بروکینگز؛ حمله به سوریه اقدامی برای تقویت مواضع آمریکا بود/ آیا حملات تلافی جویانه آمریکا در عراق و سوریه ادامه خواهد یافت؟

    کد خبر :788345

موسسه بروکینگز با حساب‌شده خواندن عملیات هوایی روز پنجشنبه آمریکا علیه گروه‌های مقاومت عراق، بر این باور است که چنین حملاتی اگر چه ضرورت دارد، در بلند مدت قادر به حل مشکلات نیست؛ چرا که ریشه شرایطی که عامل تقویت گروه‌های حامی ایران است، به ضعف نهادهای دولتی در ارائه خدمات به جامعه باز می‌گردد.

«بازتاب»؛ آرش صفار– روز پنجشنبه، نیروی هوایی ایالات متحده، نقاطی از سوریه در نزدیکی مرز عراق را بمباران کرد. «بی‌بی‌سی» هدف این حمله که به دستور «جو بایدن» انجام شده را مواضع «شبه نظامیان شیعه عراقی و نزدیک به ایران» عنوان کرده است.

پنتاگون در بیانیه‌ای مدعی شده است که در جریان این عملیات «چندین تاسیسات واقع در یک نقطه کنترل مرزی که مورد استفاده شماری از گروه‌های پیکارجوی مورد حمایت ایران از جمله کتائب حزب الله و کتائب سید الشهدا بود» هدف قرار گرفته است. به گفته مقام‌های آمریکایی، در این عملیات از هفت بمب 226 کیلوگرمی برای هدف قرار دادن «مجموعه کوچکی از ساختمان‌ها در یک گذرگاه غیررسمی مرزی که محل قاچاق سلاح بود»، استفاده شده است.

این عملیات نیروی هوایی آمریکا به تلافی حملات راکتی اخیر به مراکز استقرار نظامیان آمریکایی در عراق، در نزدیکی اربیل که منجر به کشته شدن یک پیمانکار فلیپینی و زخمی شدن چند نظامی آمریکا شده بود، انجام شده است.

گروه دیدبان حقوق بشر، مستقر در انگلیس، اعلام کرده است که در عملیات آمریکا، 22 «شبه نظامی نزدیک به ایران» کشته شده‌اند؛ این در حالی است که «صابرین نیوز»، نزدیک به حشد الشعبی، تعداد کشته‌شدگان را تنها یک نفر اعلام کرده است.

موسسه «بروکینگز»، در یادداشتی به قلم «رانج علاءالدین» به بررسی این عملیات نظامیان آمریکایی پرداخته است. بنابر این یادداشت، حمله راکتی به پایگاه آمریکا در نزدیکی اربیل نخستین آزمون رئیس‌جمهور بایدن در برابر ایران و اقدامات تنش‌آفرین شبه‌نظامیان متحد آن بوده است.

به عقیده علاءالدین، اقدام آمریکا پاسخی حساب‌شده بود؛ چرا که هم در برابر اقدامات ایران و متحدان آن موازنه ایجاد می‌کند و هم مانع افزایش تنش و بی‌ثباتی در عراق می‌شود؛ تنش و بی‌ثباتی در عراق شرایطی را به وجود می‌آورد که ایران و متحدانش، از آن برای افزایش نفوذ خود بهره می‌گیرند. از سوی دیگر اقدام آمریکا مانع از به چالش کشیدن اقتدار اربیل و بغداد، توسط گروه‌های حامی ایران می‌شود و به آن‌ها اجازه می‌دهند که به مدیریت بحران اقتصادی تمرکز کنند.

تحلیل‌گر بروکینگز ادامه می‌دهد که سیاست آمریکا در قبال ایران نباید مانند دوره ترامپ بر مدار مقابله با ایران باشد، بلکه باید بر مبنای استفاده از زور علیه بازیگرانی که پرسنل آمریکایی را تهدید می‌کنند، سازمان یابد. این سیاست می‌تواند موضع آمریکا در مذاکرات دیپلماتیک بر سر پرونده هسته‌ای ایران را تقویت کند؛ چرا که ایران فکر می‌کند می‌تواند با آسیب‌رساندن به نیروهای آمریکا، موضع خود در مذاکرات را تقویت کند و بر این باور است که دولت بایدن انعطاف زیادی در برابر حمله نیروهای نیابتی ایران به نظامیان آمریکا دارد.

بنا بر یادداشت بروکینگز، چنین پاسخ‌هایی از جانب آمریکا برداشت ایران را تغییر می‌دهد و در برابر اقدام علیه نیروهای آمریکایی، بازدارنگی به وجود می‌آورد؛ در نتیجه تهران حمله به مراکز نظامی آمریکا را کاهش خواهد.

به باور رانج علاءالدین، عملیات نظامی آمریکا باید سه هدف را دنبال کند؛ در کوتاه مدت باید از نیروهای نظامی آمریکا و ائتلاف ضد داعش محافاظت کند؛ در میان مدت باید در پی تقویت مسیر دیپلماتیک در پرونده هسته‌ای باشد و در بلند مدت باید نهادها و بازیگران محلی در عراق و سوریه را برای پر کردن خلأ که نیروهای نیابتی ایران از آن برای اقدامات خود بهره می‌گیرند، تقویت کند. در واقع اقدامات نظامی به خودی خود، مشکل را حل نمی‌کند و ریشه مشکل در بی‌ثباتی محیط سیاسی، ضعف نهادها و ناتوانی آن‌ها در تأمین امنیت و خدمات اجتماعی است که بازیگران غیردولتی را تقویت می‌کند.

نویسنده یادداشت با تأکید بر اینکه اربیل و بغداد در شرایط کنونی امکان مقابله با گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت ایران را ندارند، به این نکته اشاره می‌کند که هر زمان که آمریکا اقدام به عملیاتی این چنینی کرده است، فشار بر ایران و نیروهای نیابتی آن افزایش یافته است که این امر به نوبه خود آسیب به سرمایه سیاسی اربیل و بغداد، پس از حملات گروه‌های حامی ایران را کاهش داده است. از سوی دیگر پاسخ آمریکا به گروه‌های حامی ایران، اربیل و بغداد را از مقابله مستقیم با این گروه‌ها بی‌نیاز می‌کند و از این طریق مانع تضعیف بیش‌تر آن‌ها می‌شود.

نکته پایانی که نویسنده بروکینگز بر آن تأکید می‌کند این است که اقدام نظامی آمریکا علیه گروه‌های مورد حمایت ایران، سرمایه اجتماعی «رهبران و اصلاح‌طلبان» عراق و گروه‌های مخالف ایران را افزایش می‌دهد و آن‌ها را قادر به توسعه نفوذ اجتماعی خود و مهار نیروهای نیابتی ایران می‌کند. در حالی که نیروهای نیابتی ایران از سمبل‌ها و ساخت روایت برای توسعه نفوذ خود بهره می‌گیرند، حملات آمریکا به آن‌ها این روایت‌ها و سمبل‌ها را تضعیف خواهد کرد و به کاهش نفوذ گروه‌های مورد حمایت ایران می‌انجامد.

با توجه به یادداشت بروکینگز به نظر می‌رسد حملات تلافی‌جویانه به گروه‌های مقاومت در عراق، یکی از محورهای سیاست خارجی آمریکا در عراق خواهد بود. از این طریق آمریکا در پی بالا بردن هزینه حمله به مواضع خود در عراق و ایجاد بازدارندگی در برابر گروه‌های مقاومت عراق است. با این حال، با توجه به اینکه تکرار چنین عملیاتی احتمالا پاسخ گروه‌های حشد را در پی خواهد داشت، حملات به گروه‌های عراقی حامی ایران نه در عراق بلکه در سوریه انجام خواهد گرفت؛ این موضوع می‌تواند با سیاست اسرائیل، یعنی هدف قرار دادن مواضع مقاومت در مرز عراق و سوریه در یک راستا قرار گیرد.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید