بهانه گیری های کودک؛ خوب یا بد؟!
بهانه گیریهای کودکانه، یکی از چالش برانگیزترین جنبههای زندگی هر پدر و مادریست. وقتی کودک میخندد و راحت است، ما احساس میکنیم والدین خوبی هستیم، اما وقتی داد میزند، پا میکوبد و ناسازگاری میکند، ما احساس آشفتگی و نگرانی میکنیم و فکر میکنیم حتما چیزی ایراد دارد.
باور کنید یا نه، کج خلقیها و ناسازگاریهای کودک نوپای شما، بخش مهمی از سلامت روحی و روانی او هستند.
اما چه باور کنید و چه نه، بهانه گیریهای کودک خردسال شما، بخش مهمی از سلامت روحی و روانی اوست و ما میتوانیم یاد بگیریم در مواجهه با آن آرام و خونسرد باشیم. در این مطلب چند دلیل مهم اینکه چرا بهانه گیریهای کودک، چیز بدی نیست را برایتان میگوییم.
۱. بروز دادن بهتر از سرکوب کردن است
اشک حاوی کورتیزول یا همان هورمون استرس است. وقتی گریه میکنیم در واقع استرس را از بدنمان خارج میکنیم. همچنین معلوم شده که اشک، فشار خون را پایین آورده و سلامت هیجانی را بهبود میدهد. شاید متوجه شده باشید که وقتی کودک خردسالتان در آستانهی ناسازگاری و جیغ و داد کردن است، حال و شرایط خوبی ندارد؛ عصبانی و مستاصل است و صورتش سرخ شده و کلافه است. اما وقتی طوفان خوابید و جو آرام شد، او حال بهتری دارد.
باید اجازه بدهید بچهها بهانه گیریها و داد و بیدادهایشان را بکنند، بدون اینکه این پروسه را بهم بزنید، تا بتوانند به پایان احساسات ناآرام خود برسند. فریاد زدن و گریه کردن، آسیبی نمیزند، بلکه پروسهای برای جلوگیری از آسیب است.
2. جیغ و داد کردن به کودک کمک میکند یاد بگیرد
چند سال پیش من پرستار کودک 5 سالهای بودم. یک روز او با لگوها چیزی میساخت، بعد از چند دقیقه نتوانست ادامه بدهد و شروع کرد به داد و فریاد کردن. اما بعد از اینکه آرام شد نشست و ساختمانی را که میخواست کامل کرد. لحظات زیادی مانند این را دیدهام که کودک، دچار چالش میشود و ناتوانی و کلافگیاش را بروز میدهد، او در واقع با این کار، ذهنش را پاکسازی میکند و چیز جدیدی یاد میگیرد. یاد گرفتن مثل نفس کشیدن برای بچهها طبیعی است. اما وقتی کودکی نمیتواند تمرکز کند یا گوش بدهد، معمولا یک مشکل هیجانی وجود دارد که جلوی پیشرفت او را گرفته است. تحقیقات نشان میدهد برای اینکه کودک چیزی یاد بگیرد، باید شاد و راحت باشد و ابراز ناراحتیها و نابسامانیهای هیجانی، بخشی از این پروسه است.
3. میتواند بهتر بخوابد
مشکلات خواب معمولا به این علت بوجود میآیند که ما پدر و مادرها فکر میکنیم بهترین رویکرد نسبت به ناسازگاری و بهانه گیری و بد خلقیهای کودک، اجتناب از آنهاست. بنابراین احساسات فروخورده و سرکوب شدهی کودک، وقتی که مغزش در حال استراحت است قلیان میکنند. بچهها نیز درست مانند بزرگسالان دچار بیخوابی میشوند چون استرس دارند یا سعی میکنند چیزی را که اتفاق افتاده پردازش کنند. اجازه دهید کودکتان تا انتهای داد و فریادهایش پیش برود تا وضعیت هیجانیاش بهبود پیدا کند و خواب شبانهی بهتری داشته باشد.
4. شما «نه» گفتهاید و این چیز خوبی است
این احتمال وجود دارد که کودک نوپای شما به این خاطر که از شما «نه» شنیده است، ناسازگاری و داد و فریاد کند، و این اتفاق خوبی است! «نه» گفتن، حد و حدودهای آشکاری را به فرزندتان نشان میدهد که بداند چه چیزی قابل قبول و چه چیزی غیر قابل قبول است. گاهی ممکن است از «نه» گفتن خودداری کنیم زیرا نمیخواهیم با نتایج هیجانی آن روبرو شویم، اما میتوانیم همزمان با قاطعیت و جدی بودن نسبت به حد و حدودها، همچنان عشق و دلسوزی و آغوشمان را نثارش کنیم. «نه» گفتن یعنی شما از شلوغی و داد و فریاد نمیترسید و به عنوان والدین، عوارض جانبی هر هیجانی را میپذیرید.
5. کودکتان برای ابراز احساسات خود احساس امنیت میکند
معمولا بهانه گیری و ناسازگاری، جنبهی اعتراضی دارد، حتی اگر همیشه هم اینطور احساس نکنید! در بیشتر موارد، بچهها بهانه گیری و داد و فریاد نمیکنند تا ما را فریب بدهند یا چیزی را که میخواهند به دست بیاورند. معمولا کودک «نه»ی شما را پذیرفته و جیغ و دادهایش، ابراز احساسی است که نسبت به آن دارد. شما میتوانید همچنان قاطع روی «نه»ای که گفتهاید بایستید و با ناراحتی و دلخوری او همدردی کنید. ناراحتی کودکتان بابت کلوچهی خُرد شده یا رنگ جورابی که دوستش ندارد فقط یک بهانه است، و عشق و ارتباط همان چیزی است که واقعا به آن نیاز دارد.
6. ناسازگاریها شما را به هم نزدیکتر میکند!
باورش سخت است اما منتظر بمانید و تماشا کنید. شاید به نظر نرسد که کودک عصبانی شما تحسینتان میکند اما این کار را میکند. بگذارید طوفان احساساتش را پشت سر بگذارد، سعی نکنید جلوی او را بگیرید یا اصلاحش کنید. زیاد حرف نزنید اما چند کلمهي مهربانانه و اطمینان بخش به او بگویید و او را در آغوش بکشید. کودک خردسال شما آغوش بی قید و شرط تان را خواهد پذیرفت و بعد از آن به شما احساس صمیمیت بیشتری پیدا خواهد کرد.
7. ناسازگاری و بهانه گیری، در بلند مدت به رفتار کودکتان کمک خواهد کرد
گاهی هیجانات بچهها بصورتهای دیگری نیز ظاهر میشود مثلا تهاجم، امتناع از انجام کارهای سادهای چون مسواک زدن، لباس پوشیدن و … اینها همه علائم طبیعی هستند که نشان میدهند کودک شما با هیجاناتش درگیر است. قیل و قالها و گریهها و بهانه جوییها به فرزند خرسالتان کمک میکنند احساسات خود را که مانع دوستی طبیعی با خودش میشوند تخلیه کند.
8. اجازه دهید داد و فریادهایش را در خانه بزند تا کمتر به بیرون کشیده شود
وقتی کودک ببیند میتواند تمام هیجانات و خشم خود را در خانه بروز بدهد، معمولا انتخاب میکند که ناراحتیهایش را در همین خانه ابراز کند چون تجربه کرده که کاملا به او گوش میدهید و مانعش نمیشوید. هر چه بیشتر از کودک نوپایتان بخواهید که مسائل را بین خودتان نگه دارد، احتمال اینکه جیغ و دادهایش را به بیرون از خانه و میان جمع بکشد کمتر خواهد شد. هر چه بیشتر برای گوش دادن به احساسات ناراحت کنندهی فرزند خود در خانه گوش دهید، احساسات منفی کمتری را با خود حمل خواهد کرد و در هر شرایطی آنها را تخلیه نمیکند.
9. کودک شما کاری را میکند که بیشتر آدمها فراموش کردهاند انجامش دهند
هر چه کودک شما بزرگتر شود، کمتر گریه و داد و بیداد خواهد کرد، چون کم کم رشد میکند و یاد میگیرد چطور هیجانات خود را کنترل کند. او یاد میگیرد که برای جور بودن با جامعهای که چندان پذیرای طوفانهای هیجانی نیست باید خودش را تنظیم کند. ما بزرگترها نیز وقتی عصبانی میشویم یا استرس میگیریم به گریه کردن نیاز داریم. برای بزرگسالان و مخصوصا مردها گریه کردن سخت است و به راحتی نمیتوانیم آنقدر احساس راحتی و اطمینان کنیم که به احساساتمان اجازهی بروز بدهیم. پس اجازه دهید کودکتان مراسم خاص خودش را برای تخلیهی هیجاناتش انجام دهد!
10. این ماجراها برای شما هم خوبند!
وقتی برای ناسازگاریهای کودکمان آماده و پذیرا باشیم، احساسات بزرگی در خود ما نیز برانگیخته میشود. ممکن است وقتی بچه بودیم پدر و مادرمان به گریهها و داد و فریادهایمان با حس همدلی گوش نمیدادند. ناراحتی و بیقراری فرزند کوچکمان میتواند خاطراتی را به ذهنمان بیاورد که چگونه با ما رفتار میشد، خاطراتی که حتی شاید تا این زمان یک بار هم به یاد نیاورده بودیم. پدر و مادر بودن، راهی برای التیام چالشهای هیجانی خودمان نیز هست چون فرصتی پیدا میکنیم تا به درون خودمان نیز گوش دهیم.
بعد از این جنجالها با کودکتان، وقتی برای مراقبت و نوازش خود در نظر بگیرید؛ با یک دوست درد دل کنید، چیزی پیدا کنید و به آن از ته دل بخندید، شاید هم بهتر باشد یک دل سیر گریه کنید. حفظ خونسردی نیاز به تمرین دارد اما وقتی به این مهارت دست پیدا کنیم، ناخودآگاه مغزمان را برنامه ریزی میکنیم تا پدر یا مادری آرامتر و صلحجوتر باشیم.