تقسیمبندی شهروندان به درجه یک و دو با «فیلترینگ»!
به رغم شعارهای فراوانی که در خصوص برابری شهروندان در بهرهمندی از امکانات مطرح میشود، گاه مسئولان به گونهای عمل میکنند که نتیجهاش خلق امتیازاتی ویژه برای گروهی محدود و ممنوعیت جامع و کامل برای دیگر شهروندان است.
به گزارش تابناک، در شرایطی که شبکههای اجتماعی به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بشر امروزی تبدیل شده و در کشورمان نیز مقدمات انجام تراکنشهای مالی بر بستر شبکههای اجتماعی (به مانند برخی کشورها) در حال آماده سازی است، گاه اتفاقاتی رقم میخورد که هضمشان چندان ساده به نظر نمیرسد.
از جمله این اتفاقات، میتوان به فیلتر کردن تلگرام اشاره کرد که موجب شد فیلترشکن از ابزاری خاص، به ابزاری دم دستی برای جمعیت بزرگی از ایرانیان تبدیل شود که میشود به واسطهاش از محدودیتها عبور و به ابتداییات دنیای دیجیتال دسترسی پیدا کرد. ابزاری که البته با ارائه نسخههای غیررسمی تلگرام تا حدود زیادی از کاربران ایرانیاش کاسته شد.
البته حکایت ایرانیان و فیلترینگ قدیمیتر از این حرف هاست و دسترسی به تلگرام به واسطه نسخههای غیررسمی و البته ناایمن آن، از نادر مواردی است که تا حدود زیادی رفع و رجوع شده چراکه در اغلب موارد، تنها راه دسترسی به سایتها و اپلیکیشنهای فیلتر شده، جز از فیلترشکن نمیگذرد.
راهی که سالهاست شماری از هموطنانمان برای حضور در امثال فیسبوک و یوتیوب از آن عبور میکنند و البته بی خطر و بی هزینه هم نیست. وضعیتی غیرقابل قبول که برخی از مسئولان هم بر ضرورت رسیدگی به آن تاکید دارند، اما ظاهرا قرار نیست شاهد تغییری باشد. این را میشود از اظهار نظرهای برخی مسئولان در این خصوص دریافت.
مثل اظهار نظر چند سال پیش یکی از تصمیم سازان فضای مجازی در کشورمان که تاکید داشت استفاده از فیلترشکن اشکال دارد، اما حضور در شبکههای اجتماعی فیلتر شده جرم نیست و اشکالی ندارد. اظهار نظری که چند روز پیش، مشابه آن از زبان سخنگوی شورای نگهبان بیان شد و به نوعی مهر تایید بر این دیدگاه بود چراکه گوینده آن فردی دارای جایگاهی بالا در عرصه قانون گذاری در کشور است.
وقتی از کدخدایی در خصوص عضویتش در توئیتر و اینکه آیا استفاده از سایت فیلتر شده غیرقانونی نیست پرسیدند، در پاسخ گفت: «یک تفسیری که در این مورد وجود داشت این بود که فیلتر یک سایت محدودیت است، اما استفاده از آن غیرقانونی نیست. اگر تفسیر جدیدی وجود داشته باشد و بگوید که استفاده از سایت فیلتر شده جرم است ما نیز حتما از آن تبعیت میکنیم.»
البته این مقام در ادامه تاکید کرد که تصمیم به فیلترینگ توئیتر در جای دیگری گرفته شده و دلیل حضورش در این شبکه اجتماعی مشهور، اما فیلتر شده در ایران نیز، ارائه پیشنهاد برای استفاده از این فضا برای اطلاع رسانی، با تاکید بر حضور مسئولان مختلف در بستر این شبکه و استقبال وی از این پیشنهاد بوده است.
اکنون کافی است تا به حضور بسیاری از مسئولان در توئیتر، یعنی شبکه اجتماعی فیلتر شده در ایران دقت کرده و این استدلال که فیلترینگ محدودیت ایجاد میکند نه ممنوعیت را مد نظر قرار دهیم تا حقیقتی عجیب خودنمایی کند. اینکه محدودیت را میتوان دور زد و هیچ اشکالی متوجه دور زننده این محدودیت وجود ندارد.
اما چگونه میشود محدودیت را دور زد و چگونه مسئولان به این راهکارها دسترسی دارند، اما همگان خیر؟ به عبارت بهتر، راهکار مسئولان برای دور زدن محرومیتها چیست و چگونه است این راهکار در اختیار همگان نیست؟ البته میدانیم که خیل بزرگی از هم وطنانمان به مانند مسئولان فیلترینگ را دور میزنند، اما آیا مسئولان هم از آن راههایی این محدودیت را دور میزنند که مردم عادی از آنها بهره میبرند؟
اینجاست که پای مسائلی مانند ارائه اینترنت بدون فیلتر به مسئولان یا مسائلی از این دست به ماجرا باز میشود. خدمتی ویژه که ظاهرا گیرندگان آن مسئولان هستند و هدف از ارائه آن، دور زدن محدودیتهایی مانند فیلتر امثال توئیتر است. راهکاری که شهروندان را به دو دسته تقسیم میکند که فیلترینگ برای گروه نخست شان «محدودیت» است و برای گروه دوم، «ممنوعیت»!