جولان آدم های گمنام و «آس و پاس» با ادعای پوچ خرید استقلال و پرسپولیس/ چگونه رایگان معروف شویم!

  • آرشیو
  • چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۷ ۱۱:۵۷
    کد خبر :435071

بعد از اعلام رسمی وزیر ورزش و جوانان مبنی بر قطعی بودن واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، بار دیگر شاهد مانور افراد شهرت طلب با ادعای پوچ خرید این دو باشگاه در رسانه ها هستیم؛ اشخاص حقیقی یا حقوقی که بدون برخورداری از توانایی تامین مبلغ خرید این دو باشگاه، خود را مجانی در رسانه ها مطرح کرده و از گمنامی خارج می شوند.

به گزارش تابناک ، فروش این دو تیم فوتبال با که هرساله دهها میلیاردتومان بر دوش دولت هزینه می گذارند، در راستای کاهش هزینه ها و چابک سازی دولت ضروری است و یکی از نخستین و بدیهی ترین اقدامات حرفه ای سازی است و در این میان هواداران پیگیر دو تیم هم پس از نیم قرن از دست هیات مدیره های اغلب غیرفوتبالی که دنبال مقاصد شخصی خود هستند نیز راحت می شوند. آنها که بجای آوردن پول و بودجه برای باشگاه، سفر خارجی اش را می روند، حق ماموریتش را به جیب می زنند، در رسانه ها تیتر می شوند و در انتخابات سیاسی و معاملات اقتصادی از رانتش بهره می برند و سرانجام یک لگد به دو باشگاه می زنند و می روند.

اما از آنجا که ادعای خرید باشگاه استقلال یا پرسپولیس هیچ مالیات و عوارضی ندارد و فقط کافی است که شخص علاقمند، تمایل خود را به گوش یکی از رسانه های مستعد نشر این خبر برساند، و در نهایت شاید هزینه درج یک خبر را پرداخت نماید، افرادی پیدا می شوند که بدون داشتن بنیه مالی و اقتصادی لازم وارد گود می شوند و از همین نمد کلاهی هم برای خود می بافند.

در دور قبلی تلاش ها برای واگذاری سرخابی ها نیز شاهد بهره برداری برخی افراد به اصطلاح «آس و پاس» از فرصت تبلیغاتی مذکور بودیم و بعضا دیده شد که یک شخص حقوق بگیر و کارمند خود را متقاضی خرید باشگاه استقلال کرده بود و یا یک بدهکار عمده شبکه بانکی کشور نیز داعیه تملک پرسپولیس را داشت. البته شاید بتوان با پول هایی که از بیت المال در جیب آنهاست، وارد پروسه خرید رسمی باشگاهی در سطح استقلال و پرسپولیس شد و حتی مبلغ اولیه و یا همان ودیعه حضور در مزایده را هم پرداخت کرد اما مشخص نیست افرادی که حتی توانایی پرداخت همین مبلغ اولیه که معمولا معادل پنج درصد کل مورد معامله می شود را هم در حساب خود ندارند، با چه روحیه ای خود را کاندیدی خرید باشگاه می کنند؟

البته برخی علاقمندان و دوستداران این دو تیم هم پیدا می شوند که صرف هواداری و عشق قلبی نسبت به یکی از این دو باشگاه، خود را در میان متقاضیان جا می زنند و سعی می کنند تنور رقابت تملک تیم خود را داغ تر کنند، اما این کار غیر از علاقه، سرمایه و تمول بالایی را می طلبد که شاید از هر یک میلیون نفر یک نفر حائز شرایط لازم و مقدمات مالی آن باشد. در حالی که شاهد سکوت فعالان بازار سرمایه و شرکت های بزرگ و فراگیر کشور در این زمینه هستبم، بازار خرید استقلال و پرسپولیس با حضور سیاهی لشکرها و دلقک ها گرم شده است و بعضا دیده می شود فردی که کل سرمایه و موجودی خود یا شرکت و مجموعه تحت امرش کفاف ودیعه لازم جهت قراردادن در پاکت شرکت در مزایده را نمی دهد، مشغول جولان در افکارعمومی و شبکه های اجتماعی منتسب به آن باشگاه شده اند و به خیال خود رایگان در حال کسب شهرت و معرفی خود و بیزنس متعلقه هستند.

به طور مثال اخیرا یک نفر برای خرید باشگاه استقلال پیش قدم شده و نام کاملش در یکی از خبرگزاری های رسمی کشور نیز منتشر شده است که خود را مدیر یک هلدینگ اقتصادی معرفی کرده و برای تصاحب استقلال اعلام آمادگی کرده است. البته معمولا در این جور موارد فرد زیرک و مدعی، راه فراری هم برای ادعای خود می گذارد و مثلا تقاضای خود را مشروط به همکاری فلان دستگاه ها یا در نظر گرفتن تسهیلات و شرایط کمکی می کند تا فرداها که حتی به جلسه مزایده نیز راه پیدا نکرد با یک جمله خود را خلاص کند و بگوید آن شرطش لحاظ نشده است.

در حالی که برخی مقامات وزارت ورزش نرخ اولیه و غیررسمی فروش هر یک از دو باشگاه استقلال یا پرسپولیس را 500میلیارد تومان تخمین زده اند، ورود چنین چهره های گمنامی جز انگیزه معرفی خود و تبلیغات مفت در جامعه، هدف دیگری را دنبال نمی کند. قاعدتا شما باید مجموعه ای بزرگتر از استقلال یا پرسپولیس از بعد اقتصادی داشته باشید تا بتوانید مدعی خرید این باشگاه ها و افزودن آن به زیرمجموعه کسب و کار خود شوید.

باید منتظر ماند و دید در روز برگزاری مزایده پای کدام یک از چندده مدعی خرید این دو باشگاه دولتی، به جلسه علنی و رسمی باز می شود و چه کسی می تواند اسناد و مدارک حداقلی لازم برای راه یابی به پروسه رقابت را تهیه و تحویل نماید. ناگفته پیداست که از میان این آشفته بازار ادعا و نمایش، شاید مثل دفعه قبل باشگاه استقلال بدون خریدار بماند و از میان همه به اصطلاح غول های پول و ثروت، حتی یک گزینه و خریدار هم در میدان نماند. باید گفت این بازی ها قدیمی شده و هواداران و مردم نیز دیگر فریب این صحنه آرایی و جملات زیبا را نخواهند خورد. طی یک دهه اخیر به تعداد انگشتان دو دست برای هر یک از دو تیم قرمز و آبی، دایه دلسوز و پدر پولدار و عابربانک و … پیدا شده که در نهایت مشخص شد همه آنها چیزی جز یک بهره بردار فرصت طلب نیستند که در بهترین شرایط می خواهند با خرج کردن چندمیلیارد به صورت قطره چکانی و تحت عناوین کمک و پاداش و خرید فلان فوق ستاره و بهمان بازیکن، چندمیلیون نفر فالوئر و دنبال کننده در صفحات اجتماعی جمع کنند تا به کاربردهای مختلف این شهرت کذایی دست یابند.

یکی از نمونه های معروف این گونه اشخاص در یکی از این دو تیم پایتخت، سعی داشت تا با کسب محبوبیت از راه خرید ستاره های پولکی به تیم خاص، برخورد نهادهای امنیتی و نظارتی با خود را دشوار و پرهزینه کند. کسی که از سینمای ایران و سوپراستارهایش گرفته تا تئاتر و رشته هایی مثل کشتی، سلبریتی ها را به ویلایش دعوت می کرد و با انداختن عکس و پشتیبانی از پروژه هنری یا اقتصادی شان، برای خود وجاهتی ساخت. فردی که حامی جشن های ملی و بزرگ سینمای ایران با حضور صدها بازیگر و کارگردان سرشناس می شد و در زمان بحران های اجتماعی مثل زندانیان چک یا بلایای طبیعی مثل زلزله با وعده کمک به هموطنان، یک شخصیت خیرخواه نیز از خود بروز داد اما هیچکدام از وعده و وعیدها عملی نشد.

مورد دیگری بود که به رغم برخورداری از وجاهت اجتماعی، در پی بهره برداری از برند باشگاه معروف تهرانی به سود بانک خصوصی خود بود و جالب اینکه چنین هدف بزرگ و باشکوه را تنها با اسپانسری باشگاه یا کمک بلاعوض برای خرید فلان ستاره محبوب باشگاه، دنبال می کرد. راهی بسیار ارزان برای کشاندن میلیون ها طرفدار باشگاه به باجه های بانک خصوصی! البته اگر شخصی این دو برند را خریداری کند، حق مسلمش است که از مواهب تجاری آن نیز بهره مند شود اما صرف تاجری که با حکم فلان مقام دولتی به هیات مدیره باشگاه دولتی راه یافته است، نمی تواند در قبال ارقامی ناچیز، از امتیازاتش بهره برداری کند.

اگر انصاف بدهیم تا امروز در فوتبال ایران فقط یک مورد نادر، آن هم در فوتبال تبریز پیدا شده که فردی در یک پروسه سرمایه گزاری واقعی که شامل ساخت ورزشگاه، تامین مخارج تیمداری حرفه ای و … است، وارد شده و انگیزه اش محدود به مقطع زمانی یا پرونده منفعت خاصی نیست وگرنه در تمام این سالها هر چه دیده شد، بیشتر حضو افراد متمول در فوتبال با ترفندهای بی فایده برای پیشرفت فوتبال یا هوسی زودگذر برای ارضای حس درونی بود.

در این میان رسانه ها نیز مقصرند که میدان بازی و نمایش را برای چنین چهره هایی مهیا می کنند و فریب برنامه های رنگارنگ و پرزرق وبرق این جماعت را می خورند در حالی که حالا پس از گذشت نزدیک به دو دهه از ظهور چنین کاراکترهایی در حاشیه جامعه ورزش، باید حسابی مراقب سوء استفاده آنها بود و به همین راحتی نردبانی برای رسیدن این افراد به امیال شخصی و اهداف زیرکانه شان نشد.

سازمان خصوصی‌سازی هنوز اطلاعیه ای برای فروش سهام باشگاه استقلال یا پرسپولیس منتشر نکرده است و بهتر است به جای انتشار مصاحبه های دولبه از چهره هایی که افراد صاحب جایگاه در ورزش حتی نام شان را تا حالا نشنیده اند، اجازه دهیم روال قانونی طی شود و متقاضیان را در میدان عمل ببینیم که آیا حتی یک سوم از ارزش واقعی این دو باشگاه را برای پرداخت در اختیار دارند یا خیر.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید