رئیسی همچنان دوست دارد رهبر اصولگرایان شود؟
جناح راست همچنان در سردرگمی شکست بعد از انتخابات به سر میبرد و مثل زمان بعد از درگذشت آیتالله مهدویکنی همچنان کسی را به عنوان زعیم خود نشناخته، با این وجود اصولگرایان هنوز گویا برای لیدری فردی مثل رییسی به جمعبندی نرسیدهاند و خود او هم فعلا تمایلی برای کار تشکیلاتی سیاسی نشان نداده اما فعالیتهای پساانتخاباتی او و رها بودن نخ تسبیح جناح راست ممکن است آنها را دوباره به هم برساند.
رييسي بعد از انتخابات همچنان رويه دوران انتخابات را با همان شدت ادامه ميدهد و سعي ميكند در متن جامعه باشد تا فراموش نشود. اين تلاش براي «فراموش نشدن» در برخي ديگر از چهرههاي شكست خورده اصولگرا از جمله «محمود احمدينژاد» كانديداي رد صلاحيت شده اين دور از انتخابات هم ديده ميشود.
به گزارش نامه نیوز، محمود احمدينژاد در تمام چهار سال اخير تلاش كرده است تا به هر شكل ممكن از ياد نرود. البته كه چنين رفتاري براي او كه هشت سال در مركز توجهات بوده است عجيب نيست اما سيد ابراهيم رييسي روزهاي انتخابات ٩٦ را نيك به ياد دارد هرچند نتيجهاي كه در ذهنش بود تحقق نيافت اما خودش آن را دوست دارد.
در بيشتر سخنرانيهاي پس از انتخاباتش هم به همين راي ١٦ ميليوني است كه تكيه ميكند. اما آينده نزديكي كه ابراهيم رييسي به آن اشاره دارد چه زمان است؟ به هر حال انتخابات آينده رياستجمهوري و پشتوانه راي رييسي ميتواند براي او اين ذهنيت را به وجود بياورد كه خود را در رداي رياستجمهوري آينده ايران تصور كند.
تصوري كه اگر قرار باشد اصلاحطلبان در باد پيروزيهاي خود بخوابند و احيانا دولت در بهبود وضع موجود موفق نباشد ممكن است چندان دور از ذهن به نظر نرسد. كنايههاي هرچند وقت يكبار او به دولت و برخي انتقادها به دولت را شايد بتوان نمونه ديگري از اين برنامهريزيها دانست. هر چه كه هست سيدابراهيم رييسي پساانتخابات ٩٦ هيچ شباهتي با قبل از انتخابات ندارد. تكههاي هزار پاره اصولگرايي با وجود تمام ناكاميهايشان از او چهرهاي در ايام انتخابات ساختهاند كه او سخت دوستش دارد و ميخواهد ادامهاش دهد.