دلایل تبعیتنکردن قیمتها از نرخ دلار
یکسالی میشود که قیمت دلار از نرخ واقعی خود فاصله گرفته، بهگونهای که حتی بازار اقتصاد ایران نرخ ۱۹ هزارتومانی دلار را هم تجربه کرد. افزایش قیمت دلار تنها معاملات خارجی را تحتالشعاع قرار نداد، بلکه سبب شد تا کالاهای داخلی یکی پس از دیگری؛ از لوازم خانگی و خودرو گرفته تا حتی پیاز و سیبزمینی که جزء اصلیترین مواد غذایی سبد هر خانوار است نیز با قیمتهای نجومی روبهرو شوند.
به گزارش بازتاب به نقل از شرق، از طرفی گرانی دلار بازار عرضه و تقاضا را هم بههم زد و موجب شد تا صادرات کالا رونق بگیرد. بالاخره دلار در یک ماه گذشته روند نزولی پیدا کرد، اما هنوز قیمت کالاها در برابر کاهش قیمت دلار مقاومت نشان میدهند و حاضر نیستند خود را با آن تطبیق دهند.
درباره چرایی این امر با «سعید لیلاز»، تحلیلگر مسائل اقتصادی و سیاسی به گفتوگو نشستهایم. به اعتقاد لیلاز، رشد نقدینگی در ایران و عدم عرضه کالا متناسب با این رشد، منجر به بروز تورم در کشور شده است. درحالحاضر روزانه هزار و 200 میلیارد تومان رشد نقدینگی در ایران را شاهد هستیم. از سوی دیگر بالاترین صعود قیمتها مربوط به بازار مواد خوراکی است که این مسئله به دلیل اقتصادیشدن یکشبه صادرات است. این تحلیلگر مسائل اقتصادی دخالت در بازار توسط نیروهای مخالف دولت را رد میکند و تأکید دارد که شرایط بازار و تجاری که دلار گران خریدهاند، حکم میکند که این افراد در برابر تغییر قیمت دلار مقاومت کنند. او به ثبات قیمت دلار بیش از کاهش آن اعتقاد دارد. مشروح نظرات سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل اقتصادی و سیاسی را در ادامه میخوانیم.
روند قیمتها، خصوصا قیمت مایحتاج ضروری مردم را در چند ماه گذشته چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید رشد قیمتها تابع تغییرات عرضه و تقاضاست. ما در علم اقتصاد عامل ماندگار دیگری غیر از این نمیشناسیم. هرگونه نوسان در تغییر رابطه بین عرضه و تقاضای یک کالا، اعم از دلار و ریال و هر تابع دیگری منجر به تورم و تغییر قیمتها میشود. خب طبیعی است اگر عرضه زیاد شود، قیمتها کم و اگر تقاضا زیاد شود، قیمتها افزایش مییابد. گاهی هم عرضه کم میشود و تقاضا زیاد میشود، در نتیجه قیمتها انفجاری افزایش پیدا میکند. اتفاقی که در 14 ماه گذشته در اقتصاد ایران ناشی از افزایش ناگهانی تقاضا افتاد، کاهش ناگهانی عرضه بود، حالا خود این افزایش تقاضا دو عامل داشت؛ یکی اینکه در تمام شش سال گذشته رشد نقدینگی در دولت آقای روحانی با وجود اینکه بهشدت نسبت به دوره ماقبل خودش کاهش پیدا کرده است، ولی ادامه دارد، آن هم با نرخ 22 تا 25 درصد در سال، بهگونهای که درحالحاضر ما روزی هزار و 200 میلیارد تومان رشد نقدینگی در ایران داریم. این امر باعث افزایش تقاضا میشود. وقتی هر سال 350 تا 400 هزار میلیارد تومان پول جدید یا قدرت خرید جدید به اقتصاد تزریق کنید، ولی به همان میزان کالا و عرضه اتفاق نیفتد، تورم ایجاد میشود. عامل دوم در رشد ناگهانی تقاضا، نوسانات قیمت ارز در اثر مسائل سیاسی ناشی از تحریم بود که یکباره فشار غیرطبیعی به تقاضای دلار وارد کرد. بههرحال وقتی رابطه دلار بههم میخورد و دلار بهشدت گران میشود، بسیاری از خود سؤال میکنند که گرانی قیمت پیاز یا سیبزمینی چه ربطی به دلار دارد؟ میدانید که الان رکورددار افزایش قیمت در ایران مواد خوراکی است که هیچ ربطی به دلار ندارد. علت این گرانی این است که یکباره و یکشبه صادرات اقتصادی میشود؛ یعنی اگر پیاز صادر شود، به ازای هر کیلو پیاز یک دلار میدهند؛ یعنی 15 هزار تومان، درحالیکه قیمت پیاز در ایران دو هزار تومان است و خود این منجر به تورم میشود و حتی عرضه کل را هم کم میکند. به نظر من اقتصاد ایران مقاومت زیادی در برابر این نوسانات نشان داد و درواقع یکی از اقتصادهای نیرومند جهان برخلاف آنهمه حرفهایی که همه ما میزنیم بوده، بهگونهای که حتی خود من انتظار نداشتم که اقتصاد ایران از خود اینهمه تابآوری و مقاومت در برابر کاهش شدید عرضه دلار که باعث افزایش صادرات شد نشان دهد. بههرحال وقتی صادرات افزایش مییابد، عرضه کم میشود. ببینید وقتی قیمت دلار کاهش پیدا میکند، چند اتفاق میافتد؛ نخست اینکه، افزایش قیمتهایی که در داخل اتفاق افتاده به اندازه نوسانات دلار بالا نرفته است؛ یعنی متوسط نرخ تورم کمتر از 50 درصد نسبت به سال گذشته است. سال گذشته کل متوسط نرخ تورم 34 درصد بوده است که به نظر میرسد امسال نرخ تورم به 40 درصد برسد. بنابراین اگر قیمت دلار سهبرابر شده یعنی 200 درصد رشد پیدا کرده است، خب قیمت مواد غذایی در این مدت که بهطور متوسط سهبرابر نشده است؟ پس افزایش قیمتها مستقیما تابع قیمت دلار نبوده است، چون افزایش سطح عمومی قیمتها تابع افزایش دلار نبوده که حالا با کاهش قیمت دلار کاهش پیدا کند. از طرفی سرعت سطح عمومی رشد قیمتها بههیچعنوان با رشد دلار قابل مقایسه نبوده است. بهطورقطع اگر قیمت دلار در مرز 18 هزار تومان باقی میماند، ما امسال شاهد یک تورم صددرصدی بودیم، درحالیکه الان به یک ثبات نسبی رسیدهایم.
به نظر شما چرا با وجود کاهش قیمت ارز، قیمتها کاهش پیدا نکردند یا حداقل ثابت نماندند؟
علت علمی این امر این است که رشد قیمتها در داخل به اندازه رشد دلار 17 هزارتومانی نبود، بلکه به اندازه دلار 12 هزارتومانی بوده است. از طرفی امروز میبینیم که کمکم به یک ثبات در قیمتها میرسیم. در هیچکجای دنیا رابطه یکبهیک بین تغییر قیمت ارزها با تورم وجود ندارد.
آیا میتوان به وجود دستهای قدرتمندی در بازار (خصوصا برای تضعیف دولت) برای عدم کاهش قیمتها یا عدم ثبات بازار باور داشت؟
من این اصطلاح را اصلا قبول ندارم. ببینید یک مقاومت کلی در برابر کاهش قیمت در بین سرمایهدارها وجود دارد، ولی نمیشود از آن تعبیر سیاسی کرد و گفت ضد دولت است. این گرایش طبیعی کسانی است که دلار 19 هزارتومانی خریدهاند و نمیخواهند آن را به قیمت 12 هزار تومان بفروشند، اما اگر دولت به ثبات قیمتها ادامه دهد، قطعا در کنترل قیمتها از طریق لگامزدن به نرخ ارز و رشد نقدینگی از طریق اعمال مدیریت نه از طریق پولپاشی در بازار موفق خواهد شد، چراکه این دو عامل منبع تورم در اقتصاد ایران هستند، در این صورت همه کسانی که دلار خریدهاند، دلارهای خود را خواهند فروخت. علاوهبراین، الان دولت دلاری ندارد که وارد بازار کند تا قیمت دلار را کنترل کند، پس معتقدم که واکنش به عملکرد طبیعی اقتصاد ایران است که قیمت دلار را کاهش میدهد.
آیا امکان دارد برخی از جریانهای مخالف دولت برای پیروزی در انتخابات آرامش نسبی کنونی در بازار را برهم بزنند؟
من معتقد نیستم که این جریانات آنقدر نیرومند باشند که باعث اتفاقات اینچنینی شوند. این مکانیسم طبیعی بازار است. الان چرا قیمت دلار میخواهد کاهش پیدا کند، ولی دولت جلوی آن را گرفته است؟ آیا دولت ضد خودش است؟ چون بانک مرکزی برای دلار زیر 12 هزار تومان مقاومت از خود نشان میدهد، البته این سیاست درستی است. من معتقدم که سیاست تثبیت قیمت دلار بسیار مهمتر از کاهش قیمت آن است، چون منجر به این میشود که هر روز در بازار یک نوسان قیمت داشته باشید. اگر آقای روحانی در دو سال آینده موفق شود ثبات را به بازار ایران برگرداند، ما شاهد اتفاقات خوبی در اقتصاد ایران خواهیم بود، چون در این مدت اقتصاد ایران از خودش نیرومندی را نشان داده که بتواند بر همه بحرانها غلبه کند. من خودم طرفدار تورم صفر درصد نیستم، چون این امر را غیرممکن میدانم.