شاخ و شانه برای آمریکا؛ هدف واقعی چین و روسیه از رزمایش مشترک با ایران چیست
گروه بین الملل بازتاب: روز جمعه ایران، چین و روسیه، در شمال اقیانوس هند، بزرگترین رزمایش نظامی- دریایی در آبهای منطقه را آغاز شد. این نخستین همکاری نظامی میان سه کشور مذکور محسوب میشود. این نشانهای قابلتوجه از ظهور ائتلاف نظامی جدی میان تهران، پکن و مسکو در رویارویی با اقدامات دولت آمریکا و سیاستهای آن در منطقه و جهان تلقی میشود.
یدالله کریمیپور دراینباره معتقد است، جهتگیری برخی رسانهها درباره هدف ایران از این رزمایش، مبنی برنشان دادن قدرت به آمریکا-غرب، پر بیراه نیست. ازجمله قدرتنمایی ایران در برابر ائتلاف دریایی غربی- عربی برای حفظ امنیت در تنگه هرمز و نیز ائتلاف دریایی برخی کشورهای اروپایی به رهبری بریتانیا و فرانسه، برای پاسداری از امنیت کشتیرانی در خلیجفارس.
بس روشن است که واشنگتن از اوباما بدین سو، تمرکز بیشازپیش بر آسیای خاوری را در دستور کار استراتژی خود قرار داده است. از دیدگاه آمریکای ترامپ نیز، چین و متحد استراتژیکش روسیه، خطر اصلی برای رویارویی آتی با هژمونی آمریکا هستند.
تاکتیک ترامپ در رویارویی با خطر چین تاکنون اقتصادی – بازرگانی بوده است. آمریکای ترامپ امیدوار است تا چند دهه آینده چین را همچنان در حیطه قدرتی اقتصادی – تجاری نگاه دارد.
هرچند رویکرد ترامپ با روسیه تا حدودی متفاوت است:
– خروج یکجانبه آمریکا از پیمان محدودسازی تولید موشکهای میان برد، پوتین را آچمز کرد؛ بهگونهای که مسکو واکنش تندی نسبت به آن نشان داد.
– ولی رخداد شگفتتر نظامی ترامپ، اضافه کردن یک نیروی جدید به ارتش آمریکا بود. ترامپ با تصویب اضافه شدن «نیروی فضایی»، به نیروی مستقل هوایی آمریکا، ارتشهای جهان را، (بهویژه چین و روسیه)، حیرتزده کرد. چنین رویکردی بیشباهت به ترفند کارساز جنگ ستارگان ریگان نبود. همان ترفندی که از دیدگاه بسیاری از استراتژیست ها، اصلیترین عامل خارجی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب شد.
استراتژیست های نظامی روسیه و چین، بهخوبی آگاهاند که رویارویی با هژمونی جنگی آمریکا، بهویژه در دریاها تا آینده مشاهدهپذیر، ناممکن است.
بهاحتمالزیاد، استراتژیست های مالی- اقتصادی آمریکا نیز، پی بردهاند که روند شتابان اقتصاد تولیدی چین و اوجگیری آن، توقفناپذیر خواهد بود؛ بهویژه استراتژی چین برای هماهنگی با بقیه اعضای بریکس (روسیه، برزیل، هند و آفریقای جنوبی) و نفوذ در بازار قارهها و کشورهای دیگر با عنصر «یوان» و یا تجارت پایاپای (تهاتر)، شاید بهمنزله فروپاشی گامبهگام اقتصاد جهانی متکی به دلار باشد. کسری غولآسای ۲۳ تریلیون دلاری آمریکا و اشباع رشد و توسعه اروپا، این دغدغه را واقعی جلوه میدهد. به همین دلیل، ترامپ حاضر به تداوم جنگ تجاری با این غول تولیدی نیست.
درعینحال، چین و روسیه، در حال شناسایی متحدیم استراتژیک بالقوه و بالفعل خود هستند؛ مثلاً از دیدگاه فدراتیو روسیه، چین، هند، برزیل (درازمدت)، آفریقای جنوبی و ترکیه، میتوانند متحدیم استراتژیک آتی باشند. ولی تاکنون رسماً کسی از جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان متحد استراتژیک این دو قدرت فرا منطقهای یاد نکرده است.
هرچند گاهگاهی جستهوگریخته از سوی تصمیم سازان ایرانی، بهویژه فرماندهان نظامی، چنین تعبیراتی بکار رفته است.
از سوی دیگر، بهموازات عقبنشینی تدریجی و کمتر ملموس آمریکا از خاورمیانه، روسیه، چین و حتی ترکیه، در پی ایجاد جای پاهایی برای پر کردن خلأ احتمالی قدرت در این منطقه، بهویژه در خلیجفارس و شمال اقیانوس هند برآمدهاند.
در این میان روسیه و چین که بازی با کارت ایران را بهخوبی آموختهاند، با آگاهی دقیق از نفرت ایدئولوژیک جمهوری اسلامی از آمریکا و نیز برای شاخوشانه کشیدن در برابر حضور روزافزون واشنگتن در اقیانوس کبیر، دریای چین جنوبی و بالتیک، از بازی با کارت ایران، بهعنوان بازیگری منطقهای در خلیجفارس و دریای عمان، برای بهرهگیریهای تاکتیکی از جمهوری اسلامی رویگردان نیستند.
بنابراین در این رزمایش، دو هدف استراتژیک (چین-روسیه) با هدف تقابلی-تاکتیکی ایران، همپوشی دارد. ولی تمرکز خاورمیانهای چین تنها بر ایران نیست؛ چنانکه بهزودی نیز با هدف امنیت کشتیرانی در دریای احمر، رزمایش مشترکی را با عربستان برگزار خواهد کرد.
همچنین آشکار است که استراتژی ملی- نظامی چین تا چند دهه آینده با آمریکا تقابلی و نظامی نخواهد بود؛ سهل است که جز درباره تایوان و بقیه سرزمینهای خط قرمزی، پکن با واشنگتن هماهنگ خواهد بود. بههرروی، ظواهر امر حاکی از آن است که نگاه روسیه و چین به جمهوری اسلامی، همواره «تاکتیکی» بوده است.
انتهای پیام/#