دیدگاه شهید صدر درمورد اصل کفالت همگانی در اقتصاد اسلامی
شهید آیت الله سید محمد باقر صدر درمورد اصل کفالت در اقتصاد اسلامی میزان آن را ارتقاء زندگی او در سطح یک زندگی آبرومندانه و نه صرف نجات او از گرسنگی میداند.
خبرگزاری تسنیم- «هر مومنی که بتواند نیاز مؤمن دیگر را رفع کند، خواه از خودش و خواه از دیگری و چنین نکند، خدا در روز قیامت او را با چهره سیاه و چشمان برگشته و دست های به گردن آویخته محشور می کند و گفته می شود که: این است آن خائنی که به خدا و رسول خدا خیانت کرده است؛ آن گاه فرمان می رسد تا او را در آتش افکنند»(کافی ج2، ص367)
شاید بسیار با این مسئله روبه رو شده باشید که هنگام انفاق مالی به دیگران در ضمیر ناخداگاهمان گمان میکنیم که ما به طور استثناء و خلاف قاعده از اموالی که تعلق به ما دارد به دیگری بخشیده ایم. درحالی که آن مال به ما تعلق دارد و هرکس نیز مسئول زندگی خود است. اگر شخصی فقیر است و شرایط تأمین زندگی خود را نه در سطح اولیات بلکه در سطح یک زندگی مرفه آبرومند نداشته باشد، اصولاً کس دیگری مسئول زندگی او نیست مگر افراد خیرخواهی که با از خودگذشتگی و با وجود این که می توانند به زندگی شخصی خود بپردازند به وی یاری رسانند.
برخلاف این تصور رایج آیت الله شهید سید محمد باقر صدر که از جمله اندیشمندان برجسته و کاملاً متمایز در عرصه تفکرات اجتماعی اسلام است در خلال مباحث بدیع خود پیرامون اقتصاد اسلامی به تأمین اجتماعی از دیدگاه اسلام پرداخته و اصل «کفالت همگانی» را مطرح نموده است. این اصل بیانگر مسئولیتی است که به طور جدی افراد جامعه نسبت به تأمین زندگی یکدیگر دارند. افراد یک جامعه طبق دستورات اسلامی موظف به تأمین حداقل های عمومی زندگی یکدیگر می باشند. شهید صدر از این اصل با عنوان تأمین اجتماعی در اسلام در مقابل مکتب سوسیالیسم نام برده است که به نوعی این مکتبی فکری همچون اسلام دغدغه افراد محروم و طبقات مستضعف جامعه را دارد.
در اسلام تأمین اجتماعی به عنوان یک حق مسلم انسانی با اختلاف و شرایط و وضعیت جامعه تفاوت پیدا نمی کند. دغدغه مندی نسبت به چالش ها و ضعف های مادی زندگی دیگران در چارچوب برادری اسلام صورت می پذیرد چنان که در روایت آمده است:«مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم نمی کند، او را وانمی گذارد، و او را محروم نمی کند»(کافی ج2، ص174) بنابراین بر تمام مسلمانان لازم است نسبت به مستمندان ابراز همدردی و همبستگی کرده، در راه رفع نیازهایشان کوشش کنند وبه آنان احسان و یاری رسانند. شهید صدر با صراحت بیان می کند که اصل کفالت همگانی یعنی:«هر فرد مسلمان مسئول است که معیشت و زندگی دیگران را در حد معینی و مطابق توانایی اش تأمین کند».
این اصل مختص به زمان وجود حکومت اسلامی نیست و حتی در زمانی که حکومت اسلامی وجود ندارد مسلمانان موظف به اجرای آن می باشند. مسلماً با توجه به اطلاق این اصل، حکومت اسلامی نیز به طریق اولی موظف به تأمین مایحتاج مردم در سطح زندگی آبرومندانه از محل مالکیت دولت و مالکیت عمومی می باشد. در روایت نیز آمده است: «لازم است که حاکم اسلامی ثروت های عمومی را وصول و به ترتیبی که خدا دستور داده است و بر هشت سهم تقسیم نماید: فقرا، بی نوایان، کارگزاران در جمع آوری زکات، جهت ایجاد الفت و دوستی مخالفین، در راه آزادی بردگان و ورشکستگان و در راه خدا و درماندگان سفر به هر فردی به مقدار خرج سالانه که بدون قناعت و تنگدستی زندگی کنند، برپردازد و اگر چیزی از بیت المال نزد آنان زیاد آمد به حاکم بر می گردد. اما در صورت کمبود بر حاکم لازم است از اموالی که نزد اوست است به اندازه گنجایش ایشان تا درجه بی نیازی، آنان را تأمین نماید.»(تهذیب الاحکام، ج4، ص130)برخلاف این دیدگاه مکتب سوسیالیسم که خود را مدافع قشر کارگر و مستضعف می داند نیز سخن از تأمین اجتماعی به میان آورده است لیکن آن را حق ابزار تولید می داند نه حق انسانی. از دیدگاه مارکسیسم که تأمین اجتماعی در خصوص جوامعی معین و در دوره ای معین از تاریخ اتفاق خواهد افتاد، وابسته به یک نبرد و تضاد طبقاتی است که در نهایت با پیروزی طبقه کارگر صرفاً امر تأمین اجتماعی برای مشارکت کنندگان در این تضاد و نبرد محقق می شود. لذا برخلاف دیدگاه اسلام اندیشه سوسیالیسم خود را موظف به تأمین اجتماعی همه اقشار محروم جامعه نمی داند. این امر تنها وظیفه دولت است اما در اسلام هم وظیفه دولت است و هم دیگر افراد جامعه(اسلام راهبر زندگی، مکتب اسلام، رسالت ما:صص 369-373)
اگر چنین اصلی در جامعه احیاء و اجرا شود، هرچند دولت به وظیفه خود در تنظیم اقتصاد و شریان حیاتی آن به طور جدی مبادرت نورزد، اجتماع و امت اسلامی می توانند شکاف های عمیق و زخم های اقتصادی بر پیکره خانواده های ضعیف در جامعه اسلامی را ترمیم نماید. کافی است نگرش تک تک افراد نسبت به یکدیگر تغییر کند و خود را در قبال دیگران به طور جدی مسئول بدانند، همان طور که خود را در مقابل اجرای احکام عبادی ملزم و موظف می داند. وقتی برخی هزینه های شخصی و کاملاً غیر ضروری خود را نسبت به آنچه می توانیم به دیگران انفاق کنیم، مقایسه می نماییم حقیقتاً نسبتی کاملاً ناچیز است. لذا حتی اگر نیازهای غیرضروری خود را نیز حذف نکنیم می توانیم با انفاق اندک ماهیانه سهم دیگران را از مال خودشان به آنها اداء کنیم.
نکته پایانی اینکه همان طور که مرحوم صدر اشاره کرده اند برای عمل به وظیفه تأمین اجتماعی و کفالت دیگران تصور رساندن دیگران به سطح مرفه آبرومند باشد نه صرفاً نجات یک فقیر از گرسنگی و تأمین مایحتاج اولیه. لذا اگر گمان میکنیم کسی را میشناسیم که مایحتاج اولیه خود را دارا می باشد موظفیم به ارتقاء زندگی او در سطح یک زندگی آبرومندانه اقدام نماییم.
* بهنام طالبی طادی، مدرس و پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع )