شناخت «غیاثالدین»، شناخت تاریخ نساجی در ایران است
نخستین جلسه شورای علمی هماندیشی «نقش و نقشبند» با حضور دبیر و اعضای علمی این هماندیشی در محل فرهنگستان هنر برگزار شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، این نشست در پی برگزاری هماندیشی«نقش و نقشبند» بود که قرار است با محوریت معرفی آثار و احوال «غیاثالدین علی نقشبند یزدی» طراح و بافنده چیرهدست عهد صفوی، آذرماه 1396 برگزار شود. در ابتدای این جلسه «علیرضا اسماعیلی» معاون پژوهشی فرهنگستان هنر اظهار داشت: این معاونت هرساله برنامههایی در رابطه با شناخت و معرفی شخصیتهای بزرگ هنری کشور و همچنین شناخت مکاتب هنری برگزار میکند. امسال نیز بخش عمده فعالیتها به دو شخصیت بزرگ هنری کشور اختصاص پیدا کرده که یکی از آنها «غیاثالدین علی نقشبند یزدی» است. برای برگزاری این هماندیشی همکاران در معاونت پژوهشی طرحی ارائه دادند تا این شخصیت دورهی صفوی که در حوزه منسوجات و پارچه بسیار تأثیرگذار بوده به صورت شایستهای معرفی شود.
وی در همین زمینه ادامه داد: البته در سال گذشته برنامهای برای معرفی این شخصیت در یزد صورت گرفت، اما با توجه به اهمیت این شخصیت بزرگ در حوزه منسوجات، به نظر میرسد که باید تحقیقات بیشتری براسا آثار به جای مانده برای شناسایی و معرفی تکنیکهای خاص او صورت گیرد. به همین منظور فرهنگستان هنر از افرادی که در این زمینه کار کردهاند، دعوت کرد تا شورای علمی برای برگزاری این هماندیشی تشکیل و کارهای علمی بیشتری بر روی این شخصیت بزرگ هنری به منظور معرفی میراث هنری او و تبیین نقشی که در تاریخ هنر نساجی ایران داشته است، صورت گیرد.
اسماعیلی حضور استادان و صاحبنظران یزدی در کنار دیگر پژوهشگران، برای ارائه کاری در خور و شایسته را مغتنم شمرد و ادامه داد: امیدواریم در پی برگزاری همایش بتوانیم کتابی ماحصل پژوهشهای علمی از «غیاثالدین علی نقشبند یزدی» منتشر کنیم. همچنین از دیگر اهدافمان برگزاری نمایشگاه عکس از آثار این هنرمند بزرگ است که در داخل یا خارج از کشور وجود دارد.
در ادامه «مژگان جهانآرا» دبیر علمی این هماندیشی گفت: تاکنون کارهایی در یزد و برخی از دانشگاهها برای این شخصیت هنری صورت گرفته، اما بسیار اندک و محدود است و ما امیدواریم بتوانیم معرفی جامعتری از این هنرمند بزرگ داشته باشیم. خصوصا در حوزه زریبافی و مخمل بافی نیز میتوان کارهای ارزشمند بیشتری انجام داد.
مدیر اسبق گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه هنر افزود: متأسفانه پژوهشگرانی که در حوزه پارچه و لباس کار کرده باشند، بسیار اندکاند و منابعی هم که در مورد این هنرمند بزرگ است نیز، بسیار انگشتشمار است؛ اما امیدواریم با رایزنی با کشورهایی چون هند و ترکیه و موزههای مختلفی که آثار این هنرمند در آنجا وجود دارد، بتوانیم اطلاعات پژوهشی بیشتری از او به دست آوریم. همچنین مجموعهدارانی که در این حوزه آثاری دارند هم، میتوانند به ما در پژوهشهایمان کمک کنند. همچنین میتوان فیلم مستندی از این شخصیت ساخت در کنار کتاب به پویایی هماندیشی کمک کند، یا کارگاهی از طرحهای غیاث را با حضور دانشجویان و علاقهمندان برگزار کرد، البته باید بر روی هر کدام از این پیشنهادات کار کرد.
سپس «نسرین کیهان»، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و هنرمند در حوزه بافت، به یافتههایی از این هنرمند اشاره کرد و گفت: شناخت غیاث، شناخت تاریخ طولانی از ایران است، چراکه تبحری که در آثار باقیمانده از غیاث میبینیم، نشان از توانایی افراد دیگری چون رنگرزها، نخ ریسها و کسانی دارد که مجموعاً اثری زیبا خلق میکردند. به عنوان نمونه، پارچه دوریی که از غیاث در موزه وجود دارد، شامل تارهای بسیار زیاد با رنگهای متنوع است و ظرافت این پارچه نشان میدهد که با دقت و توانایی زیادی بافته شدهاست به طوری که «هِنری ولش» یکی از استادان برجسته دانشگاههای انگلیس میگوید: «بافت پارچهای این چنینی با تمام تکنولوژی پیشرفته امروز هم امکانپذیر نیست»؛ اما متأسفانه ما درباره این شخصیت بزرگ خیلی اهمال کردهایم.
این پژوهشگر به احوال غیاث اشاره کرد و افزود: غیاث در خانوادهای هنرمند بزرگ شده، پدرش خوشنویس بوده و خودش نیز کمانداری توانا است که نشان از دقت نظر و توانمندی و تمرکز وی بوده است. اما با تمام این اوصاف، ظرافت در آثارش موج میزند. او 17 کارگاه ریسندگی ایجاد کرده بود که تمام امور زیر نظر خودش انجام میشد. غیاث شاعر هم بوده و شعرهایی هم برای شاه عباس میسروده و به همین دلیل، اعتبارش نزد شاه بسیار زیاد بود.
کیهان تصریح کرد: با شناخت این عجوبه هنری میتوانیم به بخشی از تاریخ ناشناختهای دست پیدا کنیم که میراث گرانبهایی از گذشتگانمان است. این دوره تنها به دورۀ صفوی منحصر نمیشود، بلکه میتواند تاریخ پیشینیان ما را تا دورههای بسیار قبلتر چون ساسانیان، سلجوقیان و تیموری نشان دهد و بیانگر این است که غیاث به دانش گذشتگان مسلط بوده است. با این اوصاف میتوانیم، ریشههای تاریخیمان را بیابیم و به دانشجویان و نسلهای آینده معرفی کنیم.
در ادامه این جلسه «محمدحسین جعفری» عضو هیئت علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد درباره برگزاری این هماندیشی اظهار رضایت کرد و گفت: ما باید مهندسی معکوسی از آثار غیاث انجام دهیم تا بتوانیم دنیای ناشناخته او را کشف کنیم. برای برگزاری این هماندیشی باید از متخصصین طراحی نیز دعوت شود، زیرا در آثار غیاث بدایهی اعجابآور وجود دارد که مستلزم کشف است.
وی به یکی از پارچهبافان یزدی اشاره کرد و افزود: خانم بقایی یکی از پارچهبافان یزدی بود که متأسفانه چندی پیش درگذشت. او آثار خود را به موزه یزد اهدا کرد و در مجموعه خانوادگیاش پارچهای منسوب به غیاث داشت. با درگذشت این نسل ما بسیاری از دانش گذشتگانمان را که شغل اصلیشان در یزد بافت منسوجات بوده، از دست دادهایم.
جعفری در خصوص پژوهشهایی که در مورد غیاث موجود است، افزود: متأسفانه اطلاعاتی که در مورد غیاث وجود دارد، بسیار سطحی، تکراری و کم است. برای برگزاری این هماندیشی نیاز است تا ما به دنبال اطلاعات بیشتر و تازهتری باشیم و پژوهشهای جدیدی انجام شود تا به شخصیت و آثار غیاث بتوانیم بیشتر پی ببریم؛ زیرا میتوان گفت هیچ کاری تخصصی تاکنون برای این شخصیت بزرگ انجام نشده است.
سپس «محمدحسین صالحی» کارشناس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، یکی از دغدغههای خود در امر پژوهش را موضوع غیاثالدین و آثارش دانست و اظهار داشت: تاریخ هنر فلات مرکزی ایران به سه بخش قبل از غیاث، زمان غیاث و بعد از او تقسیم میشود و شهرت خواجه غیاث تنها به خاطر خانواده هنرمندش نبود، بلکه او شخصیتی داشت که تأثیر بهسزایی در تاریخ نساجی ایران داشت.
وی درباره پیشینه نساجی در شهر یزد ادامه داد: بررسی آثار شاعران و بزرگان ما را از تاریخ نساجی ایران آگاه میکند چنانکه در داستانهای بهرام گور و شاهپور به ابیاتی بر میخوریم که از شهرهایی که در آنجا پارچه بافی صورت میگرفته و یا نوع پارچهها سخن به میان میآید.
صالحی به خانهای که منسوب به غیاثالدین است، اشاره کرد و افزود: خانهای در یزد وجود دارد که در میان مردم به خانه غیاث معروف است؛ ما در حال بررسی برای تبدیل این خانه به موزه هستیم. این خانه دارای طراحی خاص است که مشخصاً کاربری بافندگی داشته است.
وی به دیگر مشاغلی که در کنار بافندگی به وجود آمد، اشاره کرد و گفت: در شهر یزد توتستانهای عظیمی ایجاد شده چون در کنار بافندگی، نوغانداری مرسوم شد. هماکنون نیز این درختان توت نشان دهنده این است که روی نوغانداری و باغداری کار شده است و از 7 باغی که در ایران به ثبت رسیده، 2 باغ بزرگ در یزد است.
صالحی در همین زمینه ادامه داد: در یزد کارگاههای پارچهبافی متعدد به وجود میآید که این کارگاهها تا حدود 170 سال پیش نیز وجود داشتند. با ورود فرانسویها و آلمانیها به یزد و کپیبرداری از روی دستگاههای پارچهبافی، شاهد ورود دستگاههایی کاملا شبیه به دستگاههای قدیمی هستیم و به دلیل شباهت دستگاههای قدیم و جدید به یکدیگر تنها یزدیها قادر به کار به این نوع دستگاهها بودند که امروزه تنها یک یا دو کارخانه نساجی را میتوان مشاهده کرد، در دهلیز مسجد جامع یزد سنگ نوشتهای درباره باج و خراج از شعربافان وجود دارد که نشان میدهد این هنر دارای چه پیشینه تاریخی در شهر یزد بوده است.
وی به گلابتوندوزی اشاره کرد و افزود: تولید مواد اولیه پارچه، تحول عظیمی در ساخت گلابتون ایجاد کرد که میتوان به عنوان یک مورد مطالعاتی مهم محسوب شود. بعد از زمان غیاث، هنر ایرانی یک بار دیگر کار خود را انجام میدهد و باریککردن طلا و نقره در کوره زرگران یزدی، هنری دیگری را رشد و توسعه میدهد که همان گلابتوندوزی است و اصولاً کار زرگران یزدی برای همین باریک کردن طلا و نقره است که مورد توجه قرار میگیرد.
کارشناس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد به وضعیت کنونی نساجی یزد پرداخت و ادامه داد: ما الان کجا ایستادهایم، خیلی از دستگاهها را به نام آلمان و فرانسه به خودمان برگرداندند. از آن همه کارخانه هم تنها یک یا دو عدد باقیمانده که سرنوشتشان نامعلوم است. علوم و فنونی که ما هماکنون در دست نداریم؛ در واقع ما از علم طراحی، نخکشی، طراحی و شیوه نقشهبرداری محروم کردهاست.
مهدی مکینژاد عضو هیئت علمی فرهنگستان هنر نیز به ظرفیتهای ناشناخته غیاث اشاره کرد و گفت: میدانیم ظرافت در آثار قیاس و به طور کلی شیوه او منحصر به فرد و بسیار قوی بوده است و به همین دلیل ظرفیتهای زیادی برای پژوهش در این زمینه وجود دارد به طوری که حتی بعد از هماندیشی نیز میتواند ادامه یابد.
وی پیشنهاد تشکیل کارگروهی در یزد را داد و گفت: اگر بخواهیم کاری قوی داشته باشیم، باید از خود یزدیها کمک بگیریم و تصور میکنم تشکیل کارگروهی در یزد به روند کار کمک کند، زیرا فرهنگستان هنر، کارش تدوین و نشر دادههای علمی است که از دستاوردهای پژوهشگران حاصل میشود، اما کار اصلی بر دوش خود استان یزد است که میتواند پایگاهی فعال برای انجام کارهای میدانی باشد.
مکینژاد در پایان سخنان خود پیشنهاد تمبر یادبود، ساخت تندیس از غیاث، تهیه برند غیاث با مشارکت یکی از تولیدکنندگان و همچنین ساخت پویانمایی با داستانی قوی برای معرفی این شخصیت هنری را داد.
در این نشست «منیژه کنگرانی» مدیر کل گروههای علمی معاونت پژوهشی فرهنگستان هنر، «پروانه رمضانزاده» رئیس گروههای پژوهشی و «منصوره سید تفرشیها» دبیر شورای علمی نیز حضور داشتند.