رمزگشایی از یک سناریوی مغفول در ماجرای انفجار خط لوله گاز نورد استریم
انفجار اخیر در خط لوله گازی “نورد استریم”، منافع قابل توجهی را نصیب دولت و به ویژه شرکت های حوزه انرژی آمریکا می کند. در این راستا، آمریکا نَه تنها می تواند گاز مایع را با بهایی به مراتب بیشتر از روسیه به اروپاییها بفروشد، بلکه عملا کشورهای اروپایی را نیز بیش از پیش در دستورکارهای مطلوب خود و مخصوصا تشدید وابستگی به واشینگتن، غرق می کند.
بازتاب– به تازگی خط لوله گاز “نورد استریم” که در واقع خط لوله اصلی انتقال گاز مایع از روسیه به قاره اروپا است، در دریای بالتیک منفجر شده است. مساله ای که به زعم بسیاری، حاکی از نوعی خرابکاریِ عامدانه است. در این چهارچوب، در همان ابتدای وقوع این حادثه، بسیاری از ناظران و تحلیلگران به ویژه از کشورهای غربی، انگشتِ اتهام را به سمت روسیه گرفتند و این کشور را به خرابکاریِ تعمدی در خط لوله انرژی خود به قاره اروپا متهم کردند.
ویدئوی نشتی گسترده حاصل از خرابکاری احتمالی در خط لوله نورد استریم که برای انتقال گاز روسیه به اروپا ساخته شده است.
منبع : واشنگتن پست به نقل از وزارت دفاع دانمارک
از نگاهِ آن ها، روس ها با این اقدام خود سعی در استفاده ابزاریِ بیش از پیش از اهرم انرژی علیه قاره اروپا داشتهاند. مساله ای که البته پیشتر مقام های روسی تا حد در مورد آن دست به تهدید نیز زده بودند. با این همه، اینطور به نظر می رسد که این روایت تا حدی از برخی نواقص نیز برخوردار است. اولا، هیچ منطقی نیست که روسیه یک اهرم کنشگریِ خود در مواجهه با غرب تا این حد عاری از واقع بینی و با بی فکری، از دستِ خود خارج کند. دوم اینکه، آسیب رسیدن به خط لوله گازی نورد استریم، عملا کشورهای اروپایی را از دامانِ وابستگی انرژی روسیه، به سمت آمریکا و دیگر کشورهای تامین کننده گاز مایع سوق می دهد. مساله ای که باز هم به نفع کرملین نیست.
در این رابطه، موضع گیری اخیر “آنتونی بلینکن” وزیر خارجه آمریکا مبنی بر اینکه کشورش تولید گاز مایع خود را به نحو قابل توجهی افزایش داده حاکی از این مساله است که آمریکایی ها در صدد هستند تا از این وضعیت نهایت سود را ببرند. در این فضا، آمریکا نه تنها می تواند روی افزایش بهای قابل توجه انرژی فروشی خود به اروپا حساب باز کند، بلکه عملا تا حد زیادی با تامین نیازهای انرژی کشورهای اروپایی می تواند آن ها را بیش از پیش به خود وابسته و در عین حال مطیعِ دستورکارهایش کند.
در این چهارچوب، انفجار اخیر در خط لوله گازی نورد استریم، حامل مزایا و منافع قابل توجهی به ویژه برای واشینگتن است. در این میان نباید این نکته را نیز فراموش کرد که ایالات متحده آمریکا، کشورِ سرمایه داران است و اساسا این کشور توسط جریان های ثروتمند اداره می شود. در این فضا، بدون تردید این بازیگرانِ پشت پرده نیز منافع خاص و گسترده ای را در وابسته کردنِ کشورهای اروپایی به اقتصاد آمریکا دارند و از تمامیِ اهرم ها و ابزارهای در دسترسشان نیز جهت تحقق این دستورکار استفاده می کنند. مساله ای که عملا و در نوع خود، واشینگتن را به متهم ردیف اول انفجار اخیر در خط لوله گاز نورد استریم تبدیل می کند.
نباید فراموش کرد که آمریکایی ها قبل از آغاز جنگ اوکراین و تحمیل تحریم های گسترده از سوی کشورهای غربی علیه روسیه به ویژه در حوزه انرژی نیز، بارها به انحا مختلف با خطوط لوله گاز نورد استریم و وابستگی بیشترِ کشورهای اروپایی به انرژی دریافتی از روسیه مخالفت می کردند و حتی در دوره ریاست جمهوری “دونالد ترامپ” در آمریکا، واشینگتن به صراحت مقام های آلمانی را تهدید می کرد که عملیاتی شدنِ خط لوله نورد استریم 2 که تا حد زیادی با اصرارهای برلین همراه بود، می تواند تبعات منفی را بر روابط دوجانبه آمریکا و آلمان بگذارد.
از این منظر، گمانه زنی های اخیرِ مطرح شده در مورد انفجار خط لوله گازی نورد استریم بویژه از سوی غرب، بیش از همه نوعی تلاش های جریان های رسانه ای تحلیل و تفسیر می شود که عملا با کنشگری های خاص خود سعی دارند در میدانِ شکل دهی به افکار عمومی بین المللی نیز کنشگرانی یکه تاز باشند و اساسا یکجانبهگرایی و هژمونی خود در این حوزه را هم به رخ بکشند. بدون تردید گذشت زمان می تواند ابعادِ روشن تر و دقیق تری را از آنچه اخیرا در دریای بالتیک اتفاق افتاد، روشن سازد.
تفسیری ناشی از عدم شناخت مسایل ژیوپولیتیک جهانی و بسیار ناشیانه بود.