«رشیدپور» بالاخره چه وقت روز سلام میکند؟/ «مزدک» در محوطه جریمه
در میان خبرهای ریزودرشت تلویزیون در هفتهای که گذشت، خبر عجیب مهاجرت مزدک میرزایی به یک شبکه ماهوارهای، بیشترین بازتاب را در فضای رسانههای و شبکههای اجتماعی داشت.
«هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که قرار است هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات تلویزیون در طول هر هفته بپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیمنگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که به رغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه سوم مردادماه میتوانید با دومین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون در هفتهای که گذشت، با مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ رشیدپور بر سر دوراهی؟
این هفته یک بار دیگر خبر حضور رضارشیدپور در تلویزیون مطرح شد که البته این بار خبرها و حدس و گمانها به تولید برنامه شبانهاش قوت بیشتری بخشید. برنامهای که طرح آن با عنوان «حالا مهتاب» خیلی وقت است که در شبکه سه سیما مطرح میشود حتی از همان اولین سالی که رشیدپور پایش را بعد از به قول خودش هفت سال دوری از تلویزیون به این شبکه گذاشت.
با این حال او حدود سه سال درگیر تولید برنامه صبحگاهی «حالا خورشید» شد و در این مدت نتوانست به تولید برنامهای که چندباری از آن حرف زده بود بپردازد؛ حالا دوباره مطرح شده که قرار است رشیدپور با «حالا مهتاب» به تلویزیون بازگردد.
رشیدپور تا اواسط اسفندماه سال گذشته «حالا خورشید» را روی آنتن داشت و با خداحافظی از مردم از پایان این برنامه در سال ۹۷ خبر داد. پایانی که معلوم نبود قرار است آخرین فصل از «حالا خورشید» باشد و یا رشیدپور با برنامه دیگری بازخواهد گشت. نحوه این خداحافظی حتی باعث شد برخی گمانهزنی کنند که این برنامه تعطیل شده است و رشیدپور دیگر قرار نیست در شبکه سه به اجرا بپردازد.
در این مدت یکی دو بار خبرهایی از طرف ناصر کریمان مدیر سابق گروه اجتماعی شبکه سه سیما و مرتضی میرباقری معاون سیما مبنی بر بازگشت این مجری بعد از استراحتی چند ماهه به آنتن صبحگاهی منتشر شد. خبرهایی که هیچ گاه توسط خود رشیدپور در صفحه شخصیاش در اینستاگرام مورد تایید و تکذیب قرار نگرفت و حتی اجازه داد این خبرهای رسمی هم به راحتی رنگ شایعه به خود بگیرد.
وی فقط یک بار با یکی از پست هایش نسبت به «حالا خورشید» اظهار دلتنگی کرده بود و بعد از آن عکسهایی از خود منتشر کرد که کسی نمیدانست به دلیل همین دلتنگی هاست و یا قرار است هدف خاصی داشته باشد. حتی هنوز مشخص نیست رشیدپور چه برنامهای برای این گریم و استایل جدید که به اضافه وزن او هم منجر شده است دارد.
در هفته اخیر که باردیگر خبر غیررسمی ساخت برنامه شبانه «حالا مهتاب» در فضای مجازی مطرح شد یک سوال دیگر را هم در ذهنها ایجاد کرد؛ ساخت این برنامه در حالی است که تلویزیون دو شب در ابتدای هفته و یک شب در پایان هفته «عصر جدید» را پخش میکند و باید دید این برنامه قرار است در کنار «عصر جدید» باشد یا احسان علیخانی با پایان فصل اول «عصر جدید» و فراخوان و پیش تولید فصل دوم مدتی جای خود را به رضا رشیدپور داده و آنتن را واگذار خواهد کرد. هرچند پخش «حالا مهتاب» هنوز در حد برخی گمانههای خبری است و تولید آن قطعیت نیافته با این حال یکی از گزینههای پیش روی رشیدپور است.
از برنامه «سلام صبح بخیر» نیز خبر جدیدی منتشر نشده ولی قرار بود این برنامه در ابتدای سال به صورت صبحگاهی، در تابستان به صورت عصرگاهی و در باقی سال شبانگاهی باشد ولی این برنامه هم هنوز باکس صبحگاهی خود را حفظ کرده است.
بازگشت رضا رشیدپور از یک حیث نیز جالب توجه است؛ اینکه او این روزها در حال برپایی یک جشنواره سینمایی است که در جزیره کیش میگذرد و هنوز مشخص نیست چه زمانی وارد پیش تولید برنامهاش خواهد شد. علاوه بر این جشنواره که نهم مرداد برگزار خواهد شد او مدتی پیش در شبکه اجتماعی خود خبری از ساخت یک فیلم هم داده بود. فیلم سینمایی «در رادار بمانید» که قصهاش با محوریت خلبان یک هواپیمای مسافربری ساخته خواهد شد. رشیدپور پیش از این خبر داده بود که قرار است بعد از عید فطر پیش تولین این فیلم سینمایی را که کارگردان و تیمی جوان دارد آغاز کنند و احتمالاً این روزها درگیر این پروژه سینمایی هم خواهد بود.
همه این اتفاقات درحالیست که تلویزیون این ایام جز «عصر جدید» که چند شب در هفته روی آنتن میرود برنامه پرمخاطب دیگری ندارد و انگار این رسانه باز هم برای بازگشت مخاطبانش نیازمند چهرههایی چون رشیدپور است تا آنتن را گرم و گیرا نگه دارد.
اتفاق ویژه هفته؛ ستارهای متولد شد؟
در هفتهای که گذشت نوجوان ۱۴ ساله اردبیلی توانست با یک رای چند میلیونی (حدود چهار و نیم میلیون) به مرحله نیمه نهایی «عصر جدید» برسد. انتخاب و دیده شدن وی طی پروسه حضورش در «عصر جدید» و راهیابیاش به نیمه نهایی از یک حیث اتفاق ویژهای بود اما از چند جهت میتواند اتفاق پرریسک و خطری هم محسوب شود.
پارسا خائف پیش از «عصر جدید» برگزیده جشنواره نوای خرم در چند دوره مختلف و جشنواره ملی موسیقی جوان بوده است و چندین سال در حوزه موسیقی فعالیت داشته است با این حال او در تلویزیون دیده شد و شهرت یافت و اگرچه نفس حضورش در این برنامه و برجسته شدنش با هویت خواننده نوجوان آواز ایرانی در رسانهای که در این سالها میدان دار خوانندگان تازه به دوران رسیده در سبکهای غربی و پاپ خوانهای یک شبه بوده غنیمت است اما این مدل از حضور او میتواند برای آیندهاش بسیار ضربه زننده و خطرآفرین هم باشد.
هرچند «عصر جدید» قرار نیست یک آموزشگاه تخصصی موسیقی باشد اما این برنامه که با رویکرد استعدادیابی فعالیت میکند میتواند در آینده کاری استعدادهایش موثر و دخیل باشد و بیراه نیست اگر به دلیل ترکیب استعدادیابیهای مختلف در برنامه نگران آینده این استعدادها به ویژه در بخشهایی مثل موسیقی که تخصصی تر است باشیم.
به ویژه که در همین هفتهای که سپری شد حسین علیزاده از داوران جشنواره موسیقی جوان ضمن هشدار به این نوع حمایتهای تلویزیون و تأثیر آن در «دیده شدن» یک باره برخی چهرهها انتقاداتی را مطرح کرد که متن کامل این انتقادها را میتوان از اینجا دریافت کرد. این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی با انتقاد از حضور برندگان جشنوارههای موسیقی در برنامههای تلویزیونی پربیننده تصریح کرد: «من به همه پدر و مادرها توصیه میکنم از چهرههای این جشنواره سو استفاده نکنند. این بچهها متاسفانه بعد از اینکه در جایی شهرت پیدا میکنند در جاهای دیگر مورد سو استفادههای تبلیغاتی قرار میگیرند. من به پدر و مادرهایی که دنبال چنین روشی برای شهرت کاذب هستند به شدت معترض هستم. چرا که چنین رویکردی موجب میشود کودکان پیشرفت نکنند. جالب اینکه صدا و سیما هم در این شرایط از کودکان حمایت میکند که به جای نفع به آنها ضرر میرساند.»
علیزاده طی سخنان خود به برنامههای استعدادیابی غربی هم اشاره میکند و میگوید حتی در همین برنامههای استعدادیابی غربی که مافیای خود را دارند وقتی استعدادی کشف میشود از او حمایتهای دانشگاهی و مالی هم صورت میگیرد.
درواقع مهمترین نکتهای که به عنوان هشدار توسط حسین علیزاده و برخی دیگر از کارشناسان موسیقی مد نظر قرار گرفت این بود که پارسا خائف به عنوان ابزار تبلیغاتی رسانهها قرار نگیرد که مدتی از توانمندیها و شهرت او استفاده شود و بعد سرنوشتش به افرادی دچار شود که یک باره در تلویزیون چهره شدند و با دوری از این رسانه به فراموشی سپرده شدند.
افرادی که حضورشان در چند برنامه تلویزیونی آنها را به یک پدیده تبدیل کرد و یا کمدینهای یک برنامه مفرح و سرگرمکننده تاک شو شبانه «خندوانه» بودند که بعد از پایان رقابتهای «خنداننده شو» به دست فراموشی سپرده شدند که البته بیشتر به اولین دوره رقابت «خنداننده شو» ها اختصاص داشت و برنامه ریزی روی کمدینهای دوره اخیر این برنامه کمک کرد تا بخشی از این کمدینها در خارج و داخل تلویزیون مشغول به کار شوند.
حاشیه هفته؛ گاف آقای گزارشگر!
مزدک میرزایی اگرچه در همه سالهای فعالیتش ساکت و بیحاشیه به کار گزارشگری میپرداخت اما این روزها در صدر اخبار رسمی و حاشیهای رسانهها قرار دارد و از مهاجرتش برای حضور در شبکه ماهوارهای «ایران اینترنشنال» پرده برداری شده است.
مزدک میرزایی از سال ۷۶ کارش را به عنوان گزارشگر در تلویزیون آغاز کرد و تقریباً بیست و چند سال برای مردم به گزارشگری رقابتهای فوتبالی پرداخت. مزدک میرزایی در برنامه «نود» پیامک میخواند و تنها کسی است که یک بار در نبود عادل فردوسیپور جایگزین او شد تا برنامهاش را اجرا کند.
میرزایی در کنار گزارشگری به مستندسازی و برنامهسازی هم علاقه داشت و این سالها مستندهایی را درباره شهرآورد و تیم ملی میساخت؛ مستندهایی که یکی از گمانهزنیها درباره دلایل تصمیم عجیب اخیرش به اختلافنظر میان او و مدیران سیما بر سر آنها است.
حالا میرزایی در تصمیمی عجیب، غیرمنتظره و بیتناسب با سابقه حرفهای خود، به لندن رفته تا احتمالاً در شبکه ماهوارهای ضدایرانی «ایران اینترنشنال» به مستندسازی و برنامهسازی بپردازد هرچند تجربه کوچ هنرمندان و برنامهسازان کشور و به ویژه تلویزیون به دیگر کشورها نشان داده خیلی فرایند موفقی در انتظارشان نبوده است. از شومن و مجری مسابقات سرگرمی تلویزیون که روزگاری مخاطبان بسیاری هم داشت، گرفته تا هنرمندان مجموعههای نمایشی تلویزیون که طی چند سال گذشته به جم رفتند و یکی یکی بازگشتند؛ اینها تنها مشتی نمونه خروار از نمونههایی هستند که به عنوان شاهد مثال میتوان از آنها یاد کرد.
از وقتی خبر حضور مزدک میرزایی در شبکه ایران اینترنشنال مطرح شده است جز چند تن از دوستانش که این اتفاق را تایید کردهاند نه کسی از مدیران سازمان و نه خود میرزایی واکنش رسمی در تأیید و یا تکذیب آن نداشته اند. تنها یک صفحه جعلی در ایسنتاگرام که روز گذشته این شایعه را تکذیب کرد که همان دقایق اول هم جعلی بودن صفحه مشخص شد.
با این حال بیشتر از آنکه رفتن میرزایی تکذیب شود نقل قولهایی مبنی بر حضور او در لندن و کار در ایران اینترنشنال قوت گرفته است مثل جملهای که از محمد تقوی سرمربی پیشین تراکتور و کارشناس این روزهای شبکه ایران اینترنشنال و بیبیسی نقل میشود که خبر پیوستن مزدک به شبکه ایران اینترنشنال را تایید کرده است و حتی طبق اعلام او مزدک میرزایی حتی از مقر این شبکه هم دیدار داشته است.
هرچند شواهد و قرائن و شنیدههای غیررسمی اما نسبتاً معتبر، حکایت از قطعیت اتخاذ این تصمیم غیرمنتظره از سوی مزدک میرزایی دارد اما تا زمان موضعگیری رسمی خود او، ترجیح میدهیم تهمانده امیدمان به تکذیب اصل و اساس این خبر را حفظ کنیم.
سینما در سیما؛ فراستی علیه کیارستمی؟
برنامههای سینمایی دیگر تبدیل به یک قالب ثابت از برنامهسازی در تلویزیون شدهاند که فقط هم به جشنوارههای سینمایی و یا مخاطبان خاص سینما و هنرمندان و کارگردانان فیلمهای سینمای ایران محدود نیستند. قالبی که احتمالاً خیلی از منتقدان، کارگردانان و سینمادوستان را با سینما آشنا و با پخش فیلمهای مهم دنیا آنها را به این صنعت علاقمند کرد.
حتی تجربه ساخت «هفت» و مهمتر از آن تجربه تعطیل شدن چندباره این برنامه و حواشی و مطالبات مخاطبانش برای راهاندازی دوباره، نشان داد که مخاطبان پیگیر سینما دنبال برنامههایی ثابت برای پیگیری علایق و دغدغههای خود هستند. احتمالاً به همین دلایل گاهی یک بحث کوچک، یا دیالوگ حاشیهای و یا یک کنایه ساده در همین برنامهها میتواند به جنجالی تبدیل شود که تا روزها و حتی هفتهها از آن صحبت شود. چراکه سینما فقط دغدغه سینماگران نیست و مخاطبان خیلی جدی تر و گاه بیشتری حتی از یک سریال نمایشی و یا تاک شوی شبانه دارد.
«هفت» همانطور که در ابتدا هم گفته شد نمونهای از همین برنامههای سینمایی است که پیشینه ساخت آن اگرچه بیشتر از یک دهه نیست و با فراز و نشیبهای فراوانی همراه بوده اما صحبتهای مجریان و منتقدان آن هرازگاهی نقل محافل شده است.
از جمله این حاشیههای همیشگی هم اظهارات جنجالی مسعود فراستی است که معمولاً بعد از هر برنامه با واکنشهای اکثراً مخالف مواجه میشود. وی در برنامهای که جمعه ۲۸ تیرماه روی آنتن رفت نیز با بررسی سینمای عباس کیارستمی به ویژگیهایی از فیلمهای او اشاره کرد که باز هم با نقدها و مخالفتهای زیادی رو به رو شد.
فراستی درحالی به بررسی سینمای کیارستمی و مهمترین فیلمهای او از جمله «طعم گیلاس»، «کلوزآپ»، «خانه دوست کجاست»، «زندگی و دیگر هیچ» و… پرداخت که مهمترین فیلمهای او را با تحلیلهایی مثل «به سوژه نزدیک نشدن» نقد کرد. او در جایی از تحلیل خود نسبت به رویکرد فیلمسازی کیارستمی گفت: همه اینها «آیکیو» است، فیلمسازی نیست و حتی «آیکیوی هنری» هم نیست!
صحبتهای فراستی درباره کیارستمی و میز نقد برنامه در تحلیل سینمای این فیلمساز جهانی به گونهای پیش رفت که تا چندروز طیفی از منتقدان علاقمند به این فیلمساز را به واکنش واداشت. برخی در دفاع از سینمای کیارستمی و ارزش آثارش یادداشت و نقد نوشتند و برخی هم با کامنتها و نظرات کوتاهی در شبکههای اجتماعی کارکرد این جنس از نقد سینما را صرفاً جذب مخاطب مجازی توصیف کردند!
پیشنهاد ویژه؛ پرونده «نفاق» روی میز «سیما»
پنجم مرداد آغاز عملیات مرصاد عملیات منافقین در جنگ ایران و عراق است و در آستانه این روز تلویزیون در این هفته چند فیلم سینمایی با محوریت منافقین ترتیب داده است. فیلمهایی که برخی به سالهای ۶۰ میرسد و برخی به دهه ۵۰ و آغاز انشعابهای سازمان مجاهدین میپردازد.
«ماجرای نیمروز» ساخته محمدحسین مهدویان از معدود فیلمهایی است که توانست وحشت ترورها و اقدامات منافقین در سال ۶۰ را بدون شعار، کلیشه و با حفظ همان دردناکی فاجعههایی که رخ داد به تصویر بکشد و از اولین فیلمهایی است که به دلیل نحوه روایت مردم توانستند ارتباط زیادی با آن برقرار کنند.
بازی جواد عزتی در نقشی که به سعید امامی چهره معروف وزارت اطلاعات شباهت داشت از جمله شاخصههای این فیلم است که توانست توانمندیهای دیگری از عزتی را به اثبات برساند. احمد مهرانفر دیگر بازیگر کمدی و طنز سینما و تلویزیون نیز در این فیلم چهره دیگری از خود نشان داد که ترکیب این بازیگران و همچنین قصه فیلم و ماجرایی که بخشی از مردم ایران در یک دوره تاریخی با آن درگیر بودهاند فیلم را به اثر مهمی در ژانر سیاسی تبدیل کرده است.
جواد عزتی، مهدی پاکدل، مهرداد صدیقیان، احمد مهرانفر، هادی حجازیفر و لیندا کیانی از بازیگران این فیلم هستند که قرار است جمعه چهارم مرداد ساعت ۱:۳۰ بامداد از شبکه دو سیما پخش شود.
«سیانور» هم تصویر دیگری از منافقین ارائه میکند تصویری که به لحاظ تاریخی به دهه ۵۰ میرسد و در این دوره سازمان مجاهدین با انشعابهایی از داخل مواجه میشود. سیانور سراغ برخی از شخصیتهای واقعی مثل مجید شریف واقفی میرود که نقش ان را بهروز شعیبی بازی میکند که خودش هم کارگردان این فیلم سینمایی است.
این فیلم همچنین تصویر متفاوتی از یک مامور ساواک ارائه میکند که نقش آن را مهدی هاشمی بازی میکند؛ تصویری خلاف آنچه تاکنون از ماموران چاق و ابله ساواکی نمایش داده شده است.
مهدی هاشمی، هانیه توسلی، بابک حمیدیان، بهنوش طباطبایی و پدرام شریفی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند و قرار است جمعه چهارم مرداد ساعت ۱۷ از شبکه افق پخش شود.