راهبرد جدید «آمریکایِ ترامپ» در مقابل ایران /حرکت به سمت برخورد سخت و نظامی
ابراهیم فرهانی کارشناس مسائل خاورمیانه به بررسی استراتژی راهبرد جدید امنیتی ترامپ در مورد خاورمیانه و ایران پرداخته است.
راهبرد امنیتی جدید امریکا روز گذشته منتشر شد. علیرغم برکناری ها و اختلافات در تیم امنیتی و سیاست خارجی امریکا این سند منتشر شد و ابعاد مختلف برنامه های امریکای ترامپ را در بر دارد. ترامپ همچنین بعد از انتشار این سند سخنرانی کرد. این سند چالشهای امنیتی امریکا را چین و روسیه معرفی کرده و همچنین ایران و کره شمالی را بازیگرانی یاغی دانسته که باید کنترل شوند.
ترامپ همچنین سخن از کنترل و تحریم سپاه و مقابله با حضور ایران در منطقه به میان آورد. سوالی که مطرح می شود این است که امریکا چه برنامه ای برای خاورمیانه و همچنین ایران دارد؟ چه روشی برای کنترل و مقابله با ایران در نظر گرفته خواهد شد؟
نامه نیوز در این باره با ابراهیم فرهانی کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گویی کرده است که از نظر می گذرانید.
راهبرد امنیتی جدید آمریکا چه تفاوتهایی با راهبرد امنیتی دوران اوباما در مورد خاورمیانه دارد؟ ترامپ فضا را به چه شکلی متصور است؟ سیاست خاورمیانه ای ترامپ در این راهبرد به چه شکلی است؟
در مورد سند جدید راهبرد امریکا، که ترامپ در مورد آن سخنرانی کرد باید گفت ترامپ به نوعی تمام سیاست خارجی که اوباما و سلف آن داشتند را زیر سوال برد و از راهبردهای جدیدی سخن گفت. ترامپ کسی است که می توان گفت به نوعی اشتباهی رئیس جمهور شده است.
به نوعی گفته می شود که ترامپ با استراتژی مرد دیوانه پیش می رود و چنین روالی را درپیش گرفته است. اما باید گفت این یک استراتژی نیست، بلکه یک شرایطی پیش آمده که لابی های دیگر کشورها می توانند از آمدن ترامپ سو استفاده کنند و از ساختار امریکا که همیشه در مقابل عملیاتها و اعمال و استراتژی های شتاب زده و سرزده جلوگیری می کرد، از آنها جلوگیری کند و اعلام انتقال سفارت امریکا به قدس یکی از این موارد است که لابی اسرائیل توانست پیش ببرد.
درمورد تفاوت این استراتژی با دوران اوباما باید گفت که ترامپ با قدرت نرم امریکا میانه ای ندارد و اگر در این سند هم ذکری کرده به آن اعتقاد ندارد و اهمیتی به آن نمی دهد و بیشتر به دنبال قدرت سخت و افزایش قدرت نظامی و نمایش قدرت سخت هست و به نوعی می توان گفت قدرت نرم امریکا در زمان این یک سالی که ترامپ امده بسیار کاهش پیدا کرده است. بسیاری از سندهای بین المللی که اوباما امضا کرده مانند ترنس پاسفیک ، نفتا، برجام و توافق نامه پاریس این همه را زیر سوال برده و در این راهبرد هم به آنها اشاره شده و زیر سوال رفته است.
مهمترین چالشهای امنیتی امریکا از نظر ترامپ در این راهبرد چه چیزهایی هستند؟
در نظر امریکا، اوباما در مقابل چین که به عنوان تهدید کننده قدرت امریکا و قدرت اول اقتصادی در مقابل امریکا پیش بینی می شود به دنبال تحرکات نرم و حساب شده بود، اما با خارج شدن ترامپ از ترنس پاسیفیک ممکن است در کوتاه مدت به بهبود اقتصاد امریکا منجر شود اما در بلند مدت این عملی نمی شود و تهدیداتی که در مورد چین در مورد واردات و ایجاد شغل در امریکا و جلوگیری از تجارت آزاد چین، تاکنون نتوانسته راهکاری پیش ببرد.
وضعیت داخلی امریکا هم اینچنین است که نتوانسته برنامه های بلند مدت ایجاد اشتغال برای امریکایی ها را پیش ببرد. نکته مهم تر هم در سند اوباما بر مهاجرین توانمند اشاره شده که می توانند به اقتصاد و توسعه انسانی امریکا کمک کنند اما ترامپ در این سند تاکید کرده است که با مهاجرین سخت برخورد می کنیم و در قضیه لاتاری هم گفت اینها زباله هستند که وارد کشور می شوند و می دانید که آن استفاده امریکا در طی سالیان که با نخبگان همه کشورها بتواند توسعه انسانی را به بالاترین سطح ببرد، الان ترامپ به بهانه اینکه شغل امریکایی ها را اشغال می کنند مقابله می کند.
در این راهبرد چه روندی برای رابطه امریکا با ایران در نظر گرفته شده است؟ ترامپ سخن از برجام و تحریم سپاه کرد. این فضای تنش آمیز ادامه خواهد داشت؟
در مورد خاورمیانه اگر بخواهیم بطور مشخص حرف بزنیم، اوباما بعد از بوش پسر در مورد کاهش هزینه های نظامی و حضور مستقیم نظامی تاکید کرده بود و می دانید که یکی از افتخاراتی که اوباما در سند قبلی برای خود قائل بود این بود که ما توانستیم نیروهایمان را در عراق و افغانستان کاهش دهیم و از آنجا خارج کنیم، اما در سند جدید و قبل از آن، به حضور مستقیم امریکا در افغانستان اشاره شد که ادامه خواهد داشت. در مورد تهدیداتی که وجود دارد تهدید اصلی خاورمیانه را ایران و گروههایی که ایران از آنها حمایت می کند قید شده است. در صورتی که در استراتژی اوباما حل این موضوعات با حمایت بی چون و چرا از کشورهای متحد سنتی امریکا نبود، اما در استراتژی جدید حمایت بی چون و چر از متحدین سنتی چون اسرائیل و عربستان در مقابل نفوذ ایران تاکید شده بعلاوه که در خاورمیانه از بیشینه سازی و افزایش پدافند های سامانه های دفاعی صحبت شده که می تواند در منطقه درارای اهمیت باشد.
در مورد برجام با توجه به اینکه کنگره دو ماه فرصت داشت در مورد آن تصمیم بگیرد ولی در مورد آن سکوت کرد و از این رو ترامپ یک ماه فرصت دارد در ژانویه 2018 که آنرا تایید کند. به دلیل اینکه اروپایی ها از خروج و لغو برجام حمایت نکردند و ترامپ تنها ماند، ترامپ هم مجبور است آنرا امضا کند. مک مستر قبل از ارجاع برجام به کنگره گفته بود ترامپ می گوید که مرا از دست این راحت کنید و من حوصله امضا و تایید سه ماه آنرا ندارم. از این رو برگشت توپ برجام دوباره به زمین کاخ سفید باعث می شود او بیشتر از آن عصبانی شود.اما به نظر نمی رسد که با توجه به اینکه تیلرسون و جیمز متیس اعلام کردند از آن خارج شوند.
اما در مورد حضور منطقه ای ایران، مطمئنا حمایت بی چون چرا از عربستان و اسرائیل به عنوان متحدین سنتی در مقابل نفوذ ژئوپلتیکی و غیر آن حوزه های امنیتی و نظامی می تواند باعث شود که امریکا به حمایت بی چون و چرا از انها ادامه دهد.
به نظرتان پس از گذشت 60 روز از ارجاع برجام به کنگره و سکوت کنگره در مقابل آن، چه اتفاقی برای آن خواهد افتاد؟
در مورد برجام هم با توجه به اینکه گفته شد تیلرسون و جیمز متیس هم اشاره کرده بوند مجبور هست آنرا امضا کند. باید توجه داشت که نوع رفتار ترامپ با برجام که با این حالت کج دار و مریز پیش می رود و به بهانه اینکه ایران روح برجام را نقض کرده است، هنوز هم ما از مواهب لغو تحریمهایی که باید امریکا انجام میداد برخوردار نشده ایم. از این رو طوری با ما رفتار می کنند، به شکلی که به مرگ می گیرند که به تب راضی کنند.
تحریمها هنوز برداشته نشده و اصول برجام از سوی امریکا رعایت نشده است و ایران هم به نوعی چاره ای جز این ندارد، در مورد لغو برجام اهرم های زیادی دست ایران نیست بجز اینکه با قدرت بیشتری به برنامه هسته ای خود برگردد. و این اطمینان را دارد که جامعه جهانی به اصول و توافق خود عمل نکرده است.
همین موضوع در مورد کره شمالی وجود دارد، کره معتقد است وقتی چنین شرایطی با ایران وجود دارد و با وجود توافق قدرتهای جهانی با ایران، در صدد لغو آن هستند، کره شمالی با چه تضمینی وارد مذاکره شود.