تلاش های قابل تأمل اماراتی ها برای احیای روابط با ایران / آیا فصل جدیدی از روابط تهران و ابوظبی در راه است؟
وبسایت خبری-تحلیلی «العربیه الجدید»، از تماسهای مخفیانه امارات با ایران، به دلیل نگرانی از اقدامات احتمالی تلافیجویانه تهران خبر داده است. از سوی دیگر امارت به پیشنهاد آمریکا برای گنجاندن کمیته ناظر بر تحریمهای ایران، رأی ممتنع داد؛ موضوعی که با سیاستهای ضد ایرانی سالهای اخیر امارات، همخوانی ندارد. آیا میتوان این اقدامات امارات را تلاشی برای احیای روابط با تهران دانست؟
«بازتاب»؛ آرش صفار- در پی ترور شهید محسن فخریزاده، خبر تماس مقامهای ایرانی با ابوظبی و اعلام اینکه تهران، امارات را همدست عاملان ترور آبسرد میداند، منتشر شده بود. امارات، پس از چند روز تأخیر، ترور فخریزاده را محکوم و مخالفت خود را با اقدامات این چنینی اعلام کرد؛ موضوعی که به تماس فوق و نگرانی امارات از اقدام تلافیجویانه ایران مربوط دانسته شد.
حالا پس از حدود 45 روز، وبسایت خبری-تحلیلی «العربیه الجدید»، از تماس مخفیانه امارات با ایران برای جلوگیری از هر گونه اقدام تلافیجویانه ایران خبر داده است.
بنابر گفته منابع «العربیه الجدید»، امارات در این تماسهای مخفیانه بر این موضوع تأکید کرده است که این کشور هیچ نقش و مشارکتی در اقدامات خرابکارنه اخیر در ایران و ترور محسن فخریزاده نداشته است.
«العربیه الجدید» از قول منابع خود مدعی شده است که اگرچه ایران با توجه به نگرانی از اقدامات دولت ترامپ در روزهای آخر زمامداری، تمایلی به ایجاد یک بحران منطقهای ندارد، اما پاسخ روشنی از جانب تهران به طرف اماراتی داده نشده است.
در همین زمینه بخوانید:
انگیزه های فراوان «نتانیاهو» از سفر به بحرین و امارات/ نفوذ آرام و خزنده اسرائیل در خلیج فارس چگونه رقم خواهد خورد؟
به نظر میرسد میتوان تماس اخیر ابوظبی با تهران را در بستری فراتر از نگرانیهای امارات از اقدام تلافیجویانه احتمالی تهران تفسیر کرد. ممکن است تماس مخفیانه اخیر، در راستای سیاستی کلیتر، یعنی کاهش سطح تنش و خصومت میان تهران و ابوظبی، به طور کلی باشد.
دلایل و نشانههایی وجود دارد که این احتمال را تقویت میکند؛ اختلافات امارات با عربستان بر سر یمن و سیاستهای مستقل ابوظبی و صفآرایی تمام قد ابوظبی و آنکارا از قفقاز تا لیبی از یکسو و تلاشهای دیپلماتیک آنکارا و ریاض برای آشتی و بازسازی روابط دوجانبه از سوی دیگر، سبب نگرانی امارات شده است.
اقدام یکجانبه ریاض برای ورود به فرایند آشتی با قطر، بدون مشورت و در نظر گرفتن دغدغههای امارات و مصر نیز از دیگر نکاتی است که موجب بدبینی امارات از مسیر آتی سیاست منطقهای عربستان شده است. (اگرچه سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، در بیانیه اجلاس 15 ژانویه/ 16 دی به تلاش برای حلوفصل اختلافات با قطر تأکید کردند).
در این شرایط تلاش برای کاهش تنشها با ایران و نوعی از احیای روابط، منطقی به نظر میرسد؛ موضوعی که رأی ممتنع امارات به پیشنهاد ایالات متحده برای احیای کمیته نظارت بر تحریمهای ایران در بودجه ملل متحد -در برابر رأی مثبت عربستان و بحرین- را میتوان در راستای آن ارزیابی کرد.
از جمله موضوعات دیگری که میتواند محرک امارات برای تلاش احتمالی برای بازسازی روابط خود با تهران باشد، بحران اقتصادی بینالمللی به واسطه همهگیری کرونا است؛ این مسئله به علاوه محدود شدن شدید روابط اقتصادی پرسود با ایران، سبب مشکلات جدی مالی و اقتصادی به طور خاص برای دوبی، دیگر شیخنشین قدرتمند امارات شده است. چشمانداز لغو تحریمهای ایران و بازگشت ایالات متحده به برجام، فرصت مناسبی برای دوبی، برای کاهش مشکلات اقتصادی خود محسوب میشود؛ امری که نیازمند کاهش تنشهای سیاسی با تهران است.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که مشارکت امارات در سیاست فشار بر ایران و تلاش برای تشکیل ائتلاف منطقهای علیه تهران، در سایه حضور ترامپ در کاخ سفید و در راستای سیاست فشار حداکثری معنا مییابد و احتمالا علیرغم نگرانی امارات از سیاست منطقهای تهران، با خروج ترامپ از کاخ سفید، ابوظبی سیاست خود را به شکل دیگری تنظیم خواهد کرد.
تا همین جا هم جاهطلبیهای منطقهای و سیاست تهاجمی امارات عموما به حوزههایی همچون شمال و شاخ آفریقا و جنوب یمن، یعنی مناطقی که ایران حساسیت چندانی به آنها نداشته است، متمرکز بوده است.
همچنان، علیرغم سطح بالای تنش میان ایران و امارات –به ویژه پس از عادیسازی روابط ابوظبی با تلآویو- دو کشور در برخی موضوعات منطقهای در کنار هم قرار میگیرند؛ امری که نمونه آن را در جنگ اخیر قرهباغ شاهد بودیم.
به هر صورت این را نباید انکار کرد که ماهیت متغیر سیاست در خاورمیانه، در کنار هر بدی و مشکلی که دارد، همواره احتمال چرخشهای سیاسی اساسی دولتهای منطقه را با خود همراه دارد.