حاتمی‌کیا واقعا کارآفرین است؟

    کد خبر :223755

ادعای حاتمی‌کیا در جشنواره فجر مبنی بر کارآفرین دانستن خود، بیشتر ناشی از خطای استراتژیک ایرانیان در یکسان دانستن مفهوم «اشتغال‌زایی» با «کارآفرینی» است. از منظر علمی، حاتمی‌کیا کارآفرین نیست. بلکه تنها به مدت چند ماه برای چند نفر اشتغال‌زایی کرده است.

میلاد مرادی: سی‌و‌ششمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که اظهارات ابراهیم حاتمی‌کیا و انتقادات وی، مورد توجه اهالی سینما و عموم مردم قرار گرفت. بعد از این صحبت‌ها بود که مخالفان و موافقان حاتمی‌کیا، انگشت خود را بر ماشه ابراز تنفرها و محبت‌ها گذاشتند.

به گزارش بازتاب، در کنار تمام انتقادات مطرح شده از سوی این کارگردان معروف، حاتمی‌کیا در لابه‌لای صحبت‌های خود ادعایی را مطرح کرد که می‌توان صحت‌و‌سقم این ادعا را نه از دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه آلوده به سیاست، بلکه از منظر علمی بررسی کرد.

«اگر قرار است خانه سینما بعدا به تشکیلات وزارت کار تبدیل شود، من کارآفرینی کردم و یک سال تمام توانستیم عوامل فیلم را در کنار خودمان بهشان رزق برسانیم.» در این نوشتار تنها با این چند جمله ۲۹ کلمه‌ای کار داریم. در بین این ۲۹ کلمه نیز بیشتر بحث بر سر یک کلمه ۹ حرفی به نام «کارآفرینی» است.
کارآفرین کیست؟

در ابتدا لازم است گفته شود، نگارنده مطلب تنوع افکار و سلایق را در تمام زمینه‌ها می‌پذیرد و این اعتقاد را دارد که حتی لاله و لادن -دوقلوهای به‌هم چسبیده- نیز همانند یکدیگر فکر نمی‌کردند. چه بسا این دو بزرگوار نیز در بسیاری از جنبه‌ها با هم اختلاف‌نظر داشتند.

با این اوصاف، نگارنده در این نوشتار به دنبال آن است که با عینک علمی، ادعا حاتمی‌کیا مبنی بر کارآفرین بودن خود را مورد بررسی قرار دهد. کارآفرینی از آن دسته واژه‌هایی است که در چند سال اخیر به ادبیات علمی و عامیانه مردم ورود پیدا کرده است.

وقتی علمی‌ترین واژه‌ها نیز به ادبیات عمومی ورود پیدا کند، اکثر مردم بدون توجه به مفاهیم و معانی علمی، آن واژه را به کار می‌برند. کارآفرینی نیز از اینگونه واژه‌ها است.

واژه کارآفرینی به دنبال افزایش میزان بیکاری در چند سال اخیر، به میزان قابل‌توجهی از طرف گروه‌ها و افراد مختلف به کار برده شده است. اما دستاوردهای علمی در رشته کارآفرینی، تعاریفی را برای این واژه در نظر گرفته‌اند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

واژه کارآفرینی ابتدا در زبان فرانسه در قالب کلمه ‌Enterprendre به کار رفت. بعدها انگلیسی‌ها واژه Entrepreneurship را به کار بردند.

نوآور بودن و پذیرش ریسک از مشخصه‌های اصلی یک فعالیت کارآفرینانه است.

نکته‌ای که وجود دارد این است که در زبان فارسی بر سر به کار بردن واژه کارآفرینی به جای معادل خارجی آن، اجماع زیادی وجود ندارد. اما به مرور این واژه در ادبیات علمی کشور مورد پذیرش قرار گرفته است.

در یک تعریف علمی آمده است که کارآفرین فردی است که به صورت عمده و به منظور کسب سود و رشد، کسب‌و‌کاری را ایجاد می‌کند که هدف اصلی آن نوآوری و مدیریت استراتژیک است.

همچنین در تعریف دیگری، فرد کارآفرین اینگونه معرفی شده است: کارآفرین فردی دارای ایده و نظری جدید است که از طریق فرایند تاسیس و ایجاد یک کسب‌و‌کار و قبول مخاطره، محصول یا خدمات جدیدی را به جامعه خود معرفی می‌کند.

تعاریف فراوان است. شاید به تعداد افرادی که در مجامع علمی از کارآفرینی صحبت کرده‌اند، تعریف وجود داشته باشد. اما تمامی این تعاریف با اندکی تفاوت یک سری ویژگی‌ها را برای کارآفرینی در نظر گرفته‌اند.

نوآوری، پذیرش ریسک، تولید محصول یا خدمت جدید، استفاده از فرصت‌ها، خلق ارزش و… همگی مشخصه‌هایی هستند که برای واژه کارآفرینی به کار برده‌اند. بر پایه این مشخصه‌ها، می‌توان کارآفرینی را آغاز و توسعه کسب‌و‌کاری دانست که با پذیرش ریسک و مخاطره همراه بوده و در نهایت به تولید محصول یا خدمت جدید ختم شود.
ایجاد شغل یا کارآفرینی؟

براساس این تعاریف، در مورد ادعای حاتمی‌کیا مبنی بر کارآفرین بودن خود، باید گفت که از منظر پذیرش ریسک، همان‌طور که خود او نیز در صحبت‌هایش اشاره می‌کند، یک سازمان رسانه‌ای از ابتدا از فیلم حاتمی‌کیا حمایت کرده است. لذا این کارگردان دغدغه‌ای برای تامین مالی فیلم نداشته است.

اگر حاتمی‌کیا در تامین مالی این اثر هنری، روش جدیدی را به کار می‌برد، آنگاه قضیه به گونه دیگری بود. از جنبه نوآور بودن نیز، محصول یا خدمت به روش جدیدی تولید نشده که مشابه آن از قبل وجود نداشته باشد.

درست است که فیلم تولید‌شده توسط حاتمی‌کیا از منظر داوران جشنواره دارای ارزش هنری و لایق دریافت جایزه است، اما این موضوع برای سایر فیلم‌ها و تولیدات هنری نیز صادق است.

در واقع می‌توان گفت اگر در فرایند تولید فیلم حاتمی‌کیا، روش خاصی به کار برده می‌شد و ارزش افزوده جدیدی به صنعت فیلم‌سازی اضافه می‌شد، آنگاه می‌توانستیم بر سر نوآور بودن این فیلم صحبت کنیم.

به عنوان مثال، اگر فیلم وی اولین فیلمی در دنیا بود که از خلاقیت «جلوه‌های ویژه» استفاده می‌کرد، آنگاه از جنبه نوآور بودن قابل بررسی بود. با این وجود شاید تعریفی که محسن رنانی، اقتصادان ایرانی از کارآفرین ارائه می‌دهد، ما را به درک موضوع نزدیک‌تر کند.

وی در مورد تعریف کارآفرین می‌گوید: درواقع کارآفرین کسی است که در هر جایگاهی، شغل یا رشته‌ای که حضور دارد، خط‌شکنی می‌کند و مرزی را که اطراف خودش دارد یک گام جلوتر می‌برد. استاد، معلم، نقاش، صنعتگر و… هرکدام اطراف خود مرز‌هایی دارند.

وی می‌افزاید: پس کارآفرین، مدیری خط‌شکن در حوزه فعالیت خودش است که می‌تواند اقتصاددانی باشد و تئوری جدیدی بسازد یا می‌تواند هنرمندی باشد و سبک جدیدی خلق کند یا می‌تواند صنعتگری باشد که کالای جدیدی ابداع می‌کند.

هنرمند، موسیقی‌دان، استاد دانشگاه، خبرنگار و… می‌توانند کارآفرین باشند، به شرط آنکه استاندارهای معمول در حیطه کاری خود را تغییر دهند و خلق ارزش کنند. نه آنکه تنها شغلی ایجاد کنند.

همان‌طور که در تعریف این اقتصادداننیز آمده است، هنرمند هم می‌تواند کارآفرین باشد. اما به شرط آنکه سبک جدیدی خلق کند. چیزی که اثر هنری آقای حاتمی‌کیا فاقد آن است. این اصلا بدین معنا نیست که این اثرِ هنری، کم‎‌ارزش است. بلکه در ساخت فیلم، روش یا رویکرد نوینی به کار نرفته است. که در سطرهای بالا برای آن مثال زده شد.

با این وجود، این سوال در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود که حاتمی‌کیا بنا به چه منظوری خود را کارآفرین نامیده است؟

اشتباه این کارگردان سینمای ایران، در گفتن جمله – یک سال تمام توانستیم عوامل فیلم را در کنار خودمان بهشان رزق برسانیم- است. این همان برداشت اشتباهی است که اکثر ایرانیان و حتی بسیاری از افراد آکادمیک نیز آن را مرتکب می‌شوند. اشتباهی که در آن کارآفرینی را به جای اشتغال‌زایی به کار می‌برند.

ممکن است ایجاد اشتغال یکی از دستاوردها و نتایج کارآفرینی باشد. اما اشتغال‌زایی کارآفرینی نیست. البته این برداشت اشتباه نیز ناشی از معادل‌سازی نه چندان درست این مفهوم در زبان فارسی است. به گونه‌ای، هم‌اکنون بسیاری از محققان عقیده دارند که به جای واژه کارآفرینی باید واژه ارزش‌آفرینی را به کار برد.

فعالیت کارآفرینانه حتی می‌تواند به حذف برخی مشاغل نیز بیانجامد.

با این حال، کارآفرینی و اشتغال‌زایی تفاوت‌هایی دارند که اشاره به آن خالی از لطف نیست. کارآفرینی یک ارزش یا محصول جدید ایجاد می‌کند. در راستای ایجاد ارزش یا محصول جدید ممکن است شغل‌هایی نیز خلق شود. این در حالی است که اشتغال‌زایی با نوآوری و خلق ارزش همراه نیست و معمولا یک سازمان برای توسعه کسب‌و‌کار خود افرادی را استخدام می‌کند.

الزاما هر فعالیت کارآفرینانه منجر به ایجاد شغل نمی‌شود. بلکه حتی ممکن است برخی از شغل‌ها را هم حذف کند. همان‌طور که در برخی از کسب‌و‌کارهای نوپا این موضوع مشاهده می‌شود. اما اشتغال‌زایی بیشتر یک مفهوم پرکاربرد توسط سیاسیون است که در آن حتما باید فردی برای انجام شغلی به کار گرفته شود.

در نهایت می‌توان گفت که از منظر علمی، اثر هنری ابراهیم حاتمی‌کیا توانسته برای مدتی و به صورت پروژه‌ای، برای تعدادی از افراد شغل ایجاد کند. اما نمی‌توان از جنبه علمی، عنوان کارآفرینی را به این پروژه یا عنوان کارآفرین را به ابراهیم حاتمی‌کیا داد. هر چند که نظرها متفاوت است و باز هم به همان جمله اول می‌رسیم که حتی لاله و لادن نیز همانند یکدیگر فکر نمی‌کردند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید