خبر خودكشی در اوين
هنوز گزارشهاي متفاوت از بازديد نمايندگان مجلس از اوين و ماجراي خودکشي سينا قنبري و جوان ديگري در زندان اراک جمعوجور نشده که خبر ميرسد کاووس سيدامامي، از فعالان محيط زيست و استاد جامعهشناسي، در زندان خودکشي کرده است. نمايندگان مجلس يا شوکهاند يا هنوز خبر را نشنيدهاند.
مسئولان دولتي توييتهاي کنايهدار ميزنند و فضاي مجازي گنگ و پرابهام است. کاووس سيدامامي پيش از انقلاب به آمريکا رفت. سال ٥٨ استاد جامعهشناسي دانشگاه جنديشاپور اهواز بود. در دوران جنگ، داوطلبانه به آبادان رفت و جنگيد و ترکش خورد. در بسياري از دانشگاههاي ايران ازجمله دانشگاه امام صادق تدريس و دانشجويان زيادي را تربيت کرد. حالا خبر فوت او خيليها را شوکه کرده؛ مسئله تا آنجا پيش رفته که چهار انجمن علمي مطرح کشور در نامه به رئيسجمهوري خواستار رسيدگي شخص او به ماجراي مرگ سيدامامي شدهاند.
به گزارش شرق،غلامحسين اسماعيلي، رئيس دادگستري استان تهران، در حاشيه راهپيمايي ۲۲ بهمن در واکنش به خبر بازداشت فعالان محيط زيست، با تأييد اين موضوع به ايلنا گفته: «چون هنوز پرونده در مرحله اوليه تحقيقات است، اطلاعرساني دراينباره موکول ميشود به زماني که تحقيقات تکميل شود. انشاءالله پس از کاملشدن تحقيقات، اطلاعرساني انجام خواهد شد». او همچنين افزوده: «جمعي از کساني که اطلاعاتي را جمعآوري میکردند و به بيگانگان ميدادند، شناسايي و برخيها دستگير شدند و برخيها ممکن است در آينده دستگير شوند». در همين حال، دادستان تهران نيز از شناسايي و دستگيري چند متهم مرتبط با يک پرونده جاسوسي خبر داده است.
دعوت به اميد و مبارزه با يأس
کاووس سيدامامي به روايت دوستانش مردي سرشار از اميد و پويايي بود. در ويدئوي کوتاهي از او به تاريخ خرداد ٩٣، در جمع دوستداران محيط زيست اينطور سخن گفته: «عدهاي مدام میگويند با اين دولت و با اين شرايط نميشود کاري کرد و مدام براي شما آيه يأس ميخوانند. گروه دوم به حکومت و اينها کاري ندارند و ميگويند ما ايرانيها و هزار منفيبافي درباره ما ايرانيها و فرهنگ ما. ميخواستم بگويم از اين منفيبافيها نااميد نشويم. گرچه ما گروه کوچکي هستيم، اما مسئوليت اجتماعي داريم و با وجود همه مخالفخوانيها بايد کارمان را انجام دهيم». ويدئوي منتشرشده از سيدامامي ٣٨ ثانيه است و کوتاه؛ باقي مطالب سخنان دوستان و آشنايان است درباره شخصيت و منش او.
جعفريدولتآبادي، دادستان تهران، به ميزان خبر داده: «اين افراد –بازداشتشدگان اخير- در قالب اجراي پروژههاي علمي و محيطزيستي نسبت به جمعآوري اطلاعات طبقهبندي کشور در حوزههاي استراتژيک اقدام ميکردند که با هوشياري و رصد اطلاعاتي يکي از نهادهاي امنيتي کشور، دستگير و از سوی دادستاني تهران بازداشت شدهاند». حسامالدين آشنا، رئيس مرکز استراتژيک رياستجمهوري، از مقامهاي مسئولي است که در فضاي مجازي به مرگ سيدامامي واکنش نشان داده. او در تویيتر خود چنين نوشته: «قاضيها و دادستانها و ضابطها و بازپرسها و بازجوها نه معصوماند، نه بيخطا و نه خالي از حب و بغض. همانگونه که نظارت بر قوه مجريه ضروري است، اعمال نظارت بر رفتار با متهمان و محکومان هم ضروري است. مصيبت يک مرتضوي براي يک کشور کافي بود؛ او را تکثير نکنيم».
اشاره آشنا و ذکر نام مرتضوي پس از مرگ سيدامامي علت دارد؛ سعيد مرتضوي، قاضي پرونده پرسروصداي زهرا کاظمي، خبرنگار کانادايي- ايراني بود که در بيستم تير ١٣٨٢، بعد از ١٨ روز بازداشت، در زندان اوين درگذشت. او هنگام ناآراميها و اعتراضهاي دانشجويي در خرداد ١٣٨٢، به جرم عکسبرداري هنگام تجمع برخي از خانوادههاي زندانيان در مقابل زندان اوين بازداشت شد. بازداشت کاظمي تحت نظارت سعيد مرتضوي، دادستان وقت تهران، انجام شد.
چرا فعال محيطزيستي بايد اوين برود؟
تماس با تمام نمايندگان فراکسيون اميد ميسر نيست. برخي خاموشاند و برخي در دسترس نيستند. عبدالرضا هاشمزايي، رئيس سني مجلس دهم، به «شرق» ميگويد: «خبرهاي پياپي خودکشي از اوين مردم را نااميد ميکند. پس وظيفه سازمان زندانها چيست؟ چرا اين همه استرس و بياعتمادي به جامعه و افکار عمومي تزريق ميشود؟ چه کسي پاسخگوي فشار رواني ناشي از اين مرگها بر افکار عمومي است؟».
هاشمزايي از شنيدن خبر شوکه است. تندتند حرف ميزند. لحني عصباني دارد. حرفهايش را اينطور ادامه ميدهد «اصلا مسئولان بفرمايند فعال محيط زيست را چه به زندان؟ چه به جاسوسي؟ چه به اوين؟ ابعاد جاسوسي اين روزها بسيار مدرن شده و فرد و افراد لازم ندارد. از هوا با دوربين عکس ميگيرند. کاري نکنيم که مردم براي فعاليت جهت حفاظت يوزپلنگ ايراني هم دچار نگراني و ترس و مسائل امنيتي شوند. اينها هزينههاي زيادي دارد و سرمايههاي اجتماعي و اعتماد عمومي را به باد ميدهد».
مرگ شوکآور
غلامرضا حيدري، نماينده عضو فراکسيون اميد هم در تويیترش نوشته «شنيدن خبر مرگهاي مبهم زندانيان در اوين نگرانکننده است. انتشار خبر مرگ مبهم دکتر کاووس سيدامامي، استاد دانشگاه و از فعالان محيط زيست، در زندان اوين شوکي دوباره بود. ضروري است رئيس محترم قوه قضائيه بهعنوان قاضيالقضات، موضوع را پيگيري کنند و به افکار عمومي نگران، پاسخ دهند».
مهران سيدامامي، پسر کاووس سيدامامي در اينستاگرامش وضعيت مبهم خاکسپاري پدرش را چنين اعلام کرده است: «بهدليل نامشخصبودن شرايط خاکسپاري درحالحاضر قادر به دادن اطلاعات دقيق دراينباره نيستيم. احترام به انساني که سراسر عمر پربارش به همنوع و زيستگاهش خدمت کرد حکم ميکند که همه علاقهمندان بتوانند در اين مراسم شرکت کنند. عذرمان را بپذيريد اگر اين اطلاعات درحالحاضر از دستمان خارج است. به محض روشنشدن شرايط، زمان و مکان خاکسپاري اعلام خواهد شد».
مسئولان اوين در برابر جان زندانيان مسئوليتپذير باشند
فاطمه سعيدي، تنها زني که همين چند روز پيش در هيئت بازديد از زندان اوين حضور داشت نيز چنين توييت کرده: «فارغ از مسئله چرايي بازداشت فعالان محيط زيست، مسئولان زندان اوين بايد در برابر جان زندانيان مسئوليتپذير باشند. چطور در مدتي كوتاه دو زنداني در زندان اوين خودكشي ميكنند؟».
انتقادها به انتشار خبر خودکشي کاووس سيدامامي به نمايندگان مجلس و مقامهاي رسمي ختم نشد. او استاد جامعهشناسي مبرزي در ايران بود که سالها به تربيت دانشجويان همت گماشته و حالا جاي خالياش بيش از هر زمان ديگري حس ميشود. چهار انجمن جامعهشناسي ايران، علوم سياسي ايران، مطالعات صلح ايران و انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات در نامه به حسن روحاني از او خواستهاند پيرو تأکيدش بر حقوق شهروندي اينبار پيگير ماجراي مرگ سيدامامي در زندان اوين باشد.
آنها در اين نامه چنين نوشتهاند: «همانگونه که آگاه هستيد، خبر درگذشت جناب آقاي دکتر کاووس سيدامامي موجب بهت و حيرت جامعه علمي و نيز فعالان محيط زيست کشور شده. ايشان علاوه بر آنکه استادي نامآشنا، دانشمندي ممتاز و جانباز جنگ تحميلي بود، به گواهي همکاران و دانشجويان، انساني شريف و اخلاقگرا به شمار ميرفت. او همواره مشارکت مؤثري در فعاليتهاي علمي و پژوهشي انجمنهاي علمي کشور و اقدامات خيرخواهانه داشت. با توجه به اين واقعيات، اخبار و شايعات منتشرشده درباره دلايل دستگيري و مرگ ايشان در باور نميگنجد».
داوطلب جبهه آبادان
يکي از دوستان سيدامامي درباره او نوشته است: «کاووس سيدامامي پس از دريافت کارشناسي ارشد در امور بينالملل از دانشگاه اوهايو به ايران بازميگردد. در سال ۱۳۵۸ در دانشگاه جنديشاپور اهواز جامعهشناسي تدريس ميکند. در بحبوحه اغتشاشات اوايل انقلاب، با جمعي از استادان و براي حفاظت از دانشجويان گروهي را تشکيل ميدهد. با همسرش مريم ممبيني، آشنا ميشود و در خردادماه ۱۳۵۹ ازدواج ميکند. فرزند نخستينش، رامين، در شکم مادر است که ارتش عراق در شهريور ۱۳۵۹ به خاک ايران و شهر اهواز حمله ميکند. سيدامامي داوطلب ميشود و به جبهه آبادان ميرود. همسر و فرزندش به بوشهر ميروند. در اسفندماه روي پل خرمشهر ترکش ميخورد و براي مداوا به تهران اعزام ميشود. همسرش در تهران به او ملحق ميشود. بلافاصله پس از مداوا به دانشگاه بازميگردد. رامين در بوشهر در فروردينماه ۱۳۶۰ زاده ميشود».
اينگونه رنجها جامعه را مضطرب و نگران ميکند
در نامه چهار انجمن علمي کشور به حسن روحاني همچنين آمده است: « مرگ کاووس سيدامامي ابهامات و سؤالات زيادي را پديد آورده. انجمنهاي علمي براساس مسئوليت علمي و صنفي، خود را حافظ هويت و منزلت اعضاي اجتماع علمي ميدانند، ازاينرو انتظار دارند مسئولان امر درباره اين رويداد تلخ و جبرانناپذير پاسخگوي نگرانيهاي افکار عمومي، بهويژه اجتماع علمي کشور باشند». آنها همچنين در نامه به رئيس جمهوري تأکيد کردهاند: «حضرتعالي بهعنوان مسئول اجراي قانون اساسي که همواره نسبت به تدوين و اجراي کامل منشور حقوق شهروندي نيز حساسيت داشتهايد، در پيشگاه وجدان جامعه دانشگاهي مسئول ايضاح و رفع اينگونه رنجهاي ناگوار و متوالي هستيد که جامعه را نگران و مضطرب ميسازد. حداقل انتظار ما اين است که براساس اين مسئوليت، براي بررسي جدي و پيگيري مؤثر و پاسخگوکردن نهادهاي درگير در اين ضايعه دردناک اقدام عاجل و مؤثر به عمل آوريد».
استادان برجسته عضو اين چهار انجمن علمي مطرح کشور همچنين تأکيد کردهاند: «تداوم نگاههاي امنيتي به نهادهاي آموزش عالي و فعاليتهاي علمي و بينالمللي و بيتوجهي به قوانين و آييننامههاي مربوط به آيين دادرسي، با شعارهاي دولت تدبير و اميد همخوان نيست و نتيجهاي جز يأس و بدبيني ندارد». روز گذشته خبر آمد كه كاوه مدني، معاون آموزش و پژوهش سازمان محيط زيست بازداشت شده و ساعاتي بعد روابط عمومي سازمان اين خبر را تكذيب كرد. محمود صادقي اما در توييترش نوشت «در جريان پيگيريهايم مطلع شدم كاوه مدني بازداشت شده است».
خبر خودکشيها نخست در جريان تجمعات اخير ديماه در ايران رسانهاي شد. يک مورد سينا قنبري در زندان اوين بود و مورد بعدي جواني در زندان اراک. البته سازمان زندانها در اطلاعيهاي تأکيد کرد «فردي که در اراک اقدام به خودکشي کرده در زندان نبوده و در اختيار ضابطان قانوني قرار داشته است»