روزهای بلاتکلیفی طلای سیاه
فعالان بازار نفت خام در حالت معلقی گرفتار شدهاند. از یکسو ترس از کاهش مجدد قیمت نفت وجود دارد و از سویی دیگر احتمال این وجود دارد که قیمت نفت به بالای 50دلار برسد، هرچند احتمال آن ضعیف به نظر میرسد.
آنچه امکان رشد قیمت نفت را محتمل کرده، دادههایی است که از ابتدای ماه جولای منتشر شده و حکایت از کاهش ذخایر نفت امریکا و تقاضای قویتر از انتظار در فصل تابستان دارد.
به گزارش بازتاب به نقل از تعادل ، در چنین شرایطی ناظران بازار تمرکز خود را بر دو نقطه گماردهاند. نقطه نخست، قیمت نفت در بازار معاملات فیزیکی است. نقطه دوم تمرکز اما بر قراردادهایی است که سررسید آنها برای ماههای پیشروست. قراردادهای آتی این سیگنال را ارسال میکند که در آینده عرضه و تقاضا به چه شکلی مترتب خواهد شد. در روزهای اخیر، نمودار قراردادهای آتی نفت برنت، این سیگنال را به بازار ارسال کرده است که تاجران بر این باورند که سرانجام تعادل مجددی که برای مدت طولانی در انتظار آن بودهایم از راه خواهد رسید. این در حالی است که قیمت نفت در بازارهای فیزیکی بالاتر از قیمت قراردادهای آتی قرار گرفته است.
چنین شرایطی در ساختار بازار که قیمت روز از قیمت قراردادهای آتی بیشتر شود، اصطلاحا بکواردیشن نام دارد. بکواردیشن معمولا نشانهیی از کاهش عرضه و تقویت تقاضا در نقطه زمانی حال است. معمولا در شرایط بکواردیشن، کسانی که بشکههای نفت خام را به صورت فیزیکی در انبارهای خود ذخیره کردهاند، تمایل پیدا میکنند تا آنها را به فروش رسانده و روانه بازار کنند چرا که نگهداری بیشتر نفت خام در چنین شرایطی سودآور نخواهد بود.
بیایید آمار و ارقام را موشکافی کرده تا شرایط فعلی بازار شفافتر به تصویر کشیده شود. در هفته گذشته، قیمت نفت برنت در قراردادهای آتی با سررسید ماه اکتبر، 20سنت گرانتر از قراردادهای با سررسید ماه دسامبر و 9سنت گرانتر از قراردادهای با سررسید آوریل 2018 بود.
البته بررسی قراردادهای فوروارد نشان میدهد که در این سمت بازار، وضعیت کانتانگو برقرار است. یعنی قیمت قراردادهای فوروارد برای تحویل در ماههای آینده، بالاتر از قیمت معاملات فیزیکی روز است.
اگر در قراردادهای فوروارد نیز شرایط بکواردیشن برقرار بود، کارشناسان میتوانستند آن را نشانهیی بر انتظار برای تداوم کاهش ذخایر نفت خام تلقی کنند که طبیعتا منجر به قیمتهای بالاتر میشد.
برخی کارشناسان اعلام میکنند که بعد از دوران نفت 100دلاری، این نخستین نشانه روند بکواردیشن است و بازار سرانجام در حال گذر از نقطه بحرانی و بهبود است. برخی دیگر از کارشناسان نیز معتقدند که احتمالا این وضعیت تنها یک هشدار اشتباه است.
پائول هورسنل، کارشناس موسسه استاندارد چارترد در این باره اظهار میکند: «زمانی که هر هفته دادههای قویتری دریافت میکنید، به سختی میتوانید موضع شدیدا منفی اتخاذ کنید. اما هنوز نیز مقاومت وجود دارد. بازار تمایل ندارد که قیمتها را به مقدار قابل توجهی بالا ببرد.» 6هفته متوالی است که دادههای دولت ایالاتمتحده از کاهش ذخایر نفت خبر میدهند. کاهشی که بر اثر افزایش فعالیت پالایشگاهها و نیاز بیشتر آنها به نفت خام است. از سوی دیگر آژانسهای اصلی انرژی جهان نیز فروض خود در رابطه با تقاضای جهانی نفت خام را بهبود بخشیدهاند.
از سوی دیگر دادههای شرکت اینترکانتیننتال اکسچنج نشان میدهد که صندوقهای پوشش ریسک در قراردادهای آتی و اختیار معامله نفت برنت، به صورت قابل توجهی پوزیشن خرید خود را افزایش دادهاند. به نحوی که در هفته منتهی به 8آگوست، تقاضا برای قراردادهای خرید به میزان 58میلیون بشکه بالا رفته که بیشترین رشد هفتگی در پوزیشن خرید از ماه دسامبر 2016 به شمار میرود.
اما گذشت تنها چند روز کافی بود که این ساختار، تضعیف شده و در روز سهشنبه هفته جاری، وضعیت بکواردیشن تنها در دو ماه پیشرو (سپتامبر و اکتبر) حاکم شود. تعداد زیادی از فعالان بازار بر این باورند که سرانجام تقاضا در حال نزدیکشدن به عرضه است اما هنوز هم هستند کسانی که این باور خوشبینانه را خریدار نباشند. به هرحال نباید از یاد برد که بازاریان پیش از این سوزش بدی را تجربه کردهاند. اوایل امسال و در ماه ژانویه بود که اوپک و برخی دیگر از تولیدکنندگان نفت توافق کردند تا عرضه نفت را کاهش دهند و همین تصمیم سبب شد که بسیاری از کارگزاران به سرعت و با امید جهش قیمت، اقدام به اتخاذ پوزیشن خرید کنند. اما در نهایت آنچه فرجام شد، ضرری عظیم بود. این اشتباه فقط از سوی تازهکاران بازار رخ نداد، بلکه نامآورانی همچون اندرو هال (سرپرست بخش معاملات کالایی شرکت فیبرو) و پیر اندوراند (تاجر معروف فرانسوی بازار نفت) نیز در این دام گرفتار شدند.
بخش عمدهیی از تحلیلگران معتقدند که فشار فعلی بازار ناشی از فاکتورهای فصلی همچون مصرف بالای نفت در کشورهای خاورمیانه در فصل تابستان برای مصارف سرمایشی و پر کردن باک اتومبیلهای امریکاییها برای گذران سفرهای تعطیلاتیشان است.
دیوید مارتین تحلیلگر موسسه جیپیمورگان در یادداشتی وضعیت بازار را اینگونه تحلیل میکند: «پایان فصل سفر در ایالاتمتحده بسیار نزدیک است و تعداد زیادی از پالایشگاهها نیز در هفتههای آینده مهیای تعطیل شدن برای انجام تعمیرات هستند. بدین معنی که خرید نفت خام احتمالا به پیک فصلی خود نزدیک است.»
در حالی چنین تحلیلی در جانب تقاضا ارائه میشود که سمت عرضه کماکان قدر قدرت باقی مانده است. عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولیدکننده اوپک در ماه جولای و برای نخستینبار بیش از سطح تعهد خود در توافق، نفت تولید کرد. اقدامی که بر خلاف رویه سابق این کشور برای فشار به سایر کشورها جهت پایبند ماندن به سهمیههای تولیدشان بود. مجموع تولید کارتل نیز در حال افزایش است که رهبری این اتفاق به عهده لیبی است. تحلیلگران اظهار میکنند که نگرانیهای مربوط به افزایش تولید در آینده در حال کوتاه کردن مسیر حرکت به سمت حاکمیت وضعیت بکواردیشن است.
تولید نفت کشورهای غیراوپکی در سطح بالایی است و افزایش بیشتر قیمت نفت نیز منجر به عرضه بیش از پیش تولیدات میدانهای شیل ایالاتمتحده خواهد شد. این در حالی است که همین حالا، ذخایر جهانی نفت خام به میزان 219میلیون بشکه بیشتر از سطحی است که امضاکنندگان توافق کاهش تولید هدفگذاری کردهاند.
مایکل دی میکی، تحلیلگر موسسه جیبیسی انرژی در وین معتقد است که افزایش در شمار ریگهای حفاری فعال در ایالاتمتحده بدین معنی است که تولید کماکان رشد خواهد داشت. وی عنوان میدارد: «وضعیت صعودی قیمت نفت تداوم نخواهد داشت. برای چنین حجمی از تولید نفت هیچ جایی در بازار وجود ندارد.»
عامل دیگری که تحلیلگران برای سنجش پایداری وضعیت بکواردیشن زیرنظر گرفتهاند، وضعیت فروش نفت ذخیره شده روی تانکرهای شناور در سطح دریاهاست. شرکت کپلر که ارائه دهنده دادههای مربوط به انرژی است، اعلام کرده که در ماه ژوئن بهطور میانگین، حجم نفت ذخیره شده روی تانکرها نسبت به پیک 100میلیون بشکهیی خود کاهش یافته اما در 30روز گذشته به سطح 81میلیون بشکه رسیده که کماکان سطح بالایی از ذخیرهسازی نفت روی آب محسوب میشود. دیمیکی بیان میدارد: «البته که وضعیت بازار بهتر شده است، اما آنچه ما مشاهده میکنیم بازی را عوض نمیکند.»