عربستان در آستانه تحول؟!
یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: «ابراهیم العاسف یک تاجر است و حدود ۲۰ سال وزیر بازرگانی عربستان بوده و قاعدتا بیشتر از هر موضوعی به سود و زیان فکر میکند؛ لذا به احتمال خیلی زیاد رویکرد ملایمی خواهد داشت. ضمن اینکه قطعا با توجه به اینکه گزینه خوبی هم برای مواجه با دونالد ترامپ است. زیرا تا امروز عربستانیها صرفا در رابطه با ترامپ هزینه داده اند و هیچ سودی به دست نیاورده اند. آنها از آمریکا حمایت مالی کردند تا در سوریه زمینه ساز برکنار اسد شود، اما الان میبینیم که آنها تصمیم دارند از این کشور خارج شوند. قرار بر این بود که با ایران برخورد تندی انجام دهند و حتی تا اقدام نظامی هم پیش بروند، اما باز هم آمریکاییها این کار را انجام ندادند؛ بنابراین تا امروز رابطه میان عربستان و ایالات متحده یکسویه بوده و فقط آمریکا سود کرده است؛ لذا انتخاب ابراهیم العاسف میتواند در همین راستا باشد. زیرا به هرحال دو تاجر حرفهای هم را بهتر متوجه میشوند.»
امیر موسوی مشاور وزیر دفاع پیشین کشورمان طی گفتگو با فرارو در خصوص تغییرات اساسی و مهم در کابینه عربستان سعودی عنوان کرد: «درخصوص برکناری عادل الجبیر از وزارت امور خارجه عربستان سعودی باید چند نکته بسیار مهم را در نظر بگیریم. نکته اول این است که الان شرایط عربستان در عرصه سیاست خارجی به ویژه بعد از قتل جمال خاشقچی بسیار سخت شده است و آنها با وجود اینکه سعی داشتند این اتفاق را توجیه کننند، اما موفق نشدند و عمدتا این را ضعف بزرگ دستگاه دیپلماسی این کشور میدانستند. ضمن اینکه همه دیدند ترکیه موفق شد در این موضوع بسیار جلو برود و نقش دیپلماسی این کشور هم در این مسیر بسیار پررنگ بود، اما عادل الجبیر نتوانست هدف عربستان و محمد بن سلمان را محقق سازد.»
وی ادامه داد: «موضوع بعدی در خصوص تحولات سوریه است. الان شرایط به گونهای شده که زمینه برای بازگشت این کشور به دنیای عرب فراهم شده است و احتمالا فضا به این سمت و سو خواهد رفت که تعاملاتی میان عربستان و سوریه به وجود بیاید. اما مشکل حضور عادل الجبیر این بود که از همان ابتدا کاملا با حکومت بشار اسد مخالف بود و تاکید داشت باید دولت وی سرنگون شود و او کنار برود. به طوری که در تمام محافلی که حضور پیدا میکرد تاکید میکرد که بشار اسد باید کنار برود؛ بنابراین اگر قرار باشد عربستان ارتباط خود با سوریه را بهبود ببخشد دیگر فردی مثل عادل الجبیر که کاملا مخالف اسد بود، امکان حضور او در راس دستگاه سیاست خارجی امکان پذیر نیست. اینکه میگویم احتمال تعامل عربستان با سوریه وجود دارد یک احتمال ضعیف نیست. زیرا الان میبینیم که بسیاری از کشورهای هم پیمان سعودی مانند کویت، امارات، سودان و حتی مصر به این سمت و سو در حرکت هستند که روابط خود را با سوریه بهبود ببخشند و حتی کویت و امارات قصد دارند به زودی سفارت خود را در این کشور فعال کنند؛ لذا عادل الجبیر گزینه مناسبی برای سیاست و عرصه جدید در منطقه نبود.»
او ادامه داد: «موضوع سوم بحث محاصره قطر است. الان ثابت شده که دیپلماسی در موضوع قطر بسیار مفیدتر بود. زیرا دیدیم که دیپلماسی قطر بسیار عملکرد بهتری نسبت به عربستان سعودی داشت. قطریها در این روند موفق شدند با یک دیپلماسی هوشمندانه تمام نقشههای عربستان را که به واسطه سرمایه کلان و ارتباط نزدیک با خانواده ترامپ طرح ریزی شده بود را نقش بر آب کنند و این تا حدی بود که به جرات میتوان گفت: محاصره قطر تا حدود زیادی بی اثر بوده است و دلیلش هم این بود که آنها با دیپلماسی موثرشان موفق شدند همگرایی و همیاری کشورهای منطقه و جهان را با خود همراه کنند؛ لذا در این باره هم به نظر میرسد عادل الجبیر نتوانست عملکرد خوبی داشته باشد و این میتواند یکی از دلایل برکناری وی باشد.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه تصریح کرد: «دلیل چهارم میتواند مربوط به وضعیت جسمانی و روحی عادل الجبیر باشد. زیرا او در این ماههای اخیر با بیماری دست و پنجه نرم میکرد که مجبور بود مقدار زیادی آرامبخش استفاده کند و زمان زیادی را مجبور به استراحتهای طولانی بود و کمی هم در رفتارهایش تاثیر گذاشته بود و به همین دلیل طی این مدت حضورش در عرصه دیپلماسی بسیار کمرنگ شده بود. البته به نظر من سه موضوع اول نقش بسیار تاثیرگذارتری نسبت به عامل بیماری وی در برکناریش از وزارت امورخارجه داشته است.»
موسوی تاکید کرد: «اما باید در نظر داشت که با تغییر عادل الجبیر به وضوح مشخص است که شرایط در داخل عربستان اصلا به نفع محمد بن سلمان نیست و وضعیت او نسبت به گذشته بسیار تغییر کرده است. زیرا عادل الجبیر از جمله افرادی بود که کاملا نزدیک به محمد بن سلمان بود و همیشه معروف بود که او در محافل داخلی و خارجی با تمام توان از ولیعهد عربستان حمایت میکند و بسیار نسبت به او ارادت دارد؛ لذا الان حذف وی و آمدن آقای ابراهیم العاسف که از زندانیهای هتل مشهور ریاض بود که در همان ابتدای دوره محمد بن سلمان بسیاری از شاهزادگان را در آنجا نگه داشت، نشان میدهد که خط محمد بن سلمان در حال عقب نشینی است. به همین دلیل است که من فکر میکنم نقش پادشاه و ولیعهد در حال کم رنگ شدن است و این در هر دو حوزه داخلی و خارجی قابل مشاهده است.»
وی ادامه داد: «البته همانطور که میدانید نقش ملک سلمان بعد از به روی کار آمدن محمد بن سلمان بسیار کاهش پیدا کرده بود و الان هم اتفاق جدیدی رخ نداده است و ایشان همانطور که طی این دوسال تصمیمگیرنده نبودند الان هم نیستند و یک سری دستهای پشت پرده که به احتمال زیاد یک جریان جدید در عربستان هستند، در تغییر عادل الجبیر و به روی کار آمدن ابراهیم العاسف نقش داشته اند؛ بنابراین شواهد و قرائن حاکی از آن است که عربستان در آستانه یک تحول بزرگ است. البته هنوز مشخص نیست که چه کسانی در این جریان پشت پرده نقش آفرینی میکنند، اما کاملا واضح است که این تغییرات در راستای خواست و اهداف محمد بن سلمان نیست.»
او تصریح کرد: «در این میان برخی گمانه زنیهایی مبنی بر اینکه احمد بن عبدالعزیز که با حمایت بریتانیا از لندن برگشته است در مرکز این تحرکات قرار دارد و سعی دارد فضا را مدیریت کند، شنیده می شود. همین مسئله موجب شده این احتمال به وجود بیاید که شاید وی به عنوان ولیعهد آینده معرفی شود. هرچند نباید این احتمال را هم نادیده گرفت که ممکن است فشارها از بیرون عربستان به محمد بن سلمان و پادشاه وارد میشود، اما در این شکی نیست که شرایط در داخل عربستان در حال تغییر است. این شواهد هم به مسئله برکناری عادل الجبیر خلاصه نمیشود و به عنوان مثال پایان جنگ یمن هم یکی از همین شواهد است. البته نامهای دیگری هم مانند محمد بن نایف و مطیب بن عبدالله هم مطرح میشود که خیلی هم موثر هستند و بن سلمان نتوانست کامل آنها را قلع و قمع کند.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: «نکته قابل توجه این است که بخش عمده تغییرات در کابینه عربستان اولا حاکی از آن است تغییرات فعلی کاملا به نفع جبهه مقاومت است و نکنه دوم این است که بخشی از این تغییرات موجب شده که خیلی از افرادی که در ابتدای دوره بن سلمان در هتل زندانی بودند، دارای نفوذ و قدرت شوند. زیرا همانطور که میدانید برخی دیگر از افرادی که وارد کابینه شدهاند، ارتباط نزدیکی با وحید الطلال دارند و طلال هم جز زندانیهای بن سلمان بود. اما همه اینها کاملا به نفع خط مقاومت و فلسطین و سوریه است و اصلا با سیاستهای قبلی عربستان همخوانی ندارد. به همین دلیل است که میگویم باید منتظر یک تحول بزرگ در این کشور باشیم و بعید نیست که این کشور تمایلی هم به رابطه با ایران پیدا کند.»
موسوی در پایان تاکید کرد: «ابراهیم العاسف یک تاجر است و حدود ۲۰ سال وزیر بازرگانی عربستان بوده و قاعدتا بیشتر از هر موضوعی به سود و زیان فکر میکند؛ لذا به احتمال خیلی زیاد رویکرد ملایمی خواهد داشت. ضمن اینکه قطعا با توجه به اینکه گزینه خوبی هم برای مواجه با دونالد ترامپ است. زیرا تا امروز عربستانیها صرفا در رابطه با ترامپ هزینه داده اند و هیچ سودی به دست نیاورده اند. آنها از آمریکا حمایت مالی کردند تا در سوریه زمینه ساز برکنار اسد شود، اما الان میبینیم که آنها تصمیم دارند از این کشور خارج شوند. قرار بر این بود که با ایران برخورد تندی انجام دهند و حتی تا اقدام نظامی هم پیش بروند، اما باز هم آمریکاییها این کار را انجام ندادند؛ بنابراین تا امروز رابطه میان عربستان و ایالات متحده یکسویه بوده و فقط آمریکا سود کرده است؛ لذا انتخاب ابراهیم العاسف میتواند در همین راستا باشد. زیرا به هرحال دو تاجر حرفهای هم را بهتر متوجه میشوند.»