تحلیلی بر یک سیگنال مبهم برجامی/ آیا مواضع ایران و آمریکا برای احیای برجام تلطیف می شود؟
آزادسازی چهار نفر از زندانیان آمریکایی در ایران و در عین حال، طرح اخبار مختلف در مورد آزاد شدن بخشی از منابع مالی بلوکه شده کشورمان در خارج، حدس و گمانه زنی های مختلفی را در مورد ارتباط این مساله با سرنوشت مذاکرات احیای برجام ایجاد کرده است. مساله ای که عملا این موضوع را به یک سیگنال مبهم در چهارچوب مذاکرات وین تبدیل کرده است.
بازتاب– به تازگی و در چهارچوب تحولی قابل توجه، منابع سیاسی و رسانه ای از آزاد شدن 4 نفر از زندانیانِ آمریکایی در ایران و در مقابل، آزادی 4 شهروندِ ایرانی زندانی در آمریکا به همراه رفع توقیف بخشی از منابع مالی بلوکه شده کشورمان در خارج از ایران، خبر داده اند. بلافاصله پس از انتشار اخبار مرتبط با این موضوع، طرح و گمانه زنی های مختلفی در مورد ارتباط آن با روند مذاکرات وین و معادله احیای برجام نیز مطرح شد.
در این راستا، برخی ناظران و تحلیلگران، به طور خاص تاکید داشتند که تحول اخیر را باید جدایِ از روند مذاکرات وین و در چهارچوب ملاحظات انساندوستانه تهران و واشینگتن ارزیابی کرد. این تحلیلگران به این مساله اشاره می کنند که اساسا در روند مذاکرات وین نیز مساله تبادل زندانیان، بخشی از شرایط مذاکراتی نبوده و از آن به مثابه موضوعی چالشی در روند مذاکرات یاد نشده است.
از این منظر، اینکه اکنون بخواهیم تحول اخیر را به مذاکرات وین ارتباط دهیم چندان واقع بینانه نیست. با این حال، در شرایطی که نوعی بنبست و رکود بر روند مذاکرات اتمی وین حاکم شده، این تحول تا حدی می تواند نوعی جو مثبت را ایجاد کند و زمینه را برای تعاملات دیپلماتیک و سیاسی آتی با محوریت احیای برجام و دستیابی به یک توافق دراین رابطه، هموار کند.
در نقطه مقابلِ این تحلیل، شماری از مفسران و تحلیلگران حوزه سیاست خارجی، به طور خاص به این مساله اشاره دارند که اساسا عملیاتی شدن گزاره آزاد شدن منابع مالی ایران در خارج در چهارچوب معادله مبادله زندانیان، خود حاکی از آن است که دولت بایدن به این مساله، به مثابه بخشی از یک طرح کلان تر می نگرد و به صورت جدی به دنبال دستیابی به یک توافق با ایران است.
با این حال، به دلایل مختلفی نظیر در پیش بودنِ انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا و احتمال تشدید حملات علیه دولت بایدن و حزب دموکرات آمریکا از سوی جمهوریخواهان و لابی های همراه با آن ها، آمریکا مایل به تحقق این مساله قبل از انتخابات مذکور نیست. در این راستا، تحول اخیر به نوعی مقدمه ای جهت دستیابی به یک توافق در دوره پس از برگزاری انتخابات میاندوره ای کنگره آمریکا قلمداد می شود.
در مواجهه با دو تحلیلِ ذکر شده، اینطور به نظر می رسد که با توجه به واقعیات میدانی نمیتوان مساله مبادله زندانیان و آزادسازی بخشی از منابع مالی بلوکه شده کشورمان در خارج از ایران را بیارتباط با روند مذاکرات وین و معادله کلی احیای برجام دانست.
در این راستا، نباید فراموش کرد که یکی از استدلال های اساسی و محوری که آمریکایی ها همواره در خلال مذاکرات احیای برجام مطرح می کردند و جریان های مخالفِ تعامل با ایران نیز بر آن تاکید داشته اند این بوده که اساسا نباید منابع مالی در اختیار ایران قرار گیرد زیرا این مساله به زعم آن ها، موجب قدرتمند تر شدن ایران و تضعیف منافع آن ها خواهد شد.
حال بر اساس همین استدلال، آزادشدنِ بخشی از منابع مالی ایران و در عین حال مبادله زندانیان میان تهران-واشینگتن، می تواند به مثابه نمودی عینی از تلطیف مواضع آمریکا و اراده نَه چندان آشکار آن جهت تعامل با ایران و دستیابی به یک توافق اتمی با این کشور ارزیابی شود. توافقی که در چهارچوب فضای کنونی معادلات بینالمللی و تشدید شکافها میان قدرت های شرقی و غربی جهان، بیش از پیش به ویژه برای غرب از اهمیت برخوردار است و آن ها مایل نیستند که در شرایطی که با سیلی از بحران و تنش ها با قدرت های شرقی رو به رو هستند، بحرانی جدید را در رابطه با ایران برای خود ایجاد کنند.
بحرانی که در نوع خود می تواند تبعات منطقه ای و بین المللی فراگیری را نیز به همراه داشته باشد. البته که ایران نیز بایستی هوشمندانه با در نظر گرفتن ضرورت اتحاذ سیاست موازنه در سیاست خارجی خود، از فرصتهای ایجاد شده در این مسیر برای خود، نهایت استفاده را ببرد و نسبت به تامین منافع ملی خود با استفاده از راهبرد “موازنهگرایی” میان قدرت های شرقی و غربی جهان اقدام کند.