دیپلماسی «بغل بازکردن بایدن برای بی بی» چه پیام هایی دارد؟
لحظه درآغوش گرفتن نیانیاهو توسط بایدن در اسرائیل – «بی بی» نام مستعار نتانیاهو در دوران خدمت او در ارتش بوده است
«مروان بشاره» تحلیلگر پیشکسوت در یادداشتی در وبسایت الجزیره نوشت:
آمریکا شاید بتواند از اهرمهای راهبردی و اقتصادی خود برای تحمیل خواستههایش بر هر متحدی، کوچک یا بزرگ، فقیر یا غنی، استفاده کند، ولی نمیتواند هیچگونه فشار واقعی را بر اسراییل تحمیل کند، چه رسد به اینکه اسراییل را مجبور کند که کاری بر خلاف تمایلاتش انجام دهد، آن هم زمانی که هر دو مجلس کنگره مستحکم پشت اسراییل ایستادهاند.
سفر جو بایدن به «دولت یهودی» قرار بود از لحاظ نمادپردازی و مفاد مشابه سفر دیگری باشد که اوایل سال جاری به اوکراین جنگزده انجام داد، چرا که این دومین مرتبهای بود که یکی از روسای جمهور آمریکا در یک منطقه جنگی بیرون از کنترل ارتش آمریکا حضور مییافت. در واقع، در طول این سفر، رییسجمهور آمریکا مشابه اظهاراتش در اوکراین همدلی و حمایت بیقیدوشرط خود را در قبال اسراییل اظهار داشت.
ولی برخلاف سفرش به اروپای شرقی که ضمن آن بایدن درنگی در لهستان داشت و با موفقیت ناتو را بر ضد روسیه شوراند، سفرش به خاورمیانه به دلیل بمباران بیمارستان الاهلی در غزه که منجر به قتل حدود ۵۰۰ فلسطینی شد و به دنبال آن لغو یک نشست برنامهریزیشده عربی-آمریکایی در اردن، آسیب دید. رهبران عرب بمبافکنی بیحسابوکتاب اسراییل بر سر غزه را محکوم کردند، و پیشنهادهای آمریکا برای ایجاد یک «گذرگاه بشردوستانه» را به این دلیل که عملا منجر به اخراج فلسطینیان از وطنشان میشد رد کردند.
برخلاف گروههای پر ازدحامی که در ماه فوریه در ورشو برای بایدن سوت و کف زدند، اردنیها مثل دیگر ملتهای عرب و مسلمان این هفته دستهجمعی بر ضد اسراییل و ایالات متحده تظاهرات کردند. به علاوه، هشدارهای بایدن نسبت به گسترش جنگ غزه در منطقه اثری بر ایران و دیگران نداشت، و درگیریهای مرزی بین حزبالله لبنان و ارتش اسراییل بالا گرفت، و اسراییل دو فرودگاه را در سوریه بمباران کرد، و بدین ترتیب خطر یک نزاع وسیعتر آشکار شد.
ناکامیهای منطقهای بر سفر کوتاه بایدن سایه افکند، و فرق اساسی بین اوکراین و اسراییل را برجسته ساخت. اگرچه هر دو متحد آمریکا هستند، اوکراین قربانی اشغال و حمله حیوانصفتانه روسیه است، اما اسراییل یک حکومت آپارتایدی و یک اشغالگر دهها ساله است که مثل حیوان به فلسطینیان حمله میکند. چپاندن این دو حکومت در کنار هم تحت عنوان قربانی، صرفا به این دلیل که هر دو مشتری و وابسته به آمریکا هستند، بسیار دغلبازانه است.
ولی خشم خاورمیانه باعث دلسردی بایدن نشد. او بر سر موضع خود ایستاد؛ دوباره تمجید و تحسینهای خود را نثار اسراییل درستکار کرد، بر حق اسراییل برای دفاع از خود در مقابل حماس «شریر» و «داعشصفت» تاکید کرد، و حمایت بیچونوچرای آمریکا از دولت نتانیاهو را جار زد. او ضمنا فلسطینیان را در حادثه بمباران بیمارستان مقصر شمرد.
نیازی به گفتن نیست که رییسجمهور آمریکا میتوانست همین حرفها را از کاخ سفيد بیان کند، و در وقت و زحمت و احتیاط صرفهجویی میکرد. که باید بپرسیم، چه نیازی بود از آن سر دنیا سفر کند و شخصا اسراییلیها را در بغل بفشارد؟
معروف است که بایدن، چه خوب و چه بد، خیلی اهل بغل است. و به محض اینکه در اسراییل فرود آمد، شتافت تا نخستوزیر دلواپس و نیز رییسجمهور اسراییل را در بغل بگیرد. یک بغل کلاسیک بود؛ یک بغل گرم و عاشقانه بین دو یار صهیونیست، و سپس یک دستفشاری خودمانی و مردانه. یک پیشواز احساسی، که رسانههای هالو هم با همان اندازه احساس و عاطفه گزارش کردند.
ولی بغل یک رییسجمهور آمریکایی هیچگاه بیشیلهپیله نیست. وقتی یک ابرقدرت یک متحد بدحال را در آغوش میگیرد، چه اوکراین باشد و چه اسراییل، یعنی هم قرار است به آن پناه بدهد و به همان قرار رفتارش را نیز شکل بدهد. به عبارت دیگر، آنچه یک بغل بایدنی کلاسیک به نظر میرسید، یک «پیشنهاد خرید تحت فشار» راهبردی هم بود.
بدین ترتیب، بایدن حمایت بیچونوچرای خود از اسراییل را به نمایش گذارد، دو ناو هواپیمابر را به مدیترانه شرقی اعزام کرد، با درد و رنج اسراییلیها اظهار همدلی کرد، و به کمک فوقالعاده و بیسابقه ۱۴ میلیارد دلاری علاوه بر کمکهای نظامی سالانه ۴ میلیارد دلاری آمریکا متعهد شد. ولی رییسجمهور به اسراییل نسبت به تکرار اشتباهات آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر هشدار داد، نسبت به اشغال مجدد غزه هشدار داد و آن را «یک اشتباه بزرگ» خواند، و از اسراییل درخواست کرد از خسارت به غیرنظامیان فلسطینی خودداری کند و مانع از ورود کمکهای بشردوستانه به غزه نشود.
افسوس، با عنایت به سوابق تاریخی، حالا که نتانیاهو هرچه دلش میخواست و بیشتر از آن را از رییسجمهور آمریکا دریافت کرده است بعید است به هشدارهای او پایبند باشد، و بنابراین برای کشاندن آمریکا به یک جنگ دیگر در خاورمیانه تردید نخواهد کرد، که ضعفهای راهبرد «خرید تحت فشار» را برجسته میکند.
در واقع، مشکل اصلی در راهبرد بایدن برای «خرید تحت فشار» به جسارت یا گستاخی منحصربهفرد اسراییل بر میگردد. رهبران اسراییلی، به ویژه از جناح راست، ناسیونالیستهای افراطی و یکدندهای هستند که وقتی پای امنیت ملیشان در میان است در برابر کوچکنوازی یا قیمومیت آمریکا مصونیت دارند. مدتهاست که اسراییلیها حمایت، پول و تسلیحات آمریکا را دریافت کردهاند، ولی بطور کلی توصیههای آمریکا نسبت به فلسطین و خاورمیانه را پس زدهاند.
همین گستاخی نتانیاهو راهبرد «پیشنهاد خرید تحت فشار» اوباما/بایدن را در گذشته هم بیثمر گذاشته است. اوباما بلافاصله پس از فرود هواپیمایش در اسراییل در مارس ۲۰۱۳، شتافت تا بغل و پشتنوازی دوستانهاش را نثار نتانیاهو کند و عشق مامانی و خودمانیاش نسبت به اسراییل را ابراز کند. سفر مهم او فروش پیشرفتهترین جتهای جنگنده را به دنبال داشت، علاوه بر کمک نظامی ۳۸ میلیارد دلاری در طول ۱۰ سال، که هیچ کدام مانع از توسعه شهرکسازیهای غیرقانونی اسراییل در فلسطین، یا مخالفت شریرانهاش با توافق هستهای ایران نشد، چه رسد به حملات اسراییل به خود اوباما.
یک مشکل دیگر این راهبرد به لابی قدرتمند اسراییل در آمریکا بر میگردد. آمریکا شاید بتواند از اهرمهای راهبردی و اقتصادی خود برای تحمیل خواستههایش بر هر متحدی، کوچک یا بزرگ، فقیر یا غنی، استفاده کند، ولی نمیتواند هیچگونه فشار واقعی را بر اسراییل تحمیل کند، چه رسد به اینکه اسراییل را مجبور کند که کاری بر خلاف تمایلاتش انجام دهد، آن هم زمانی که هر دو مجلس کنگره مستحکم پشت اسراییل ایستادهاند. همانطور که اوباما در کتابش سرزمین موعود نوشت: «اعضای هر دو حزب مواظب بودند که خلاف میل کمیته روابط عمومی آمریکا-اسراییل عمل نکنند یا حرفی نزنند، که یک سازمان لابیگر قدرتمند و بینالاحزابی است که به تضمین حمایت محکم آمریکا از اسراییل متعهد است.»
به علاوه، این راهبرد باعث ایجاد این تصور میشود که آمریکا عمیقا تحت نفوذ اسراییل است، خصوصا وقتی نمایندگان منتخب آمریکا برای ابراز عشق به اسراییل سر و دست میشکنند. بایدن این هفته احتمالا ترامپ را شرمنده کرده است. عذرتراشی بایدن برای ویرانسازی غزه عربها را به خشم آورده است و حتی رهبران آمریکادوست این ملتها را هم در این ماجرا ناخشنود کرده است. شاید او در جلسات خصوصی با لحن صریحتری با اسراییلیها صحبت کند، شاید هم نه، ولی فرقی ندارد، سیاست چیزی جز تصور دیگران از سیاست نیست.
با این همه، طی این سالها، مماشات آمریکا با متحد کوچکترش نتوانسته است در سیاست اسراییل تاثیری بگذارد و باعث دریافت امتیازی از آن بشود؛ حال آنکه اتمام حجتها و خط و نشان کشیدنها باعث نتایج بهتری شده است. ولی بایدن در سخنرانیاش در روزی که بازگشت، حمایت بیقیدوشرط خود از اسراییل را تکرار کرد، و قول داد که همیشه هوای اسراییل را دارد، بی اینکه حتی یک امتیاز از اسراییل گرفته باشد. ضمن اینکه نتوانست حتی به یک دستاورد مهم اشاره کند، اکنون که راهبردش به تلوتلو افتاده است و خاورمیانه یک بار دیگر در حال انفجار است.