دیپلماتهای دنیا چه نظری در مورد سیاست ترامپ و بولتون در قبال ایران دارند؟
فارین افرزنوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا یک سال قبل از توافق هستهای با ایران خارج شد و اعلام کرد که خواستار یک توافق بهتر و بزرگتر است. ترامپ از توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به خاطر مقیاس و دامنه محدودش انتقاد کرده است. او خواستار توافقی است که محدودیتهای طولانی و سختگیرانهتری بر روی برنامه هستهای ایران اعمال کند. دولت ترامپ همچنین به دنبال محدود کردن برنامه موشکهای بالستیک ایران و کاهش حضور ایران در کشورهای همسایه است. این دولت برای دستیابی به هدف مورد بحث قول داده است که از حمایت کشورهای منطقه و همچنین کنگره آمریکا استفاده کند.
به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: اما برنامههای جاهطلبانه ترامپ تا چه اندازه عملی هستند؟ من به همراه همکاران خود این سؤال را از 75 تحلیلگر و سیاستمدار در ده کشور آمریکا،ا یران، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، اسرائیل، چین، امارات و عربستان پرسیدیم. آنان احتمال دستیابی آمریکا به یک توافق بزرگ با ایران را ارزیابی کردند و همچنین به سؤالاتی در مورد مسائل هستهای، منطقهای و موشکهای بالستیک پاسخ دادند.
با توجه به نتایج این نظرسنجی میتوانیم تعیین کنیم که این کارشناسان سیاست ترامپ و احتمال موفقیت آن را چگونه ارزیابی میکنند. اکثریت پاسخدهندگان نسبت به سیاست ترامپ بدبین بودند و بسیاری از آنان به نقاط ضعف مشترکی اشاره میکنند. دولت آمریکا خواستار توافقی است که به دیپلماسی نیاز دارد، اما برای دستیابی به اهداف خود صرفاً به ابزارهای فشار روی آورده است. علاوه بر این، آمریکا نتوانست اتحاد خود با کشورهای اروپایی را تقویت کند و شرایط مناسبی برای شروع گفتوگو با ایران خلق نکرده است. این عوامل همه احتمال شکست رویکرد ترامپ را افزایش دادهاند. ایران روز گذشته اعلام کرد که برخی تعهدات خود در قبال برجام را زیر پا خواهد گذاشت. این موضوع نشان میدهد که رویکرد ترامپ جواب نداده است.
یک رویکرد مجموع حاصل جمع صفر
بیشتر پاسخدهندگان احساس میکردند که کمپین فشار حداکثری آمریکا به هدف خود برای بازگرداندن ایران به میز مذاکره دست نیافته است. کمتر از 20 درصد از آنان معتقد بودند که دستیابی به یک توافق بزرگ با ایران امکانپذیر است. بقیه پاسخ دهندگان نیز دیدگاههای متفاوتی داشتند. برخی معتقد بودند که بهبود توافق برجام امکانپذیر است. بعضی نیز تصور میکنند که شاید در آینده شاهد مذاکرات جداگانهای در مورد مسائل مختلف باشیم. اما تعدادی از کارشناسان دستیابی به هیچ توافقی بین ایران و آمریکا را محتمل نمیدانند.
سپس از آنان دلیل عدم موفقیت سیاست دولت ترامپ در قبال ایران را پرسیدیم. تقریباً نیمی از آنان دلیل این موضوع را به اختلافات و چنددستگیها در داخل دولت آمریکا نسبت میدهند. ترامپ به صورت آشکار خواستار یک توافق جدید شده است. اما در گذشته حرفهای متناقضی را از دیگر اعضای دولت شنیدهایم. به طور ویژه در سخنان افرادی همچون جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا انگیزههای ایدئولوژیکی و تلاش برای بیثباتسازی ایران را مشاهده میکنیم. اهداف آنان در تضاد با رویکرد ترامپ برای تعامل و گفتوگو قرار دارد. تعدادی از مصاحبهشوندگان نگران این موضوع هستند که بولتون و پمپئو از شروع هرگونه بحثهای سازنده با ایران جلوگیری کنند. ایرانیها نیز تمایلی برای مذاکره با دولت آشفته و چند دسته ترامپ نشان نمیدهند.
بسیاری از پاسخ دهندگان معتقدند که دولت ترامپ با اتخاذ یک رویکرد مجموع-صفر شانس موفقیت خود را کاهش داده است. مایک پمپئو سال گذشته در سخنرانیاش در بنیاد هریتج فهرستی از 12 درخواست را مطرح کرد که باید در توافق جدید با ایران شامل شوند. تعدادی از افراد مصاحبهشونده نیز این لیست را به عنوان نقطه شروع برای مذاکره اعلام کردهاند. اما دولت آمریکا هیچوقت به طور رسمی این موضوع را اعلام نکرده است. این تقاضاها شامل موارد زیر هستند: توقف غنیسازی اورانیوم، پایان تولید موشکهای بالستیک، آزادی افراد چندملیتی که در ایران زندانی شدهاند، توقف حمایت ایران از گروههای نیابتی در سرتاسر خاورمیانه.
پاسخدهندگان معمولاً موافق بودند که این مسائل باید مورد توجه قرار گیرند. اما آنان معتقدند که طرح این مسائل به عنوان درخواستهای آمریکا و انتقاد مکرر از ایران هیچ روزنه امیدی برای شروع مذاکرات باقی نگذاشته است. به علاوه، آمریکا دوباره تحریمها را علیه ایران اعمال کرده است. این تحریمها رشد اقتصادی ایران را محدود و ضربه سنگینی به مردم ایران وارد کردهاند. اما تحریمهای مورد بحث باعث نشدند که ایران رفتار خود را در منطقه تغییر دهد یا در مقابل خواستههای آمریکا تسلیم شود. اگر دولتمردان آمریکایی تصورشان این است که ایران تحتفشار تسلیم خواهد شد، میتوان این طور نتیجهگیری کرد که آنان به طور جدی عزم تهران برای مقابله با تحریمها را دست کم گرفتهاند. آمریکاییها برداشت نادرستی از جهانبینی ایران داشتهاند. کارشناسان معتقدند ایران زمانی مذاکرات جدید با آمریکا را شروع خواهد کرد که اعتبار خود در بین مردم را حفظ کند. اما کمپین فشار حداکثری ترامپ دستیابی به این هدف را مشکل میکند، زیرا انگیزهای برای ایران وجود ندارد.
دولت ایران تاکنون تقاضاهای احتمالی واشنگتن برای موافقت با مذاکرات جدید را رد کرده است. بدون شک برداشته شدن تحریمها یکی از گزینهها خواهد بود. اما ایرانیها احتمالا خواستار ضمانتهای امنیتی، یک توافقنامه هستهای منطقهای و حتی خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه خواهند شد. دولت ترامپ به جای در نظر گرفتن خواستهها و خطوط قرمز ایران تصور میکند که ایران خواستار بازگشت روابط دیپلماتیک با آمریکا خواهد شد. اما سران ایران بدون شک چنین دیدگاهی ندارند، زیرا آنان آمریکا را به عنوان کشوری متخاصم تصور میکنند که با ماهیت ایران مشکل دارد.
اتکای بیش از حد دولت ترامپ به قدرت تحریمها نشان میدهد که آنان درک درستی از ایران ندارند. آنان شاید تصور میکنند که بحران اقتصادی و محدودیتهای مالی در سال 2012 باعث شد که ایران وارد مذاکره با دولت اوباما شود. اما بسیاری از تحلیلگران در آن دوره زمانی اشاره کردند که تغییر موضع آمریکا در مورد غنیسازی نقش مهمی در شروع مذاکرات داشته است. موضع آمریکا بین سالهای 2003 تا 2013 تغییر زیادی کرد، به طوری که آنان در ابتدا هیچ حقی برای غنیسازی قائل نبودند. اما بعداً قبول کردند که ایران بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای میتواند به طور محدود به غنیسازی ادامه دهد. توافق برجام به ایران اجازه میدهد که برای 15 سال به غنیسازی در سطح 3.67 درصد ادامه دهد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که دولت آمریکا نمیتواند بدون احترام گذاشتن به حقوق ایران به هدف خود دست پیدا کند.
در جستوجوی یک توافق بزرگ
اما در بین مصاحبهشوندهها تعدادی تصور میکردند که هنوز دستیابی به یک توافق جامع امکانپذیر است. آنان اشاره کردند که میتوان مسائل حل نشده در برجام را از طریق یک توافق دوجانبه بین ایران و آمریکا برطرف کرد. این افراد اعتقاد داشتند که برای دستیابی به یک توافق جامع، فقط آمریکا میتواند ضمانتهای امنیتی و تحریمی را برای ایران فراهم کند. این افراد معتقدند که اروپا در زمینه این مسال اهمیت زیادی ندارد.
اما اکثریت کارشناسان در نقاط مختلف دنیا نسبت به موفقیت سیاست دولت ترامپ بدبین هستند. بسیاری معتقدند که طرفهای ثالث همچون روسیه، چین، اسرائیل، امارات و عربستان در حال بهرهبرداری از این بحران دیپلماتیک برای اهداف سیاسی خود هستند. بیشتر کارشناسان مصاحبه شده در امارات و عربستان حتی اشتیاقی نسبت به از سرگیری گفتوگوها بین آمریکا و ایران نشان نمیدادند. کارشناسان روسی و چینی نیز معتقد بودند که کشورهایشان تمایلی برای فراتر رفتن از تلاشهای انجام شده برای دستیابی به توافق برجام ندارند.
رئیس جمهور آمریکا برای دست یابی به توافق بهتر با ایران باید در استراتژی خود بازبینی کند. دولت آمریکا به جای اصرار بر اهرم های فشار و تحریم باید اتحاد خود با اروپایی ها را تقویت و انگیزه و امتیازات کافی را برای ایران فراهم کند.