراه مقتول بود که متهم جوان بهعنوان هدیه به همسرش داده بود.
روزنامه ایران: چهارمین دلیل نیز این بود که متهم با مشاهده مأموران پلیس به جای آنکه تسلیم شود اقدام به فرار کرده بود. بنابراین بازپرس با استفاده از این 4 دلیل کیفرخواست متهم را صادر کرد و پرونده بزودی در دادگاه کیفری رسیدگی خواهد شد.