صادرات نفت ایران صفر نشد
پس از آنکه دونالد ترامپ، ستاره تلویزیون در ایالات متحده روی کار آمد، بسرعت در سخنرانیهایش به توافق برجام حمله کرد و در نهایت هم با خروج از توافق در سال 2018، تحریمهای شدیدی را علیه اقتصاد ایران وضع کرد. یکی از شدیدترین تحریمها مربوط به صنعت نفت ایران بود. سرمایهگذاران از جمله توتال فرانسه و بیش از 20 شرکت در شرف امضای قراردادهای نفتی از ایران فرار کردند و صادرات نفت کشور هم به حداقل رسید. ترامپ هدف دولتش را از وضع تحریمهای نفتی «به صفر رساندن صادرات نفت ایران» توصیف کرد.
اما این اتفاق نیفتاد و صادرات صفر نشد. به نظر میرسد که با توجه به اینکه قراردادهای نفتی معمولاً دوماه جلوتر به امضا میرسد، تا پایان دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز این آرزو محقق نشود و چهل و پنجمین رئیس جمهور امریکا باید این آرزو را در کنار دیگر رؤیاهای تحقق نیافته خود بگذارد. البته آرزوی ترامپ با یک رقم حداقلی صادرات نفت ایران تحقق نیافت و با وجود تحریمهایی که حمل و نقل و بیمه را نیز تحت تأثیر قرار داده، رقم صادرات حتی برای یک روز هم صفر نشد؛ اما در دستیابی به منابع حاصل از فروش نفت، ایران مشکلات متعددی دارد که به سبب تحریمهای بانکی رقم خورده است. این مشکل در برخی از بخشها با تهاتر کالا جبران شده اما محدود شدن دسترسی ایران به ارزهای جهانروا همچنان یک مسأله مهم است.
حالا با شکست انتخاباتی ترامپ، رسانههای جهان از احتمال بازگشت سریع امریکا به برجام در زمان ریاست جمهوری «جو بایدن» چهل و ششمین رئیس جمهور منتخب ایالات متحده خبر میدهند که اگر این اتفاق بیفتد، ایران میتواند صادرات نفت خود را افزایش دهد.
اوپک، ناخوشنود از انتخاب بایدن
گزارش واشنگتن پست به نقل از منابع نزدیک به کمپین جو بایدن نشان میدهد که «بایدن قصد دارد به محض در دست گرفتن قدرت در اول بهمن ماه چند فرمان اجرایی صادر کند تا نشان دهد سیاست امریکا تغییر کرده است و این کشور از این پس «اولویتهای بسیار متفاوتی» خواهد داشت.» رویترز نیز از نگرانی اوپک در برابر رویکرد بایدن به نفت ایران خبر داده و مینویسد: «منابع نزدیک به سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و متحدانش، موسوم به «اوپک پلاس» میگویند که اعضای اصلی اوپک نگرانند با آغاز فعالیت جو بایدن، این ائتلاف را مجدداً در فشار بگذارد.»
برای اوپک پلاس، ترامپ رئیس جمهور جذابتری بود. چراکه ایران و ونزوئلا را تحت تحریمهای شدید نفتی قرار داد و فضا را برای سایر اعضا باز کرد. در شرایط کنونی که بحران بیماری کرونا باعث کاهش تقاضا شده، تغییر رویکرد بایدن میتواند این گروه را تحت فشار قرار دهد چراکه بازار ایران در دست برخی از اعضای این گروه است.
رویترز در بخش دیگری از گزارش خود اشاره میکند: «بایدن میتواند روابط دیپلماتیک امریکا را با سه عضو اوپک -عربستان و دو عضو تحریم شده یعنی ایران و ونزوئلا- و روسیه -تولیدکننده اصلی غیراوپک- تعدیل کند. تحریمهای ایران و ونزوئلا باعث حذف روزانه میلیونها بشکه نفت از بازار شده و اگر بایدن در چند سال آینده این تحریمها را کاهش دهد، افزایش تولید این کشورها میتواند برقراری تعادل عرضه و تقاضا را برای اوپک دشوارتر کند. ضمن آنکه احتمال خروج مسکو از توافق در نبود ترامپ وجود دارد.»
زمان بازگشت بشکههای نفت ایران به بازار
بایدن برخلاف ترامپ، دیپلماسی چندجانبه را به تحریمهای یکجانبه ترجیح میدهد، اما معنای آن لغو سریع تحریمها نیست. او در هفتههای اخیر گفته بود که در صورت پیروزی به توافق هستهای 2015 با ایران بازمیگردد. توافقی که معاون او انجام داده بود. اما بعید است این اتفاق یکشبه بیفتد. چراکه دو طرف ممکن است خواستار تعهدات اضافی از یکدیگر شوند و این مسأله کاهش تحریمها از جمله تحریمهای نفتی را به تعویق میاندازد. کارشناسان نیز میگویند که «بازگشت به توافق برای هر دو طرف خیلی آسان نخواهد بود. احتمالاً شش ماه یا بیشتر طول خواهد کشید و ممکن است دو طرف نتوانند به توافق برسند.»
ایران امیدوار است که «سیاستهای مخرب ایالات متحده» تغییر کند و تحریمهای یکجانبه تهران لغو شود. همه چیز در هالهای از ابهام است و بایدن نیز میگوید که بازگشت به توافق «نقطه آغاز مذاکرات بعدی» خواهد بود. این درحالی است که ترامپ تا همین هفته گذشته نیز تحریمهای ایران را سختتر کرد و بخشی از صنعت نفت ایران را در لیست سیاه قرار داد که تغییر آن دشوار است.
البته اقتصاد کشور تنها تحت فشار تحریمها نیست. همهگیری ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت نیز مشکلات را بیشتر کرده و بایدن گفته که «اطمینان حاصل خواهد کرد که تحریمهای ایالات متحده مانع تلاشهای ایران برای مهار ویروس کرونا نمیشود.» اما چگونه و چقدر به فروش نفت ایران و بازگشت منابع حاصل از صادرات کمک خواهد کرد هنوز مشخص نیست.
نفت ایران، پیش از ترامپ
ایران در روزهای آخر قبل از خروج امریکا از برجام حدود 2.6 میلیون بشکه تا 2.8 میلیون بشکه در روز نفت (نفت خام و میعانات گازی) صادر میکرد. ظرفیت تولید نفت کشور نیز حدود 4 میلیون بشکه در روز بود. 40 درصد از نفت ایران به اروپا ارسال میشد و لیست مشتریان نفت ایران از چین، کره جنوبی، هند، ژاپن، ترکیه -مشتریان سنتی نفت ایران- و همینطور کشورهایی نظیر اسپانیا، یونان، فرانسه، ایتالیا، امارات متحده عربی، سنگاپور، آفریقای جنوبی، تایوان، سریلانکا تشکیل میشد. ایران سومین تولیدکننده نفت خام اوپک بود و پس از عربستان و عراق قرار داشت. پس از تحریمها هیچ آمار مستندی از میزان صادرات نفت ایران و مقاصد صادراتی وجود ندارد، اما صادرات به میزان قابل توجهی کم شده و برخی از بازارها از دست رفته است.
پیش از تحریم، شرکتهای برتر نفتی جهان که از آنها به عنوان غولهای نفتی یاد میشود، مدام در تهران رفت و آمد داشتند و قرارداد فاز 11 پارس جنوبی با توتال فرانسه به امضا رسیده بود و مناقصههای اولیه نیز برگزار شده بود. درست یک هفته قبل از خروج امریکا از برجام 20 توافق نفتی آماده امضا و یکی از آنها در لحظات پایانی انعقاد قرار داشت؛ اما همه دست نگه داشتند.
حالا باید منتظر ماند و دید که ایالات متحده در دوران بایدن به برجام باز میگردد؟ و در صورت بازگشت امریکا به توافق و لغو تحریمهای نفتی، آیا ایران سیاست صحیحی در قبال نفت و درآمدهای حاصل از فروش نفت پیش خواهد گرفت یا خیر؟ تا اینجا صنعت نفت تنها توانسته است که مقابل آرزوی ترامپ یعنی صفر شدن صادرات نفت ایران و فروپاشی آن ایستادگی کند.
در علم اقتصاد یک نظریه وجود دارد، مبنی بر اینکه هزینه تولید کالای جانشین بالاتر از کالای قدیمی است. مصداق آن را اکنون در بازار جهانی نفت خام میتوان دید. به طوری که نفت شیل –غیرمتعارف- امریکا که یک کالای جانشین تلقی میشود، تولید آن هزینه بالایی دارد و کشش کافی برای مقابله با نفت خام متعارف و حتی انرژی تجدیدپذیر ندارد. حالا تولیدکنندگان امریکایی در بحران بیماری کرونا و کاهش تقاضا برای انرژی با چالش ویژهای به نام قیمت تمام شده مواجه هستند و حداقل هزینههای سرمایهای آنها نیز بسختی جبران میشود.
در این موقعیت سخت، اکنون «جو بایدن» رئیس جمهور منتخب امریکا شده است و دیگر خبری از حمایتهای عجیب دونالد ترامپ با نظریات پوپولیستی و عوامفریبانه نیست. لذا گرچه بایدن از تولید بالای نفت در کشورش حمایت میکند، اما به نظر میرسد که با واقع بینی بیشتری به بازار نفت نگاه میکند و میداند که در چنین بازاری بهتر است که کالای قدیمی مانند نفت ایران وارد بازار شود.
البته قیمتهای پایین نفت خام پاشنه آشیل اقتصاد عربستان سعودی و بسیاری از کشورهای عضو گروه موسوم به اوپک پلاس است. ویروس کرونا بخشی از بازار تمام تولیدکنندگان نفت خام جهان را تخریب کرده و در چنین شرایطی بازگشت ایران به بازار حتی از زمان کودتای 28 مرداد سال 1332 نیز سختتر خواهد بود و از همین حالا نیز اوپکیها شروع به موضعگیری در مقابل احتمال بازگشت نفت ایران به بازار کردهاند.
پیشبینی این است که اگر بایدن به برجام بازگردد و تحریمهای نفتی ایران لغو شود، ایران بازگشت راحتی به بازار نخواهد داشت. اما در صورت لغو تحریمهای نفتی باید ایران به هر طریقی، هر حجمی که امکانپذیر است، نفت به بازار وارد کند. البته این بار با سیاست متفاوتی نسبت به درآمدهای نفتی که مسیر آن به بودجه ختم نمیشود. ترامپ بدترین ضربه را در بدترین موقعیت به ایران زد. اما باید از این بحران درس گرفت و تمام درآمدهای نفتی حاصل از توافق احتمالی را این بار صرف سرمایهگذاری و انباشت سرمایه ملی کرد. باید از فرصتها با سیاستگذاری صحیح بهره برد.