تا ما هستیم برای غرق کردن امثال سانچی به شلیک یک گلوله هم نیاز نیست!

  • آرشیو
  • سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶ ۱۲:۱۱
    کد خبر :201985

سانچی در حالی پس از هشت روز تلاش مداوم به اعماق دریا فرورفت و آرام گرفت که ظاهرا برخی ترجیح می‌دهند دلیل غرق شدنش نه تصادف با یک کشتی دیگر، که حمله جنگنده‌های آمریکایی یا شلیک موشک چینی یا حتی ماموریتِ ویژه کشتی فله‌بری که از آمریکا می‌آمد باشد!

به گزارش تابناک؛ بی‌بی‌سی خبر داده که واقعیت این گونه نیست، آمریکا گفته که آن گونه است، فلان کس در محفلی بیان کرده که مقصد کشتی جای دیگری بوده، بهمان مرجع از انفعال امدادگران چینی خبر داده، بیسار نهاد بر این موضوع صحه گذارده و…؛ این‌ها مقدمه اغلب شایعاتی هستند که این روز‌ها به وفور در خصوص غرق شدن سانچی به گوش می‌رسند. شایعاتی به شدت متنوع که تلاش دارند بگویند غرق شدن سانچی ناشی از دشمنی یا قصور بوده نه تصادف دو کشتی.

روایاتی که در فضای مجازی می‌توان انواع آن را یافت و یا لا‌به‌لای بحث‌هایی عمومی درباره شان شنید و متعجب شد. مثل این روایت که مقصد سانچی نه کره جنوبی، که کره شمالی بوده و برای مکتوم نگه داشتن این موضوع، این نفتکش رادار‌ها و سیستم ارتباط رادیویی‌اش را خاموش کرده بود تا چینی‌ها، آمریکایی‌ها و حتی کره جنوبی‌ها نتوانند رصدش کنند و وقتی به رغم این اقدامات، شناسایی شد و به اخطار‌ها بی توجهی نشان داده، مورد اصابت موشک قرار گرفت!

روایتی که در آن، موشک شلیک شده، چینی ذکر شده و در ادامه توضیح داده که چینی‌ها از نجات سرنشینان سانچی هم سرباز زدند و تنها جعبه سیاه کشتی را خارج کردند تا رازشان برملا نشود. داستانی که بر اساس آن احتمال برخورد یک کشتی دیگر با سانچیِ ۲۷۴ متری، حتی در شب هم وجود نداشته چراکه اگر آن‌ها سانچی را به دلیل خاموش بودن تاسیساتش ندیده باشند، این نفتکش توان دیدنشان را داشته و می‌توانسته تغییر مسیر دهد!

داستانی که تقریبا کوشیده تمامی ابعاد ماجرا را پوشش دهد و دست آخر، برای محکم کاری، بی‌بی‌سی را افشاکننده این راز گفته نشده معرفی کرده‌است تا عناصر مورد نیاز برای باورپذیر شدنش، جملگی فراهم آمده باشد. روایتی که برخی آن را باور کرده و به تکثیرش همت گمارده‌اند، غافل از آنکه از صدر تا ذیل ماجرا جز دروغ چیزی نیست و این را می‌شود با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی دریافت.

کافی است کمی ذهن پرسشگرمان را آزاد بگذاریم و به دیده تردید به مطالبی از این دست که ظاهرا بکر و ناب هستند بنگریم تا ماجرا روشن شود. کنکاش به نیت صحت سنجی اطلاعاتی که دریافت می‌کنیم و گاه به قدری از واقعیت فاصله دارند که با بدترین جست‌وجو و کمترین دقت هم می‌شود دروغین بودنشان را کشف کرد. مثل روایت فوق که در هیچ رسانه ای، حتی آن رسانه‌ای که اسمش در روایت آمده درج نشده، اما ظاهرا شمار زیادی از مردم از جعلی بودن آن بی اطلاعند!

حکایتِ تکراری شایعه‌هایی که گویی افسونگری می‌کنند وگرنه مگر می‌شود آمریکا یا چین یا هر کشور و دولت دیگری نفتکش ایرانی را بزند و این حادثه هم در رسانه‌های جهان و هم از تریبون‌های کشورمان سانسور شود و افشاگری در خصوص این حجم برنامه ریزی گسترده بین المللی برای محو این واقعیات از چند تلگرامی یا دیگر بستر‌های آنلاین برای ما و شما ارسال شود؟ اگر این افسون نیست، چگونه است که وقتی مسئولان در خصوص مشکلی مانند تخم مرغ دهن باز می‌کنند، صدر تا ذیل سخنانشان را مورد تردید قرار می‌دهیم، اما به سادگی می‌پذیریم که سانچی مورد اصابت قرار گرفته؟!

اصلا چگونه است که تا می‌گویند این چیزی که شنیده‌ایم، واقعیت ندارد، هر آنچه بعد از این جمله بیان می‌شود را راحت‌تر می‌پذیریم؟ چگونه است که برای یافتن پاسخ برخی سوالات روزمره، از این و آن می‌پرسیم و یا جست‌وجو در اینترنت و لابه‌لای اخبار، حتی اخبار خارجی را در دستور کار قرار می‌دهیم، اما وقتی قرار باشد سانچی بر اثر شلیک موشک غرق شده باشد، یک «بعید نیست» می‌گوییم و به سادگی تبدیل به پله‌ای برای اوج گیری بیشتر شایعه می‌شویم؟

چگونه است مایی که گاه پذیرش سخنان استاد در کلاس‌های درس برایمان ساده نیست، برخی مطالب را، چون وحی منزل می‌انگاریم و بی هیچ تحقیقی، پیرو آن به زمین و زمان می‌تازیم و تئوری مرگ بر چین و تحریم خرید کالا‌های چینی را تروج می‌کنیم؟ پذیرش بی، چون و چرای شایعات که در تمامی سطوح جامعه‌مان دیده می‌شود و از این رو بسیار دردناک‌تر جلوه می‌کند. مثل شنیدن روایت جعلی یاد شده از زبان یک استاد دانشگاه. از زبان افرادی که ظاهرا ترجیح می‌دهند بخوابند و در عین حال که شاهد و گواه پیش چشمشان قرار دارد، آن‌ها را ندید بگیرند یا حتی فراتر، ما را “خواب” توصیف کنند!

وضعیتی نامطلوب که تغییر نخواهد کرد مگر اینکه ما بکوشیم تغییر رویه داده و چشم و گوش بسته نباشیم. تغییری که تا رخ ندهد، برای غرق کردن سانچی یا رقم زدن هیچ اتفاق دیگری نیاز به شلیک حتی یک گلوله نخواهد بود؛ کافی است منتظر شویم حادثه‌ای رخ دهد و بعد شایعه‌ای در خصوصش بسازیم که در آن شلیک هم می‌تواند رخ دهد!

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید