تهدید علیه روستا
توسعه روستایی، راهبردی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی روستاییان فقیر تدوین شده و هدف از مدیریت توسعه و عمران روستایی، تنظیم و اجرای برنامههایی است که شرایط زندگی ساکنان مناطق روستایی را بهبود بخشد.
در این چارچوب اما باید مسائل تهدیدکننده روستا را شناخت و بر این اساس درباره نیازمندیهای روستا سخن گفت. باور نگارنده این است كه تأکید بیش از حد ظرفیت منابع آب و خاک بر کشاورزی و موفقنشدن در توسعهدادن سایر شیوههای معیشت در روستا، توسعهنیافتن صنایع کوچک و متوسط در مناطق روستایی و فشار جمعیت و اشتغال بر بخش کشاورزی، توسعهنیافتن مهارتهای لازم برای اشتغالهای نوین در مناطق روستایی، افزایش بیکاری و پیامد آن؛ انواع آسیبهای اجتماعی در مناطق روستایی از جمله مواردی هستند که میتوانند جامعه روستایی را تهدید کنند. یک تهدید جدی دیگر نیز برای روستای ایرانی وجود دارد که در ادامه تهدیدهای قبلی است. اضافه جمعیت روستایی در حال مهاجرت به سمت شهر بوده، حال آنکه مهارتآموزی مناسبی نداشته و به صورت کارگر غیرماهر راهی شهر شده است. روستای ایرانی سرمایههایی نظیر قالیبافی، قنات، صنایع دستی و طیفی از تولیدات کشاورزی و دامی نیز دارد که میتواند در یک زنجیره ارزش، معیشت و ارزشافزوده لازم برای روستایی را تأمین کند.
کنار همه تهدیدهای گفتهشده، یک تهدید را هم سیاستهای دولتی ایجاد کرده است؛ دادن وامهایی برای ایجاد اشتغال روستایی، بدون فراهمکردن زیرساخت مناسب برای رونق چنین اشتغالهایی که سبب شده است برخی روستايیان به بانکها نیز بدهكار شوند. نمونهای از وامهای زودبازده به روستايیان نیز داده شده؛ این هم نوعی تهدید مالی برای روستاست. اما چه باید کرد؟ باید روستاها به کانونهای رشد صنایع خرد و کوچک تبدیل شوند تا زندگی مردم روستاها با این صنایع تغییرات اساسی داشته باشد. باید روستا با صنعت خرد و متوسط هم شناخته شود و ما به دنبال تحقق چنین اهدافی هستیم.توسعه کشاورزی سازگار با اقلیم هر منطقه باید مدنظر قرار گیرد و در روستاها به سمت کشاورزی و آبیاری مدرن حرکت کنیم. در این مسیر سازمان فنی حرفهای و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای توسعه فناوری نوین و آموزشهای فنی و حرفهای آماده همکاری و ارائه خدمات به روستاییان هستند. تجربه ما برای بهکارگیری تعاونیهای روستایی تجربهای موفق بود. اما باید شکل ایجاد تعاونیها را تغییر دهیم. باید برنامه تعاونیها مبتنی بر تواناییهای هر روستا پیگیری شود.یک نکته بسیار مهم نیز این است که باید از سیاستهای یکسان برای کل روستاهای کشور دست کشید. روستاهای ایران نیز مانند کلیت ایران، متکثر، پیچیده و با خصایص متفاوت هستند. روستاها در استانهای مختلف ظرفیتهای متفاوتي دارند و نمیتوان برای حل معضلات آنها نسخههای یکسان پیچید. مواجهه درست با مسئله روستا در ایران نیازمند کار میدانی دقیق، استفاده از ظرفیتهای علوم مختلف از جمله جامعهشناسی، اقتصاد، جغرافیا، توسعه روستایی و سایر دانشها برای شناخت روستاهای هر منطقه و پیشبرد سیاستهای متناسب با وضعیت است. نکته آخر اینکه اگرچه کشور فاقد برنامه آمایش سرزمین است اما میتوان متناسب با شرایط هر منطقه و بر مبنای شناختهای دقیق، برنامههای منطقهای برای توسعه روستایی داشت. مهم این است که شناخت ما از روستا محدود نباشد و با رویکردی مبتنی بر تکثر و درک پیچیدگی روستا نسبت به آن برنامهریزی صورت گیرد. باید روستاها را به بازارهای جهانی متصل کنیم. اگر ما تغییراتی در اقتصادیکردن روستاها انجام دادیم و بر این مبنا حرکت کردیم، میتوانیم موفق باشیم. باید مزیت تولیدی، اشتغالی و اجتماعی را برای آینده بازنشسته روستایی ایجاد کنیم تا باعث ماندن جمعیت و افزایش جاذبه روستاها شویم.