درسهایی از مذاکرات هستهای کرهشمالی
آمریکا سیاست دوگانه «اعمال فشار اقتصادی همزمان با نشان دادن تمایل به گفتگو» را در برابر ایران و کره شمالی اجرا میکند، اما با توجه به اینکه گفتگوهای پیونگیانگ با واشنگتن به رفع تحریمهای کره شمالی منجر نشده است، تهران ممکن است با در نظر گرفتن این تجربه، از گفتگو با آمریکا استقبال نکند.
به گزارش فرارو، با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، دو کشور ایران و کره شمالی به عنوان دو چالش اصلی سیاست خارجی کاخ سفید ظاهر شدند. از آنجا که برنامه هستهای، در کانون روابط تنشآلود این دو کشور با آمریکا قرار دارد، ناظران بین المللی مدام درباره شباهتها و تفاوتهای سیاست دولت ترامپ در برابر این دو کشور گمانهزنی میکنند. لارنس فریدمن، استاد بازنشسته مطالعات جنگ در کنیگز کالج لندن، از جمله این ناظران است که طی یادداشتی در نشریه «نیو ستیتسمن»، ضمن بررسی شباهتهای ایران و کره شمالی، به درسهای مذاکرات هستهای کره شمالی با آمریکا برای ایران پرداخت.
به نوشته فریدمن، ایران و کره شمالی هر دو به مدت چند دهه با آمریکا مشکل دارند، به دلیل برنامههای هستهایشان با تهدیداتی مواجه هستند و از تحریمهای اقتصادی آمریکا رنج میبرند. با این حال، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، توانست دل ترامپ را بدست بیاورد. در ۳۰ ژوئن، ترامپ برای دیدار با کیم وارد خاک کره شمالی شد. تنها نتیجه این دیدار، توافق بر سر از سرگیری گفتگوهای کارگروههای کره شمالی و آمریکا بود. کره شمالی مطلقا به خلع سلاح هستهای نزدیک نشده و آمریکاییها ممکن است نیاز داشته باشند که از مطالباتشان در زمینه متوقف کردن قابلیتهای هستهای کره شمالی کوتاه بیایند.
فریدمن ادامه داد ایرانیان تاکنون به پیشنهادات ترامپ مبنی بر آمادگی آمریکا برای گفتگو پاسخ مثبتی ندادهاند. در سلامت ذهنی و نیز قابل اعتماد بودن ترامپ تشکیک شده است. یک توافق هستهای وجود داشت که از آنچه آمریکا میتواند از کره شمالی توقع داشته باشد، بهتر بود. با این حال، ترامپ از این توافق خارج شد. اما ایرانیان ممکن است فکر کنند که دلیل اصلی نارضایتی ترامپ از توافق هستهای صرفا این بود که اعتبار و امتیاز آن برای باراک اوباما بود. شاید ایرانیان به این جمعبندی برسند که تنها خواسته ترامپ این است که چیزی بدست آورد که اعتبار آن برای خود او باشد. براساس وقایع کره شمالی، ترامپ ممکن است در ازای یک دستاورد دیپلماتیک بزرگ، خطوط قرمزش را نادیده بگیرد.
این استاد با اشاره به سرنگونگی پهپاد آمریکایی توسط ایران، افزود اگر چه پنتاگون برای یک حمله انتقامی آماده شد، اما ترامپ عقبنشینی کرد و نشان داد که او مایل است لفاظی جنگطلبانهاش عملی نشود. همانگونه که او روزی کره شمالی را با «خشم و آتش» تهدید کرده بود، اکنون ایران را به «نابودی» تهدید میکند. اما در عمل، گزینههای او محدود هستند؛ حمله به ایران و اشغال آن، یک اقدام بزرگ و پرخطر خواهد بود.
از دیدگاه فریدمن، فعلا دستیابی به یک دستاورد دیپلماتیک بعید به نظر میرسد. ایرانیان هیچ دلیلی نمیبینند که به پایبندی آمریکا به یک توافق جدید اعتماد کنند. هرگونه امتیازدهی –مثلا پذیرش یک توافق با مدت بسیار طولانیتر – احتمالا آمریکا را ترغیب خواهد کرد که از ایران بخواهد حمایت از متحدان منطقهایاش را متوقف کند یا قدرت منطقهای خود را کاهش دهد. به هر حال، اگر آمریکاییها واقعا خواهان گفتگو هستند، چرا امکان سفر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران را محدود کردند؟
فریدمن در پایان مدعی شد ترامپ به گرفتن عکس با ظریف علاقهای ندارد. فقط مقامات بلندپایه ایران میتوانند فرصت نمایش عکس گرفتن را فراهم کنند. اما این مقامات تمایلی به چنین کاری ندارند. علاوه بر این، مقامات ایران ممکن است بپرسند که کیم جونگ اون از دیدار با ترامپ چه چیزی به دست آورد. با وجود همه گفتگوها، تحریمهای اقتصادی علیه کره شمالی هنوز پابرجا هستند.
این سیاست دوگانه، کره شمالی را هم عصبانی کرده است. اخیرا، نماینده این کشور در سازمان ملل متحد، آمریکا را به دلیل اعمال سیاست دوگانه «حفظ اقدامات خصمانه و در عین حال نشان دادن اشتیاق برای گفتگو» را محکوم کرد.