تولدهای لاکچری بلاگرها؛ تجملاتی که بوی افراط و حقارت میدهد
در روزگاری که بسیاری از مردم با مشکلات اقتصادی دستوپنجه نرم میکنند، تعدادی از بلاگرهای ایرانی صحنهای دیگر از زندگی را به نمایش میگذارند؛ جشنهای تولد سوپرلوکس و لاکچری که بیشتر شبیه صحنههای فیلمهای هالیوودی است تا واقعیت زندگی. این جشنها که اغلب در ویلاهای مجلل، هتلهای پنجستاره یا با استفاده از دکوراسیونهای چند دهمیلیونی برگزار میشوند، هدفی جز خودنمایی و جذب فالوور ندارند.
بازتاب– این بلاگرها که از فضای مجازی بهعنوان سکویی برای کسب درآمد و شهرت استفاده میکنند، برای جذب توجه بیشتر دست به هر کاری میزنند. از کیکهای چندطبقه با طلا و الماس مصنوعی گرفته تا لباسهایی از برندهای لوکس، همهچیز برای نمایش و ایجاد یک تصویر پر زرقوبرق طراحی شده است.
اما آیا این نمایشها، که گاه به قیمت توهین به وضعیت اقتصادی بخش زیادی از مردم تمام میشود، چیزی جز افراط و بیتوجهی به واقعیات جامعه است؟
اما این پدیده تنها یک رویداد سطحی نیست. پشت این جشنها مجموعهای از مسائل اجتماعی، فرهنگی و روانی نهفته است که نیاز به تحلیل عمیقتری دارد.
1. ریشههای روانشناختی: خودنمایی بهعنوان یک ابزار بقای اجتماعی
بلاگرهایی که تولدهای لاکچری برگزار میکنند، اغلب از فضای مجازی بهعنوان یک سکوی نمایش برای جلب توجه استفاده میکنند. در دنیای دیجیتال، جلب توجه و دیدهشدن برابر است با افزایش فالوور، تبلیغات بیشتر و درآمد بالاتر. این افراد در رقابتی دائمی قرار دارند که در آن، هر کس باید “متفاوتتر” و “مجللتر” باشد تا بتواند از دیگران پیشی بگیرد.
این روند از نظریه روانشناختی “اثر تماشاگر” سرچشمه میگیرد؛ جایی که افراد برای کسب تایید و پذیرش از دیگران، حاضرند از مرزهای منطقی عبور کنند. اما این نوع رفتارها، به جای تقویت حس ارزشمندی واقعی، نوعی وابستگی ناسالم به توجه عمومی ایجاد میکند که در بلندمدت پیامدهای منفی بر سلامت روانی این افراد خواهد داشت.
بسیاری از بلاگرهایی که امروزه با جشنهای تولد لاکچری و نمایشهای پر زرقوبرق خود شناخته میشوند، در واقع تلاش میکنند تا گذشتههای دشوار یا احساس حقارتی را که در زندگی قبلی خود تجربه کردهاند، جبران کنند. این رفتار در روانشناسی به عنوان نوعی “واکنش جبرانی” شناخته میشود، جایی که افراد برای پوشاندن کمبودها یا ضعفهای گذشته، دست به رفتارهای اغراقآمیز و نمایشی میزنند.
2. مصرفگرایی بیپایان: بازتولید فرهنگ سرمایهداری سطحی
جشنهای تولد لاکچری تنها بازتابی از وضعیت بلاگرها نیست، بلکه نمایشی از رواج مصرفگرایی افراطی در جامعهای است که با چالشهای اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. این نوع مصرفگرایی، که اغلب با تبلیغ کالاهای لوکس و خدمات پرهزینه همراه است، نوعی نابرابری اجتماعی را تقویت میکند و باعث عادیسازی اختلافات طبقاتی میشود.
این فرهنگ به مخاطبان القا میکند که خوشبختی و موفقیت، تنها در دسترس افرادی است که قدرت مالی برای این نوع زندگی را دارند. در نتیجه، حسرت و ناامیدی در قشرهای متوسط و کمدرآمد جامعه افزایش مییابد.
3. الگوسازی مخرب: تأثیر بر نسل جوان و نوجوانان
یکی از مهمترین پیامدهای این روند، تأثیر منفی آن بر نسل جوان است. نوجوانانی که در دوره شکلگیری هویت خود قرار دارند، به شدت تحت تأثیر این تصاویر قرار میگیرند و تلاش میکنند تا از این سبک زندگی تقلید کنند.
اما دسترسی به این نوع زندگی برای بسیاری از آنها غیرممکن است. نتیجه این تلاشهای ناموفق میتواند منجر به کاهش اعتماد به نفس، احساس شکست و حتی گرایش به رفتارهای غیرقانونی برای تامین هزینههای این سبک زندگی شود.
جوانانی که در تلاش برای دستیابی به چنین استانداردهایی هستند، اغلب درگیر رقابتهای بیپایان و بدهیهای سنگین میشوند. این در حالی است که بسیاری از این بلاگرها با دریافت هزینههای کلان تبلیغات یا حتی اسپانسرینگ، هزینههای این جشنها را تأمین میکنند.
بخش تاریک این ماجرا این است که آنچه این نمایشهای لوکس را تأسفبارتر میکند، استقبال و همراهی بخشی از مخاطبان است. لایکها، کامنتهای پر از تحسین و اشتراکگذاری این ویدئوها، نشان از جامعهای دارد که گاه فریب این نمایشهای غیرواقعی را میخورد و در مسیر تبلیغاتی این بلاگرها قرار میگیرد.
4. تأثیرات اجتماعی: تقویت نابرابری و سرکوب ارزشهای واقعی
جامعهای که مصرفگرایی افراطی را تشویق میکند، به تدریج ارزشهای واقعی خود را از دست میدهد. در چنین شرایطی، اصالت، کار سخت و سادگی به حاشیه رانده میشود و جای خود را به ظاهرسازی و نمایشگری میدهد.
این روند به تدریج نابرابریهای اجتماعی را تقویت میکند و باعث افزایش شکاف بین قشرهای مختلف جامعه میشود. در چنین شرایطی، احساس همبستگی اجتماعی کاهش یافته و نارضایتی عمومی افزایش مییابد.
رواج جشنهای تولد لاکچری در بین بلاگرهای ایرانی، بازتابی از شکاف طبقاتی و مصرفگرایی بیرویهای است که به لطف فضای مجازی به شدت پررنگ تر شده است. مقابله با این روند، نیازمند آگاهیبخشی به مخاطبان و ترویج ارزشهای واقعی زندگی در خانواده هاست.