علاقه ایرج راد به نقشهای خاکستری/ وقتی سرعت فدای دقت و کیفیت میشود
بازیگر “اجارهنشینها” معتقد است که الان سرعت فدای دقت و کیفیت شده و البته در شرایط فعلی، خوراک دادن به این تعداد شبکههای تلویزیونی، سرعت بالایی را میطلبد؛ در نتیجه بسیاری از کارها کیفیت لازم را ندارند.
ایرج راد جزو بازیگران پیشکسوت و نسبتاً پرکار تئاتر، تلویزیون و سینما به شمار میرود. وی متولد سال 1337 است و تاکنون در فیلم، سریال و نمایشهای متعددی هنرنمایی کرده است. این بازیگر باسابقه در سریالهای متعددی جلوی دوربین رفته است که از آن جمله میتوان به “مدار صفردرجه”، “وزیر مختار”، “این شرح بینهایت”، “سنگ و شیشه”، “شبکه”، “بازی زندگی”، “مزرعه کوچک” و… اشاره کرد. شاید سریالهای “در پناه تو” و همزادش “در قلب من” را بتوانیم جزو خاطره انگیزترین کارهایی قلمداد کنیم که ایرج راد در آنها ایفای نقش کرده است. هر دوی این سریالها در دهه 1370 به کارگردانی حمید لبخنده ساخته شدند و توانستند مخاطبان زیادی را به سوی خودشان جلب کنند.
هم اکنون سریال “در قلب من” از شبکه آیفیلم در حال پخش است. این مجموعه روایتگر داستان دو خانواده است که هر کدام به طبقات بالا و پایین جامعه به لحاظ مالی تعلق دارند. جالب اینجا است که افرادی از این دو خانواده میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند. همچنین این دو خانواده روابط کاری و اجتماعی نیز با یکدیگر دارند. این رفت و آمدها و ارتباطات مسائلی را رقم میزند که برای بینندگان جذاب است.
ایرج راد که این روزها کمتر جلوی دوربین فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی قرار میگیرد و با “آقای اشمیت کیه” در سالن استاد جوانمرد روی صحنه رفته است درباره سریالهای نوستالژی تلویزیون به تسنیم، گفت: من دو سریال با آقای لبخنده کار کردهام؛ یکی “در قلب من” و دیگری “در پناه تو”، که هر دو مورد استقبال بینظیر مردم قرار گرفتند. این مجموعهها چندینبار از شبکههای مختلف بازپخش شدهاند و باز هم مردم آنها را میبینند و این فوقالعاده است. چیزی که از این سریالها در ذهنم مانده این است که این مجموعهها با گروه کاملاً خوب و حرفهای و با مدیریت بینظیر کارگردانی مانند آقای لبخنده ساخته شدند. همه عوامل دست به دست هم دادند تا کار خوبی بسازیم.
وی افزود: در این پروژهها هرکسی در جای خودش بود و کارش را به بهترین وجه انجام میداد؛ البته پرداختهای به موقع را هم از این سریال به خاطر دارم. موضوع این سریال هم خیلی خوب و جذاب بود، اینکه به مسائل خانه و خانواده میپرداخت، باعث میشد که بینندگان را جذب کند. دیالوگها جذاب بودند و قصه به خوبی پرداخت شده بود. داستان چارچوبی داشت که از کشش لازم برای مشتاق نگهداشتن مخاطب برخوردار بود.
راد با اشاره به اینکه همیشه از نقش “مهندس” سریال “در قلب من” به نیکی یاد میکنم، گفت: “در قلب من” جزو کارهایی است که همیشه به نیکی از آن یاد میکنم. همه دستاندرکاران این مجموعه عالی بودند؛ بازیگران، کارگردان و عوامل تولید. به همین دلیل این مجموعه جایگاه خوبی در کارنامه هنری من دارد. نقش “مهندس” این سریال تلویزیونی به گونهای بود که فکر میکرد همه مسائل را میتوان با پول حل کرد. تصورش این بود که پدر خیلی خوبی است، چون تمام وقتش را صرف پول درآوردن برای خانوادهاش میکند و آنها به لحاظ مالی تأمیناند. اما او به نیازهای عاطفی، روانی و معنوی خانوادهاش کمتر توجه داشت؛ این موضوع مشخصه شخصیتش بود.
بازیگر سریال “در پناه تو” درباره تضاد مالی خانواده و تأثیرش در ازدواج افراد، توضیح داد: در این سریال میبینیم که افراد از خانوادههایی که به لحاظ مالی با یکدیگر متفاوتند اما با هم ازدواج میکنند اما درباره تضاد مالی خانواده و تأثیرش در ازدواج افراد، باید اشاره کنم که خود مسئله مالی جایگاه ویژهای دارد و مهم است. البته توان مالی همهچیز نیست. تمکن مادی تا حدی اهمیت دارد که تأمینکننده نیازهای خانواده باشد. موقعی که دو نفر با شرایط مالی متفاوت با یکدیگر ازدواج میکنند و فقط به لحاظ مادی با همدیگر فرق دارند. اما بعضی اوقات افراد علاوه بر مسائل مالی به لحاظ دیدگاه و باورها هم با یکدیگر متفاوتند، اینجا است که مشکل ایجاد میشود. از طرف دیگر، اگر آقا نسبت به خانم تمکن مالی بیشتری داشته باشد، زیاد مشکل ایجاد نمیشود، چون آقایان وظیفه رفع نیازهای مالی خانواده را برعهده دارند. اما اگر خانواده خانم تمکن مالی بیشتری داشته باشند و آن دختر نتواند خودش را با شرایط جدید وفق دهد، مشکلات بروز میکند. گاهی اوقات هم خانواده خانم تمکن مالی خوبی دارند و به زوج کمک میکنند و این بد نیست. فکر میکنم موضوع تضاد طبقاتی خانوادهها از جنبه های مختلف قابل بحث است.
وی در پاسخ به این سؤال که شرایط بازیگری نسبت به 20 سال قبل که سریالی مثل “در قلب من” ساخته شد چه تغییراتی کرده، خاطرنشان کرد: در آن زمان امکانات فنی به لحاظ دوربین، نورپردازی، فضاسازی و… ضعیف بود،با این وجود معنایی در پشت تمامی کارها نهفته بود. احساس مسئولیت عوامل باعث میشد که در نهایت کار خوبی داشته باشیم. در آن زمان شاید ما در یک روز فقط میتوانستیم 5 دقیقه مفید ضبط داشته باشیم، اما آن 5 دقیقه واقعاً مفید بود. اما الان سرعت فدای دقت و کیفیت شده است! کارها آن دقت، وسواس و نگاه دقیق مورد نیاز را ندارند و به همین دلیل باکیفیت نیستند. البته نمیتوان گفت که همه کارها ضعیفند، اما میتوان ادعا کرد که بسیاری از کارها کیفیت لازم را ندارند. 20 سال پیش به اندازه الان شبکههای مختلف نداشتیم؛ در شرایط فعلی، خوراک دادن به این تعداد شبکهها، سرعت بالایی را میطلبد و دقت، فدای سرعت میشود.
راد در خصوص نقشهایی که به آنها علاقه دارد، گفت: من سعی کردهام تمام کارهایم را دوست داشته باشم وگرنه قبول نمیکردم که ایفاگرشان باشم. خب بعضی کارها به لحاظ کیفیت، گروه همکاران، متن و… شرایط بهتری داشته است و مردم استقبال بیشتری از آنها کردهاند. بعضی کارها را هم مردم کمتر دوست داشتهاند، اما من برای همه نقشهایم وقت گذاشتهام و به جز چند مورد محدود، بقیه را خیلی دوست دارم.
او درباره ژانر مورد علاقهاش، تصریح کرد: من سعی میکنم در کارهای مختلف و در زمینههای متفاوت حضور داشته باشم. نقش ممکن است خیلی مثبت باشد یا خیلی منفی یا شاید هم خاکستری. البته نقش خاکستری بهتر از نقشهای سیاه و سفید است، چون بیشتر بازیگر را به چالش میکشد. نقش باید دارای دلایل خاص منطقی بوده و قابل باور و قبول باشد. بازیگر دوست دارد نقشهای متفاوت را بازی کند، اگر چه این نقشها زحمت بیشتری را میطلبد اما لذت بیشتری هم برای بازیگر دارد.