صدای معدنکاران آزادشهر را صدا و سیما نشنید!
روزگاری نه چندان دور، معدنچی ها همراه خود قناری به معدن می بردند تا اگر گاز خطرناکی در فضا منتشر شد،آگاه شوند؛ این در حالی است که این روزها در سراسر دنیا برای حفاظت از جان معدنچی ها، از تجهیزات خاص و حسگرهای پیشرفته استفاده می کنند اما متاسفانه در این وانفسا معدنچی های گلستانی حتی یک قناری هم نداشتند چه برسد به حسگرهای پیشرفته.
صدای معدنکاران آزادشهر را صدا و سیما نشنید!
سه روز از فاجعه انفجار و فروریختن معدن «زمستان یورت» استان گلستان گذشته،سه روزی که لحظه لحظه آن برای خانواده معدن کاران فوت شده و همچنین محبوسین به سختی گذشته است.
متاسفانه پوشش دهی اخبار این فاجعه نشان داد که مرگ 22 معدنچی عزیز بیشتر تحت الشعاع انتخابات و حواشی آن قرار گرفته و آن طور که شایسته است،مسوولان و همچنین صدا و سیما به این مساله نپرداخته اند.
اما نباید فراموش کرد که زیر آوار ماندن همیشه درناک است و فرقی ندارد زیر آوار ساختمان، معدن، پلاسکو و یا … جان خود را از دست دهید.
روز شنبه 16 اردیبهشت ماه پیکر بیست و دومین معدنچی با تلاش امدادگران از زیر آوار بیرون کشید و بار دیگر اشک ماتم را به چشمانمان آورد.
ماه های متمادی است که واژه تسلیت با روزمره های ما عجین شده و دائم در اخبار رسمی و شبکه های مجازی در مورد انفجار قطار،پلاسکو،سیل،جان باختن کولبرها،شهادت مرزبانان و حالا هم انفجار معدن «زمستان یورت» به هم تسلیت می گوییم.
این روزها نگاه کردن به چهره غمگین و مستاصل معدنچی های گلستانی سبب می شود تا دلمان بلرزد و زیر آوار نگاه منتظر خانواده ها له شویم.
روزگاری نه چندان دور، معدنچی ها همراه خود قناری به معدن می بردند تا اگر گاز خطرناکی در فضا منتشر شد،آگاه شوند؛ این در حالی است که این روزها در سراسر دنیا برای حفاظت از جان معدنچی ها، از تجهیزات خاص و حسگرهای پیشرفته استفاده می کنند اما متاسفانه در این وانفسا معدنچی های گلستانی حتی یک قناری هم نداشتند چه برسد به حسگرهای پیشرفته.
ای کاش این حادثه ناگوار درس عبرت و تلنگری برای مسوولان و دولتمردان شود و وسایل ایمنی و تجهیزات هشدار دهنده را در سایر معادن کشور نصب کنند زیرا در زمانی که تجیهزات پیشرفته دنیا را تسخیر کرده و تکنولوژی در زندگی روزمره جایگاه مهمی دارد نمی توان قبول کرد، معدنچی ها بر اثر نبود امکانات و … جان خود را از دست دهند.
هنوز یادمان نرفته مرگ 9 کارگر در معدن باب نیروز کرمان در سال 1384، مرگ 12کارگر در همین معدن در سال 1388،مرگ 4 کارگر در معدن اشکلیلی کرمان در سال 1389، مرگ یک کارگر در معدن صوغان کرمان در سال 1390، مرگ 4کارگر در معدن گلپایگان اصفهان در سال 1392 ،مرگ 3کارگر در معدن کوهبنان کرمان در سال 1392 ؛ و اینک مرگ 22 معدنچی در معدن زمستان یورت گلستان، جان باختن تلخی که تنها می توان آن را به فراهم نکردن امکانات برای کارگران و بی اهمیت دانستن شغل خطرناک آنها نسبت داد چرا که اگر دولت از حوادث گذشته درس گرفته بود، اکنون این فاجعه رخ نمی داد و یا ابعاد آن تا این حد گسترده نبود که پس از چند روز هنوز از وضعیت محبوسان بی خبر باشند.
آواربرداری و امداد رسانی معدن یورت در حالی ادامه دارد که هنوز اطلاعی ازسرنوشت معدنچی های حبس شده در این معدن در دست نیست و خانواده های آنها لحظات پراسترسی را می گذارنند.
امید است این بار برخلاف فاجعه پلاسکو، امدادگران بتوانند این کارگران را از اعماق زمین به سلامت خارج کرده و سبب خوشحالی تمام هموطنان شوند و به جای اشک ماتم با اشک های شادی به استقبالشان برویم .
امیدواریم همانند فاجعه معدن شیلی و نجات معدنچی ها پس از 69 روز،این بار لطف خدا شامل حالمان شود و معدنچی های گلستان هرچه سریعتر نجات یافته و به روی زمین بازگردند.
افکار نیوز