برترین فیلمهای دفاع مقدس به انتخاب سینماگران
دفاع مقدس صحنه بیبدیل رشادتهای رزمندگانی است که تابلوی زیبایی از ایثار را به نمایش گذاشتند. در این میان سینما بیشترین نقش و تاثیر را برای به نمایش گذاشتن آن صحنههای مانا و گیرا بهعهده داشته است. گواه این ادعا دهها اثر سینمایی است که هنرمندان متعهد این مرز و بوم به هنر ایران و جهان عرضه کردهاند. روزنامه جامجم نخستین بار اقدام به نظرخواهی از عموم اهالی سینما برای انتخاب بهترین فیلم و بهترین کارگردان سینمای دفاع مقدس کرده است.
استقبال گسترده اهالی سینما از این طرح هم نشان از توجه عموم هنرمندان به این ژانر را دارد و هم استقبال از چنین حرکتی که جای خالی آن محسوس بود، چرا که تاکنون نهادهای متولی سینمایی اقدامی برای معرفی آثار برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس بویژه به انتخاب جمع کثیری از اهالی سینما به انجام نرسانده بودند. روزهای گذشته خانمها و آقایان امیر اسفندیاری، امیرحسین صدیق، انسیه شاهحسینی، بهرام عظیمی، جواد نوروزبیگی، حسین ایری، رضا سبحانی، روحالله سهرابی، ستاره اسکندری، سعید سهیلی، سیداحمد میرعلایی، سیدرضا اورنگ، شاهد احمدلو، عباس نادری، غلامرضا فرجی، فخرالدین صدیقشریف، مازیار رضاخانی، محمد احمدی، محمد جعفری، محمدحسین فرحبخش، محمدقاصد اشرفی، مهرداد غفارزاده، نیوشا ضیغمی و هادی داداشی به فراخوان جامجم پاسخ دادند و امروز نیز پاسخ 20 چهره سینمایی دیگر را میخوانید:
بهروز شعیبی، کارگردان و بازیگر
بهترین فیلم دفاع مقدس از نگاه من «باشو غریبه کوچک» و بهترین کارگردان مرحوم رسول ملاقلیپور و ابراهیم حاتمیکیا هستند.
در باشو غریبه کوچک، شاهد نگاه کامل و گسترده مردم یک سرزمین در تقابل با جنگ (یا هشت سال دفاع مقدس ما) داشتند. کارگردان این فیلم بسیار هوشمندانه به موقعیت و مظلومیت مردم ما در این هشت سال نگاه و آن را به شیوهای درست دراماتیزه کردند. این فیلم در نقاطی که دور از مناطق مرزی و جنوب کشور است، روایت میشود؛ اما اثرات و تبعات جنگ را بخوبی در آن مناطق هم میتوان مشاهده کرد. به عبارت دیگر شاهد اثرات جنگ بر تمام قومیتهای یک کشور هستیم و میتوانیم همبستگی را میان تمام مردم کشور ببینیم. باشو به ما یادآوری میکند امنیت یک کشور در جای جای آن تاثیرگذار است و شامل حال تمام مردم یک سرزمین میشود.
حمید فرخنژاد، بازیگر
در پاسخ به این سوال روزنامه جامجم که بهترین فیلم دفاع مقدس کدام است اگرچه فیلمهای زیادی ساخته شده است اما انتخاب من فیلم باشو غریبه کوچک ساخته بهرام بیضایی است.
ناصر ملکمطیعی،بازیگر
«آژانس شیشهای» هنوز که هنوز است، حرف اول را میزند. این فیلم مضمونی قوی داشت و خیلی خوشساخت بود و پرویز پرستویی هم بازی فوقالعادهای در آن داشت. ابراهیم حاتمیکیا هم کارگردان فهیم و کاربلدی است که در هر حوزهای میتواند خوب فیلم بسازد، اما این که همچنان فیلمهایی راجع به جنگ میسازد و درست هم میسازد، نشان از علاقه زیادش به این حوزه دارد و همین خودش قابل تقدیر است.
محمد متوسلانی، کارگردان و بازیگر
از دید من بهترین کارگردان دفاع مقدس و بهترین فیلم «آژانس شیشهای» است. «آژانس شیشهای» ضمن بازیهای شایستهای که داشت، موضوع و نگاه خوبی هم به مسائل مربوط به دفاع مقدس داشت و به گونهای تصنعی شعار نمیداد. همچنین این فیلم در زمان اکرانش تاثیر خوبی روی جامعه گذاشت.
سارا خوئینیها، بازیگر
خسته نباشید به شما. بهترین فیلمهای سینمایی سینمای دفاع مقدس از نگاه من دو فیلم دیدهبان و مهاجر هر دو به کارگردانی آقای ابراهیم حاتمیکیا است.
احسان عبدیپور، کارگردان
سینمای جنگ ما عین جنگ ما، فیلمسازی ایدئولوگ میخواست و میخواهد. هیچ اسپیلبرگی با هیچ حدی از ظرایف ساخت سینمایی یک اثر الزاما موفق به رخنه به لایههای معنایی و ساختاری جنگ ما نمیشد، اما حاتمی کیا از این در وارد شد و در «آژانس شیشهای» یک فیلم بالغ از منظر گرامر سینما خلق کرد. او با اجتماع فیلمهایش یک جریان است.
محمد صادق کوشکی، نویسنده و منتقد فرهنگی
از بین تمام فیلمهای دفاع مقدس «مهاجر»، «وصل نیکان» و «هور در آتش» را بیشتر از همه میپسندم و در بین کارگردانهای این حوزه هم ابراهیم حاتمی کیا و عزیزالله حمیدنژاد.
فیلمهای سینمای دفاع مقدس به دو بخش تقسیم میشوند، فیلمهایی که مستقیم به جبهه و جنگ و فیلمهایی که به پیامدهای هشت سال دفاع مقدس میپردازند که گاهی بعضی از دوستان این دو را با هم اشتباه میگیرند. مثلا «از کرخه تا راین» فیلم دفاع مقدس نیست، بلکه فیلمی است درباره پیامدهای دفاع مقدس، اما در خصوص «مهاجر» و «وصل نیکان» باید بگویم که اینها به ابعادی از دفاع مقدس اشاره میکنند که نه در آن زمان و نه حتی امروز شناخته شده نیستند. «هور در آتش» هم به شکلی کاملا دقیق و مستندگونه تلاش کرده واقعیتهای انسانی دفاع مقدس را به تصویر بکشد و متاسفانه عزیزالله حمیدنژاد هیچوقت بعد از این فیلم نتوانست موفقیتاش را دوباره تکرار کند. «هور در آتش» اولین و درخشانترین کار عزیزالله حمیدنژاد محسوب میشود.
گلاره عباسی، بازیگر
وقتی اسم دفاع مقدس میآید ناخودآگاه اسم نرگس آبیار و ابراهیم حاتمیکیا به ذهن من میآید.
در بین فیلمهای دفاع مقدس هم فیلمهای خاطرهانگیز زیاد هستند، مثل «شیار 143»، «نفس»، «آژانس شیشهای»، «بوی پیراهن یوسف» و…. اما «شیار 143» و نرگس آبیار برایم حس و حال دفاع مقدس را بیشتر تداعی میکند. به این دلیل که «شیار 143» با محوریت یک زن است و از آنجا که کمتر فیلمی تا به حال به رنجهای مادران شهدا میپرداخته جذابیت بیشتری برایم دارد.
بهنوش بختیاری، بازیگر
معیارهای من برای انتخاب بهترینها صداقت فیلم و شیوه کارگردانی روان و عیب و حسن جنگ را باهم گفتن است. بر اساس این معیارها بهترین فیلمها از دیدگاه من لیلی با من است و آژانس شیشهای است. اما برای بهترین کارگردان، محمدحسین مهدویان را انتخاب میکنم و البته کمال تبریزی را هم به همان دلایلی که گفتم خیلی دوست دارم.
حمیدرضا مدقق، استاد دانشگاه و منتقد فرهنگی
انتخابهای من «آژانس شیشهای» و «ایستاده در غبار» و برای کارگردانی محمدحسین مهدویان هستند.
«آژانس شیشهای» حرفی میزند که هنوز و همیشه به روز است و نگاه دو قطبی گونهای که فیلم مطرح میکند را همچنان میتوان در جامعه مشاهده کرد. این فیلم در زمان خودش فیلمی جسور و نوآورانه بود و هنوز که هنوز است دیدنی است. «ایستاده در غبار» هم نگاه جدیدی به حال و هوای یک فرمانده و جنگ دارد و در واقع خون جدیدی را به سینمای دفاع مقدس میدمد.
محمدحسین مهدویان هم بهدلیل نوآوری و نگاه بدیع و جدیدی که به این عرصه دارد کارگردان مورد علاقهام در سینمای دفاع مقدس است.
مهشید افشارزاده، کارگردان و بازیگر
به نظرم میان فیلمهای دفاع مقدس «لیلی با من است» و «اشک سرما» از همه شاخصتر هستند و همینطور آقایان عزیزالله حمیدنژاد و کمال تبریزی.
لیلی با من است را از این جنبه نسبت به بقیه فیلمها ترجیح میدهم که فاقد هرگونه شعارزدگی بود و روی بیننده تاثیر مثبتی میگذاشت. این فیلم با نگاه تازهای که به دفاع مقدس داشت مخاطب را با روحیهای شاد به بیرون سالن روانه میکرد.
فرود عوضپور، کارگردان و مستندساز
سینما بهدلیل آن که هنری چندوجهی است نقش بارزی برای نمایش شکوه دفاع مقدس دارد. فراخوان روزنامه جامجم برای بهترین آثار از این زاویه اهمیت ویژهای دارد چراکه تاکنون نهادهای مختلف هنری از انجام چنین کاری کوتاهی کردهاند و خلاقیت روزنامه جامجم که این آثار برتر را با انتخاب خود اهالی سینما معرفی میکند، شایسته تحسین است. برای شخص بنده ده کار برگزیده دفاع مقدس اینها هستند: آژانس شیشهای/ ابراهیم حاتمیکیا، گیلانه/ رخشان بنیاعتماد، دوئل/ احمدرضا درویش، لیلی با من است/کمال تبریزی، از کرخه تا راین/ ابراهیم حاتمیکیا، کیمیا /احمدرضا درویش، باشو غریبه کوچک /بهرام بیضایی، ملکه/ محمدعلی باشهآهنگر، بوی پیراهن یوسف/ ابراهیم حاتمیکیا و شیار 143/ نرگس آبیار.
ابراهیم وحیدزاده، کارگردان
فیلمسازان بسیاری فیلمهای دفاع مقدسی ساختند، اما به نظرم ابراهیم حاتمیکیا از بقیه موفق تر است. حاتمیکیا یک سینماگر است و با شیوه کار و تکنیک سینما آشناست. او سینما را میشناسد.
در بین آثارش هم «آژانس شیشهای» سینما بود. این فیلم، فیلمی بود که تمام اصول فیلمسازی در آن رعایت شده بود و همیشه میتوان آن را با اشتیاق تماشا کرد.
عبدالله باکیده کارگردان سینمای دفاع مقدس
به نظرم «دیدهبان» و ابراهیم حاتمیکیا بهترینها در سینمای دفاع مقدس هستند.
«دیدهبان» فیلمی است که به فضای عرفانی و موقعیت بچههای جنگ نزدیک و حدود 20 دقیقه اولش بسیار درخشان است.
کلا حاتمیکیا در تمام آثارش از جمله «مهاجر»، «از کرخه تا راین»، «آژانس شیشهای» و… به مقوله دفاع مقدس و آدمهایش میپردازد. البته فیلمسازان دیگری مانند آقای درویش در آثاری چون «کیمیا» و «دوئل» نگاهی انسانی و تلخ توام با امید به دفاع مقدس دارد.
بهاره رهنما، بازیگر
ابراهیم حاتمیکیا خیلی اختصاصی در حوزه دفاع مقدس کار کرده و از این لحاظ ایشان را انتخاب میکنم؛ اما از جمله فیلمهای دفاع مقدسی که سمپاتی زیادی با درام آن داشتم «وصل نیکان» بود.
جمال شورجه، کارگردان سینمای دفاع مقدس
«پرواز در شب»، «کانی مانگا» و «دیدهبان» از نظر من بهترینهای دفاع مقدس است و ابراهیم حاتمیکیا و مرحوم ملاقلیپور بهترین کارگردانهای این حوزه.
پرواز در شب، فیلمی بود که هم به لحاظ ساختار و هم محتوا و انطباقی که با فرهنگ عاشورایی داشت، بسیار قوی بود. شخصیت نریمان که مرحوم فرجالله سلحشور آن را بازی میکرد هم نقشی است که در ذهنم به یادگار مانده است.
علی ملاقلیپور،کارگردان
فیلم «بلمی به سوی ساحل» اولین فیلم سینمایی رسول ملاقلیپور؛ چون مسئولان به این فیلم باور زیادی نداشتند و با بودجهای اندک ساخته شد. بلمی به سوی ساحل، مسأله روز مردم را مطرح میکرد و عوامل فیلم به قدری این فیلم را باور و در قبال آن احساس مسئولیت میکردند که در خرمشهر زیر توپ و تانک و در منطقه جنگی و زیر آتش این فیلم را ساختند. به قدری که حتی چند نفر از نیروهای تدارکات فیلم پای فیلم و باورهایشان در خرمشهر شهید شدند.
از آنجا که رسول ملاقلیپور خودش مستندساز صحنههای سقوط خرمشهر بود تمام صحنهها و خانههای ویران فیلم واقعی است و بلمی به سوی ساحل، ثبت تاریخ دفاع یک ملت به پای باورهایش است.
افسانه بایگان،بازیگر
برای انتخاب بهترین فیلم دفاع مقدس میتوانم بدون اولویت از کرخه تا راین، آژانس شیشهای و لیلی با من است را نام ببرم. از کرخه تا راین را به خاطر نگاه لطیف به پیامدهای جنگ برگزیدم و فیلم لیلی با من است را به خاطر نگاه واقعی و بیاغراق به رزمندهها و فیلم آژانس شیشهای را بهخاطر پرداخت خوب و نمایش تنهایی رزمندهها بعد از جنگ انتخاب میکنم. بهترین کارگردانان دفاع مقدس به زعم من ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور، کمال تبریزی و مجید مجیدی هستند. امیدوارم این توضیحات برای علت این انتخابها کافی باشد. موفق باشید.
سیاوش حقیقی، تهیه کننده و دبیر جشنوارههای سینمایی
سه فیلم برگزیده من، ضمن احترام به همه آثار ماندگار دفاع مقدس، فیلمهای میم مثل مادر، آژانس شیشهای و دوئل است. و به طورطبیعی هم کارگردانهای برگزیده نیز ملاقلیپور، حاتمیکیا و احمدرضا درویش هستند. فیلمهای آقا رسول حس دارد و به آنها علاقه دارم. فیلمهای حاتمیکیا و مشخصا آژانس شیشهای را مردم همه دوست دارد و فیلمهای ایشان تاثیر و جلوه دارد. اما در مورد درویش باید گفت به لحاظ تکنیک از بقیه جلوتر است و از این لحاظ بر سینمای دفاع مقدس تاثیر گذاشته است. بهطور کلی معتقدم ما دو کارگردان داریم که دکوپاژ را به معنای واقعی میشناسند. نخست بزرگنیا و دیگری درویش. و از این زاویه درویش متفاوت میشود.
فریبا نادری، بازیگر
در یکی ـ دو سال گذشته کارهایی در حوزه دفاع مقدس ساخته شد که با سلیقه روز مخاطب بسیار همخوانی داشت و این فیلمها برای نسل جدیدی که در آن ایام حضور نداشت هم بسیار مفید و دیدنی بود، مثل «ایستاده در غبار». اما اگر بخواهم یک فیلم را در حوزه دفاع مقدس انتخاب کنم حتما «لیلی با من است» را انتخاب میکنم.
خاطرم هست پدرم با داشتن چهار فرزند، عازم جبهه شد و ما در آن روزها همراه با مادرم در منزل خاله پدرم ساکن شدیم. آن روزها صدای آژیر خطر بود و اضطراب و نگرانی و فیلمی که بعدها توانست آن ذهنیت ترسناک را در من کم کند، «لیلی با من است» بود. «لیلی با من است» باعث شد من از جنگ فقط تصور مرگ و خون نداشته باشم و وجوه دیگر جنگ را هم ببینم.
در کارگردانی هم به نظرم کارگردانهایی که خودشان از نزدیک آن محیط را لمس کردند، بهتر میتوانند حق مطلب را ادا کنند. ساخت فیلم در حوزه دفاع مقدس جسارت میخواهد و با احترام به تمام کسانیکه در این حوزه کار میکنند، سلیقه شخصی من در سینمای دفاع مقدس ابراهیم حاتمیکیا و «لیلی با من است» است.