حذف بی سر و صدای دو محصول پروتئینی از سفره عامه/ دیگر باید نگران معیشت مردم به ویژه قشر مستضعف باشیم
گرانی و تورم امان میلیون ها ایرانی را بریده و در زمینه های مختلف قدرت خرید مردم را به چالش کشیده است. با این حال و با اینکه برای قشر ثروتمند و متمکن جامعه گرانی و مشکلات اقتصادی به محدود شدن خریدهای مازاد منجر شده، اما از آنسو همین مشکلات معیشت قشر مستضعف را با مشکلات جدی رو به رو کرده است.
«بازتاب»؛ آرش خداپرست- در حالی که گرانی همه شهروندان جامعه را آزار می دهد و هر کس به نوعی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند، اما برای قشر مستضعف و جامعه حقوق بگیر کشورمان این مشکلات رنگ و بوی دیگری دارد و به مراتب سخت تر است.
به طور دقیق توضیح اینکه اکنون اگر شهروندان و خانواده های نسبتاً مرفه دغدغه خرید خانه بهتر و تعویض خودروی خود را بابت گرانی ها دارند و از این لحاظ شاکی وضع موجود هستند، اما از آنسو خانواده های مستضعف در حیات و ممات خود به مشکل برخورده اند و روز به روز سفره معیشت آنها کوچک تر می شود.
اگرچه برای اثبات این مدعی مصادیق فراوانی را می توان مورد اشاره قرار داد، اما به صورت مشخص می توان به دو ماده غذایی پرمتقاضی یعنی کنسرو ماهی و قارچ اشاره کرد که اتفاقاً هر دو محصول در زمره محصولات دارای پروتئین بالا قرار می گیرند.
بر اساس آخرین بررسی ها قیمت یک قوطی کنسرو ماهی درجه یک و مطمئن این روزها به رقم تقریبی 25 تا 30 هزار تومان رسیده است و این درحالی است که یارانه پرداختی به هر شهروند ایرانی نیازمند همچنان همان 45 هزار تومان ثابت باقی مانده است.
این یعنی یک شهروند نیازمند با یارانه ای که دریافت می کند حتی نمی تواند ماهانه دو عدد کنسرو تن ماهی خریداری کند!
از آنسو نیز بررسی ها نشان می دهد قیمت هر کیلو قارچ خوراکی در بازار به حدود قیمتی 60 هزار تومان رسیده است؛ وضعیتی که به خوبی نشان می دهد اقشار ضعیف و مستضعف تا چه میزان در تأمین این محصول پروتئین دار برای تأمین نیازهای حیاتی بدن خود به مشکل برخورده اند.
البته در شرایط کنونی دیگر محصولات مهم و مغذی مثل لبنیات، تخم مرغ، گوشت سفید و قرمز و… نیز با افزایش شدید قیمت رو به رو شده اند که «بازتاب» در گزارش هایی قبلاً و به صورت مجزا به آنها پرداخته است.
با این حال قارچ و کنسرو ماهی و نیز تخم مرغ به عنوان مواد غذایی دسته بندی می شوند که بیشتر مورد توجه قشر مستضعف و رو به پایین جامعه بودند و حالا با شرایط فعلی دیگر تأمین این محصولات نیز برای آنها سخت شده است.
مقصود کلی اینکه حالا دیگر بخش عمده ای از جمعیت کشورمان در تأمین حداقل های معیشتی خود نیز مشکل دارند و این جدا از تصویر نازیبایی که از اقتصاد جامعه و کیفیت رفاه عمومی به دست می دهد، همچنین نگرانی ها را بابت سلامتی میلیون ها ایرانی به ویژه در آینده نزدیک گوشزد می کند.
با شرایطی که در آن قرار داریم نیز چشم انداز روشن و امیدبخشی در این رابطه مشاهده نمی شود و همین نیز بر نگرانی ها می افزاید.
مستند به موارد بالا باید به مسئولان مربوطه به ویژه مدیران اقتصادی کشور چنین بحران های اساسی را گوشزد کرد و از ایشان خواست که نسبت به حل این مشکل در آینده چاره جویی کنند.
امید اینکه توجهات ویژه مقامات مسئول نسبت به معیشت مردم به ویژه قشر مستضعف در ماه و سال های آتی هرچند اندک بحران های پیش رو را کاهش دهد.