ترجیح تاسیسات نفتی به هورالعظیم/سدهاتابآوری خوزستان راکاهش دادند
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلهاومراتع گفت: سیلها میتوانستند نعمت باشند وهزاران سال حاصلخیزی جلگه خوزستان را تامین کرده اند اما با سدسازیها الان باید منتظر ریزگرد ناشی از سیلها باشیم.
محمد درویش، عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، درباره مفید یا مضر بودن سیلابهای اخیر برای کشاورزی گفت: در واقع سیلها یکی از دلایل حاصلخیز بودن جلگه خوزستان در طول هزاران سال گذشته بودهاند. اگر این سیلها نمیآمدند و این آبرفتهای شکلاتی جاری نمیشدند ما هرگز دشتهای حاصلخیزی در سیستان، خوزستان، میناب و برفاب نداشتیم.
درویش تأکید کرد: سیلها همیشه نعمت بودهاند منتها ما به دلیل ساخت و سازهای بی رویهای که در حریم سیلابی رودخانهها انجام دادیم، آنها را تبدیل به نقمت کردیم و خسارتهای سنگین به این دلیل به وجود آمده است. سیلها مواد حاصلخیز زیادی را با خود همراه دارند و این میتواند به حاصلخیزی خاک کمک کند و در واقع سیلها، نمک شویی میکنند و میزان نمک و املاح را از سطح مزارع میشویند و میبرند.
وی ادامه داد: به طور کلی سیلها مفید هستند. ممکن است در کوتاه مدت خسارتی به محصولات کشاورزی و باغی بزنند اما در میان مدت و درازمدت این خسارت جبران میشود و عملکرد سیلها برای تاب آوری سرزمین و افزایش آبخیزداری بسیار مثبت است.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تصریح کرد: مشکل این است که اگر حقابه تالابها حذف شود و تالاب خشک شود، آن گل و لایی که با سیلها آمده بود، تبدیل به ریزگردهای زیادی میشوند و بنابراین ما باید تلاش کنیم از این فرصت استفاده کنیم.
درویش یادآور شد: حقابه تالابهای خوزستان مقدم بر حقابه کشاورزی و صنعت و بعد از حقابه شرب تخصیص داده شود و این قانون است. اما در عمل اول شرب، بعد کشاورزی، بعد صنعت و اگر چیزی ماند برای محیط زیست در نظر میگیرند. الان در زاینده رود اول حقابه کشاورزی را میدهند و میگویند اگر چیزی ماند به گاوخونی میدهند که عملاً چیزی هم برای گاوخونی نمیرسد. یک خلاف بزرگ که اتفاق میافتد.
وی در پاسخ به مدافعان سدسازی که میگویند اگر سدها نبود سیل خوزستان را غرق میکرد نیز گفت: میتوانیم به چهره خوزستان نگاه کنیم. در خوزستان کهنسازههایی دیده میشود مثل سازههای آبی شوشتر که دو هزار سال قدمت دارند. یا سازههای چغازنبیل که بیش از سه هزار سال قدمت دارد. آیا اگر قرار بود با هر سیل صدساله خوزستان به زیر آب برود، این سازهها باقی میماندند؟ قدمت سدها در خوزستان ۵۰ سال است. طبیعی است که این ادعای گزاف و بی اساسی است.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع توضیح داد: اتفاقی که در این ۵۰ سال افتاده این است که ما به مدد سدهایی که ساختیم پیکربندی جلگه خوزستان را تغییر دادیم. حریم رودخانهها را تنگ کردیم و به این علت در یک منطقه الان با دبی ۴۰۰ مترمکعب بر ثانیه خانهها به زیر آب میرود، در حالی که قبل از احداث سد کرخه این منطقه میتوانست هزار مترمکعب در ثانیه را تحمل کند. اینها دستکاری هایی بود که ما کردیم و سبب شد خوزستان در واقع به این شدت آسیب ببیند.
درویش تصریح کرد: ما با یک سیل استثنایی روبرو بودیم و در واقع این سیل میتوانست یک خطر جدی را برای همیشه از شر مردم خوزستان دور کند. سیلی که اتفاق افتاد نشان داد که چقدر ما در حق تالاب هورالعظیم جفا کردیم و در واقع این سیل بود که نشان داد صنعت نفت به نحوی سازههای خود را طراحی کرده که فکر می کرده هرگز در این منطقه آبی جاری نخواهد شد.
وی یادآور شد: متأسفانه به جای اینکه ما از این فرصت استفاده کنیم و تمام قلمرو هورالعظیم را در بخش ایرانی سیراب کنیم همه تلاشمان را کردیم آب به مخازن سوم، چهارم و پنجم نفوذ نکند و تلاش شد مقداری که نفوذ کرد ارتفاع آب زیر یک متر باشد تا به تأسیسات نفتی آسیبی وارد نشود. این باعث میشود که این آب به سرعت خشک شود و دوباره گل و لای و ریزگردهای بیشتری را به ارمغان بیاورد.
عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع تأکید کرد: در واقع ما خوزستان را فضای میادین نفتی میکنیم و فعالان محیط زیست هم اصولاً با میادین نفتی مشکلی ندارند ولی سوال آنها این است که چرا این توسعه میادین نفتی را طوری طراحی نکردید که بتواند در محیطهای آبی هم اتفاق بیفتد؟ مگر ما در خلیج فارس در اعماق زیاد حفاری نمیکنیم؟ به راحتی میتوانستیم این کار را اینجا هم با هزینه خیلی خیلی کمتر بکنیم. چرا نکردیم؟ چون محیط زیست برای ما مهم نبود.
درویش در پاسخ به اینکه سازمان محیط زیست چگونه بر این موضوع نظارت داشت گفت: سازمان محیط زیست واقعاً سازمانی نیست که بتواند از این منافع دفاع کند. اگر میتوانست دفاع کند و فریادش بلند بود حداقل باید برای مهمترین تالاب کشور یعنی هورالعظیم تلاش میکرد. به شکلی باورنکردنی هیچ تلاشی برای ثبت این تالاب در کنوانسیون جهانی رامسر هم نشده است. تا زمانی که عراقیها چند سال پیش اقدام نکرده بودند، ایران اصلاً قصد چنین کاری را هم نداشت زیرا میخواستند تالاب را از نقشه ایران حذف کنند و اگر این ریزگردهای شدید اتفاق نمیافتاد تا به حال این کار را عملاً کرده بودند.
درویش گفت: مطالبه جدی فعالان محیط زیست در استان خوزستان باید این باشد که تمام این جادهها و دایک هایی که محیط طبیعی تالاب را چند قسمت کرده، برداشته شود. حفاریهای نفتی در محیطهای آبی تعریف شود. با دولت عراق صحبت شود و دایک های مرزی برداشته شود. گسست اکولوژیکی تالاب از بین برود تا بتواند مجدداً خودپالایی و تاب آوری خود را به دست آورد تا تبدیل به جایی شود که بشود روی درآمد صیادی، گردشگری، پرنده نگری و کنترل ریزگردهای آن حساب کرد.
وی تأکید کرد: هورالعظیم اگر پر از آب باشد، میتواند یک پهنه یک میلیون هکتاری را متأثر کند، همچنین تفاوت دمای شب و روز را در خوزستان کاهش دهد که این فرصتی استثنایی است که باید فعالان محیط زیست از آن آگاه باشند و استفاده کنند.