توانایی منحصر به فرد شورای شهر تهران در دو بار گزیده شدن از یک محل!
چگونه میتوان به مجموعهای که در دو نوبت پشت سر هم، دو اتفاق نامبارک را رقم زده اعتماد کرد و انتظار داشت به دیگر وظایفش درست و کامل عمل کند؟
به گزارش تابناک، زمانی که نتیجه انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا در کشور اعلام شد و همگان دریافتند که ترکیب شورای شهر تهران به کل تغییر کرده و جناح متفاوتی اکثریت شورا را از آن خود کرده، کمتر کسی تصور میکرد که شورای جدید از انتخاب بی دغدغه شهردار عاجر باشد.
وضعیتی که وقتی خبر رسید اعضای شورای جدید پیش از رسمیت یافتن فعالیت شان جلساتی را برگزار میکنند که مهمترین دستور آن، انتخاب جایگزین قالیباف است، به نظر حل شده میآمد، اما خیلی زود مشخص شد این گونه نیست چراکه از همان پیش نشست ها، خبر اختلافاتی عمیق مخابره شد.
انتخاب رئیس جلسات اعضای شورای جدید در آن مقطع، نخستین اختلافی بود که در جمع این اعضا بروز میکرد. انتخابی که برخی بر این باور بودند مقدمه انتخاب شهردار بعدی تهران است؛ چه رئیس جلسات گزینه نهایی تصدی این پست معرفی شود و چه این فرد نقش مهمی در انتخاب شهردار بعدی داشته باشد.
ماجرایی که تا شورا رسما آغاز به کار نکرد و رئیس شورا انتخاب نشد، پایان نیافت. اما این پایان راه نبود و از اینجا به بعد، بحث بر سر انتخاب شهردار تهران بسیار بالا گرفت تا جایی که فهرست بلندبالایی از گزینهها برای تصدی این پست تهیه و تصمیم بر این شد که در نتیجه ارزیابیها و طی مراحلی، یکی از ایشان شهردار شود.
ماراتنی که البته حواشیای نیز به دنبال داشت، اما در نهایت به انتخاب نجفی منجر شد که پیشتر به دلیل بیماری، از سمت قبلی اش کناره گیری کرده بود. موضوعی که البته نزدیکان وی مدعی بودند رفع شده و بر این اساس نجفی میتواند گزینه مناسبی برای اداره امور جاری مهمترین شهر کشورمان باشد، اما در نهایت به استعفای وی از سمتش منجر شد.
استعفایی که اعضای شورا بر نپذیرفتنش اصرار داشتند و نجفی بر تکرار و به کرسی نشاندنش و نتیجه، تکرار دوباره خداحافظی وزیر اسبق بود با یکی دیگر از سمتهایی بود که عهده دار شده بود و به دلیل بیماری، ترکش میکرد. استعفایی که بار دیگر شهرداری تهران را به حواشی گره زد و منجر به ردیف شدن فهرستی طولانی از افراد برای تکیه زدن به مهمترین کرسی مدیریت شهری در کشور گشت.
اتفاقی که به نظر میرسید تجربه نجفی در رقم زدنش تاثیر داده شود تا فردی جایگزین وی گردد که قرار نباشد به هر دلیل پیش از پایان ماموریت هایش از کار کنار برود، اما این گونه نشد. این را میشود از اخبار فراوانی دریافت که درباره بازنشسته بودن افشانی و ضرورت کنار رفتنش از شهرداری با نهایی شدن قانون منع به کارگیری بازنشستگان منتشر میشود.
وضعیتی که بر اساس آن، ظاهرا قرار است به زودی برای سومین بار در یک سال اخیر بحث انتخاب شهردار، عمده وقت و انرژی شورای شهر را بگیرد و از آن فراتر، اذهان کسر بزرگی از جمعیت کشورمان را به خود مشغول کند چراکه شورا نشینان نمیتوانند انتخابی در این زمینه داشته باشند که پایدار بماند. انگرا نه انگار که انتخاب شهردار یکی از کوچکترین وظایف شوراهاست نه بیشتر.
وظیفهای که ظاهرا شورای پنجم شهر تهران در به انجام نرساندنش تخصصی ویژه دارد، به ویژه اگر مخالفت ایشان با استعفای نجفی و اصرار ایشان به تداوم حضور وی در این پست را به یاد آوریم که بر اساس آن میتوان حدس زد، با رفتن افشانی در صورت نهایی شدن قانون هم مخالفت نمایند. اتفاقی که اگر رخ دهد، به قطع میتوان نتیجه گرفت با حاشیه آفرینترین شورا مواجهیم.
برچسبی که تا همینجا نیز تا حدودی به ایشان چسبیده و البته به حق هم به نظر میرسد چراکه یکی از مهمترین نکات ثبت شده در کارنامه ایشان، دو انتخاب ناموفق برای سپردن امور پایتخت کشورمان بوده است. دو لکه سیاهی که بعید است فراموش شوند و این گونه تعبیر نشوند که این شورا یکی از کانونهای بحران ساز برای اداره امور تهران بوده است.