به جای اتهام کشت خشخاش عوامل اصلی نابودی جنگل را دنبال کنیم
یک عضو شبکه تشکلهای منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری و خوزستان به اظهارات اخیر پرویز کردوانی مبنی بر قطع درختان زاگرس به قصد کشت خشخاش پاسخ داد و این اظهارات را نشان ناآگاهی گوینده دانست.
هومان خاکپور، فعال محیط زیست و کارشناس منابع طبیعی به اظهارات اخیر پرویز کردوانی درباره بریدن جنگلهای بلوط زاگرس به قصد کشت خشخاش، گفت: در اینکه آقای دکتر کردوانی از شخصیتهای فرهیخته و اثرگذار در حوزه محیط زیست کشور هستند، شکی نیست. قطعاً ایشان هم در حوزه دانشگاهی و فعالیتهای محیط زیستی تلاشهای بسیار ارزندهای در این حوزه در کشور در سالهای گذشته داشته اند. به عنوان یکی از منابع قابل اعتماد و یکی از افراد اثرگذار در روشنگری افکار عمومی، در تصمیم گیری های مسئولین در حوزه محیط زیست منابع طبیعی بوده اند. وظیفه هر شهروند ایرانی است که قدر چنین شخصیتهایی را در کشورشان بداند و احترامشان کاملاً واجب است. جایگاه علمی ایشان از تمام جهات قابل احترام و قابل قدردانی است اما این چنین اظهار نظری از دکتر کردوانی قابل انتظار نبود.
خاکپور افزود: حوزه تخصصی آقای کردوانی، حوزه بیابان است. با این اظهار نظر به نظر میرسد که ایشان خیلی شناخت درستی از منطقه زاگرس، مردم منطقه و وضعیت منطقه زاگرس و حتی کشت خشخاش ندارد. بنده بیش از دو دهه در منطقه زاگرس کار میکنم. اهل این منطقه هستم و خیلی خوب با ظرفیتها، پتانسیلها و تهدیدهای منطقه زاگرس و جنگلهای زاگرس آشنا هستم. اگر فرض را بر نیت خیر بگذاریم که هدف از بیان چنین اظهار نظری، حساس کردن افکار عمومی و تأثیر در تصمیمات و تصمیم گیران جنگلهای زاگرس بوده، میتوانستند از مشکلات و تهدیدهای منطقه زاگرس بگویند؛ مشکلاتی که امان جنگلهای زاگرس را در سالهای اخیر بریده، زراعت رویشگاههای جنگلهای زاگرس که بخشهای زیادی از رویشگاههای زاگرسی تخریب و تبدیل به زراعت یک ساله گندم و جو شده است، عرصههای زیادی که بر اثر زراعت در زیر درختان جنگلی، تغییر کاربری شده، چرای مفرط و پرتعداد دام در تقریباً تمامی طول سال در تمامی مناطق زاگرس که زادآوری طبیعی جنگلهای زاگرس را با مخاطره جدی مواجه کرده، بحث قطع جنگل برای سوخت و زغال گیری و قاچاق چوب که از معضلات جدی در بحث کمبود اشتغال و معیشت در منطقه زاگرس است، از خشکیدگی اکوسیستمهای جنگلی و مرتعی زاگرس، طغیان آفات و بیماریها، آفت جوان خوار بلوط (که در این چند سال اخیر امان جنگلهای زاگرس را بریده) یا پروژههای عمرانی دستگاههای دولتی؛ پروژههایی که ملاحظات کار در جنگلها را رعایت نمیکنند و منجر به تخریبهای گسترده در جنگلهای زاگرس میشوند.
وی ادامه داد: همه اینها میتوانست به عنوان تهدیدهای جدی منطقه زاگرس بیان شود و افکار عمومی را حساس کنیم و بتوانیم در تصمیم گیری تصمیم گیران در این حوزه اثر مثبت بگذاریم. اما اینکه یک موضوع را که به صورت جزئی ممکن است اتفاق افتاده باشد را مطرح کنیم و باعث تشویش اذهان عمومی شویم و اتهاماتی را هم به اهالی منطقه زاگرس و به دستگاههای دولتی وارد کنیم، دور از شخصیت و جایگاه آقای کردوانی است. این اتهامی که آقای کردوانی زدند از بعد اجتماعی جای تأمل دارد. چنین قضاوتی در مورد اهالی منطقه زاگرس، که نگاه آنان به جنگل و درختان بلوط این است که جنگل را قطع کنند و جایش تریاک بکارند، به لحاظ اجتماعی قضاوت خوبی در مورد شخصیت اهالی زاگرس نشین نباشد و جای تأمل دارد. انتظار این بود که قضاوت بهتری در مورد مشکلاتی که مردم زاگرس دارند، داشته باشند و درباره معیشت و ارزش و جایگاه و احترامی که درخت بلوط در نزد مردم زاگرس دارد، قضاوت بهتری داشته باشند.
به گزارش مهر،عضو شبکه تشکلهای محیطزیستی و منابع طبیعی استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان تاکید کرد: از بعد دیگر وارد کردن چنین اتهامی به یک دستگاه دولتی که کارکنان زیادی در آن مجموعه زحمت می کشند به لحاظ قانون و به لحاظ اخلاقی اشکال، دارد. کارکنان و مامورانی که با حداقلهای حقوقی و مزایا در این مناطق کار میکنند و با تمام سختیها از جنگلها حفاظت میکنند. در واقع ایشان به این افراد چنین اتهامی را وارد میکنند که این اقدام متخلفانه یعنی قطع درختان جنگل و کشت خشخاش در یک تبانی با دستکاری مناطق و با مأموران اتفاق میافتد، که از لحاظ اخلاقی جای اشکال دارد و از لحاظ قانونی هم میتواند تبعات قانونی داشته باشد.
خاکپور تصریح کرد: به لحاظ شکلی و فنی هم چنین اظهار نظری حکایت از این حقیقت دارد که شخص اظهار نظر کننده درک درستی از جنگلهای زاگرس و شناخت درستی از بوم سازگان زاگرس و حتی کشت خشخاش نداشته باشد. کسی منکر کشت خشخاش نمیشود و به هر حال در منطقه زاگرس هم انواع تخلفات اتفاق میافتد اما اینکه در چه وسعتی و با چه فراگیری این اتفاق میافتد، خیلی مهم است که ما یک نگاه و قضاوت درست داشته باشیم. قطعاً کشت خشخاش هم به مانند بسیاری دیگر از تخلفاتی که اتفاق میافتد ممکن است به صورت نادر و در مناطق دور دست اتفاق بیفتد اما کسانی که جنگل زاگرس را بشناسند و افرادی که حداقلهای شناخت در مورد کشت گیاهان دارویی داشته باشند، این را به خوبی میدانند که گونه خشخاش مانند بسیاری از گونههای دارویی شرایط نسبتاً مشابهی برای کاشت با سایر گونههای دارویی و خوراکی دارد و برای کشت خشخاش قطعاً نیاز به تخریب جنگل و قطع درختان بلوط نیست.
وی افزود: با توجه به اینکه کشت خشخاش، از نظر قانونی کشت ممنوعه است و تبعات قانونی و قضائی به دنبال دارد، قطعاً کسی که بخواهد اقدام به کشت این گونه در طبیعت کند، این ملاحظات را مدنظر دارد که به عنوان یک اقدام متخلفانه است و هم به لحاظ تخریب اراضی ملی و هم به لحاظ قانونی کشت خشخاش، جرم تلقی میشود. این را میداند و کاملاً مشهود است که کسی که این کار را انجام میدهد قطعاً مناطق دوردست را انتخاب میکند و ما در منطقه زاگرس چنین مناطق دور از دسترس که مناسب کشت خشخاش باشد کم داریم و یا اصلاً نداریم. در تمامی مناطق، دام، گردشگران و یا اهالی منطقه و جنگل نشینان تردد دارند و ما واقعاً مناطق دور از دسترس و مناطق بکر که دور از چشم افراد باشد و معمولاً تردد نداشته باشد، را اصلاً نداریم.
این کارشناس منابع طبیعی تصریح کرد: قطعاً وقتی چنین شرایطی بر مناطق زاگرس حکمفرما میشود، انتخاب چنین مناطقی سخت است و اگر بر فرض چنین اتفاقی هم بیفتد و کشت خشخاشی هم داشته باشیم در یک گسترههای خیلی محدود و به ندرت میتوان این مناطق را پیدا کرد و مناسب برای کشت خشخاش دید. چنین مناطقی معمولاً کاملاً حساس هستند و برای آماده کردن زمین برای کشت خشخاش نیاز به هیچ ادوات مکانیکی بزرگ و یا نیاز به از بین بردن پوشش جنگلی منطقه وجود ندارد. کشت خشخاش باید در مناطقی که انجام میشود باید با رعایت حداکثر ملاحظات دستکاری در طبیعت باشد که حساسیت برای رهگذران، دامداران و نیروهای حفاظتی که در منطقه هستند، ایجاد نکند.
وی افزود: کسی که این کار را میکند قطعاً میداند که باید کمترین دستکاری ها را در طبیعت انجام دهد تا این حساسیت را ایجاد نکند و توجهها را به منطقه جلب نکند. بنابراین ضرورتی برای قطع جنگل و قطع درختان بلوط وجود ندارد که بخواهد چنین کاری را بکند. یک چنین اظهار نظری که درختان بلوط را قطع میکنند و به جای آن تریاک میکارند این حکایت از این حقیقت دارد که شناخت دقیق و درستی از جنگل و کشت خشخاش نزد اظهار کننده وجود ندارد.
خاکپورتاکید کرد: ممکن است این اتفاقات به صورت پراکنده اتفاق بیفتد و کسی منکر نیست ولی اینکه ما قضاوت عمده داشته باشیم آن هم از سوی فردی که جایگاه اجتماعی و علمی داشته باشد، فکر میکنم یک اظهار نظر منطقی و معقولی نیست که اظهار کنیم جنگلها و درختان بلوط زاگرس را از بین میبرند و به جای آن تریاک میکارند و این در تبانی با یک دستگاه دولتی و متولی است و به علاوه اینکه این حساسیت در مورد کشت خشخاش در دستگاههای متولی وجود دارد.
این فعال محیط زیست افزود: علاوه بر همه اینها ستاد مبارزه با مواد مخدر در استانها، جلسات دائم و مستمر برگزار میکند. دستگاههایی که میتوانند در شناسایی مناطقی که کشت خشخاش اتفاق میافتد، نقش داشته باشند در این ستادها حضور دارند و همواره این تعامل وجود دارد که از ظرفیتهای این دستگاههای دولتی، از نیروهای حفاظتی، نیروهای گشت و مراقبتی که در منطقه دارند، نیروهایی مثل منابع طبیعی و نیروهای محیط زیست، همیاران طبیعت، مردمی که با این دستگاهها همکاری میکنند و از تمامی ظرفیتهای اینها، ستاد مبارزه با مواد مخدر استفاده میکند تا این مناطق را شناسایی کرده و از بین ببرند. یعنی موضوع با چنین حساسیتی دنبال میشود.
خاکپور در پایان گفت: این گلایه را از روابط عمومی سازمان جنگلها هم داریم که در پاسخ به این تشویش اذهان عمومی که در حال اتفاق افتادن است و اتهامی که به سازمان جنگلها زده شده، هم به لحاظ اتهامی که به دستگاههای دولتی و سازمان جنگلها وارد شده و هم به لحاظ تشویشی که در اذهان عمومی اتفاق میافتد و همچنین ترویج ناامیدی است، سزاوار بود که روابط عمومی سازمان جنگلها واکنش به موقع و هوشمندانه ای داشته باشد و بتواند از گسترش چنین خبرهای ناامید کننده و خبرهایی که زحمات بخشی از فرزندان آب و خاک را نادیده میگیرد، پیشگیری کند اما چنین نشد. انشاالله بتوانیم در یک هم افزایی با هم عوامل اصلی تخریب جنگلهای زاگرس را کنترل کنیم و در یک مشارکت مسئولانه و تعامل رو به جلو با مردم منطقه زاگرس و اهالی این منطقه به فکر حفظ و نگهداری جنگلهای منطقه زاگرس باشیم.