بدون دارو هم میشود بدن متناسب داشت
خیلیها هستند که حتی خودشان هم گول هیکل شأن را میخورند، اینکه آن هیکل چقدر آمپولی است مهم نیست. مهم این است که توی خیابان به تیشرت جذب و بازوهای آنچنانیات خیره شوند. اما قرار نیست همه چیز به همین تصویر دلنشین ختم شود
باید گولاخ باشی تا ازت حساب ببرند. قدرت یعنی همین، اینکه راه بروی و چشم همه به بر و بازویت باشد. هم حسرت بخورند و هم بترسند. یک فیگور، چند تا لایک اینستاگرامی دارد؟ اندازه تمام آن چند هزار لایک، خودت را بزرگ میبینی. آنقدر که دیگر یادت میرود چند تا آمپول خرج دستکاری هورمونهایی کردهای که از تو چنین پهلوانی ساخته؛ یک پهلوان پنبه.
اما میشود بدون آن دریای هورمون هم بدنی داشت که نه آنطور خارج از فرم طبیعی، که معقول و متناسب بود و تضمینی برای سلامت و زیبایی. «همه فکر میکنند بدون دارو نمیشود بدن زیبا داشت. ما انجام دادیم و شد.» این را علی ماهر میگوید، بنیانگذار بدنسازی طبیعی در ایران و قهرمان جهان در این رشته. ۳۷ ساله است و ورزش را از شش سالگی شروع کرده.
البته معلوم است که بچه به آن سن سراغ بادی بیلدینگ نمیرود قاعدتاً و آن زمان هم اصلاً بدنسازی به گفته خودش ممنوع بوده. علی با ورزش رزمی شروع میکند و بعدش در ۱۳ سالگی وارد میدان بادی بیلدینگ یا همان بدنسازی میشود اما سه سال بعد به خاطر آسیب دیدگی شدید از ناحیه ستون فقرات، راه جدیدی پیش رویش باز میشود.
ماجرا را از زبان خودش بخوانید: «من به اجبار از ورزش دور شده بودم اما چون علاقه زیادی به آن داشتم، سعی کردم بهصورت آکادمیک دنبال ورزش باشم. آن زمان برایم سوال بود که چرا در این سن جوانی دچار آسیب شدهام؟ بله سوال این بود، چرا آسیب؟ واقعاً چرا یک جوان ۱۸، ۱۹ ساله باید آسیب ببیند آن هم در شرایطی که بالاترین آمادگی بدنی را دارد؟
بعد از عمل جراحی سنگینی که داشتم شروع کردم به مطالعه در این زمینه. آن موقع در سفرهایی که به کشورهای همجوار داشتم با رشتهای بهنام «نچرال بادی بیلدینگ» آشنا شدم که همان بدنسازی طبیعی است. قبل از آن هم البته برایم خیلی سوال بود که چرا ورزشکاران دوپینگ میکنند. وقتی میشود بهصورت طبیعی و تنها با ورزش بدن متناسب داشت، اصلاً چرا باید دوپینگ کرد؟ آن زمان مکملهای ورزشی هم به این شکل نبود و بیشتر داروهای هورمونی و استروئیدی مصرف میشد. من سال ۱۳۸۳ با نچرال بادی بیلدینگ آشنا شدم و دیدم اصلاً در دنیا دارند این کار را انجام میدهند و میگویند دوپینگ نکنید.»
ماهر از راه سختی میگوید که برای معرفی این رشته ورزشی در ایران پیش گرفته است: «اینجا پیش هر استادی میرفتم، تعجب میکرد و میگفت تو بچهای هستی کهداری حرف بی خود میزنی. احساس کردم خودم باید این کار را دنبال کنم و بگویم که ورزش بدنسازی فقط دوپینگ نیست و این کار دارد در دنیا سالم انجام میشود. دغدغه من این بود که چرا حتماً برای رقابت و مسابقه باید دوپینگ کرد.
من تمام سعیام این بود که ما دو دستهایم، یک دسته افرادی که با دوپینگ موافق هستند و میخواهند دارو استفاده کنند و یک دسته هم افرادی که نمیخواهند دوپینگ کنند. چرا ما نباید محیطی فراهم کنیم تا افرادی که نمیخواهند دارو مصرف کنند، در کنار افرادی مثل خودشان قرار بگیرند. در واقع افرادی که دارو مصرف نمیکنند و اعتقادی به آن ندارند با کسانی هم عقیده خودشان مسابقه دهند، نه با کسانی که دوپینگ کردهاند.
به هرحال اگر ما با کسانی که دارو مصرف میکنند رقابت کنیم، حریفشان نمیشویم. من سعی کردم در این زمینه فرهنگسازی کنم. از سال ۲۰۰۹ بهعنوان بنیانگذار این رشته در ایران فعالیت کردهام. تا الان هم فعالیتم در قالب باشگاه بود اما حالا مجوزهای لازم دولتی را هم گرفتهام که بهصورت سازمانی قانونی فعالیت کنیم.»
ممکن است برای شما هم سوال پیش بیاید که وقتی این رشته از سال ۲۰۰۹ در ایران فعال بوده، چرا هنوز جا نیفتاده؟ ماهر دلیل آن را ناآشنایی مردم و بخصوص جوانها میداند و میگوید: «اگر پیش افرادی که در این زمینه فعال هستند بروید، میگویند اصلاً این کار شدنی نیست.
یعنی یک فرهنگی را جا انداختهاند که بدون دارو، داشتن بدن متناسب امکان پذیر نیست در صورتی که ما میگوئیم بدون دارو هم میشود بدن ساخت و رقابت کرد، فقط زمان بیشتری میبرد و علم بالاتری میخواهد. متأسفانه همه دنبال راه کوتاه هستند. طرف میخواهد لاغر شود، میگوید چه قرصی بخورم که سریع لاغر شوم و میرود سراغ کسانی که داروهایی پیشنهاد میکنند که سریع اثر کند. وقتی بحث بیزینس وسط میآید، همه دارو را پیشنهاد میکنند و متأسفانه شبکههای اجتماعی هم فضایی برای تبلیغات شده. طرف عکس میگذارد و کسی میآید میپرسد چطور چنین هیکلی پیدا کردی و میگوید بیا بهت دارو بدهم اینطوری بشوی.»
ماهر از سال ۲۰۱۴ شرکت در مسابقات برون مرزی را در رشته نچرال بادی بیلدینگ شروع کرده و به گفته خودش تا همین الان هم سالی دو تا مسابقه شرکت کرده و همیشه هم جزو نفرات برتر بوده و عنوان قهرمانی جهان را هم دارد؛ این دلیلی است بر آنکه میشود بهصورت طبیعی و بدون دارو هم موفق بود.
«همان طور که گفتم مشکل، نبود فرهنگسازی و آشنا نبودن با این رشته بود. خانوادهها این رشته را نمیشناختند و با آن آشنا نبودند. الان والدین بچههایشان را میآورند باشگاه و میگویند ما به خاطر تفکر شماست که بچههایمان را میآوریم وگرنه جرأت نداریم بفرستیمشان باشگاه دیگر.»
ماهر این را میگوید و ادامه میدهد: «بچه ۱۶ ساله باشگاهی رفته بود و مربی داروهایی داده بود و بچه آن را نشان داد به من و گفت به نظرتان این دارو را استفاده کنم یا نه؟ گفتم معلوم است که نباید استفاده کنی. مربیها متأسفانه این کار را میکنند و حتی به نوجوانها دارو توصیه میکنند. الان پیش فوق تخصص غدد هم بروید، با هزار بالا و پایین و آزمایش، یک داروی هورمونی تجویز میکند اما در باشگاهها مربی خیلی راحت ۲۰ مدل داروی هورمونی برای یک بچه توصیه میکند و میگوید بدون اینها نمیتوانی بدن خوبی داشته باشی. بچه هم استفاده میکند و پیش خودش میگوید حالا یک مدت استفاده میکنم و بعد کنار میگذارم اما غافل از اینکه حتی یک بار استفاده میتواند ضررهای جبرانناپذیر به بدنش بزند.
متأسفانه حتی تحصیلکردههای رشته فیزیولوژی هم دارند دارو تجویز میکنند چون باورشان این است که بدون دارو نمیشود. به خاطر همین باور، من و کسانی که بدون دارو موفق شدهایم، تعدادمان کم است. چون بقیه فکر میکنند حتماً باید دارو مصرف کنند.»
هدف او این است که نوجوانها و جوانها و خانوادهها آگاه شوند. چه بسیار کسانی که چوب همین ناآگاهی را خوردهاند و حتی جانشان را بر سر آن از دست دادهاند: «مخاطب من خانوادههایی هستند که ترس دارند از اینکه بچههایشان ورزش کنند. نوجوانها و جوانها حالا چه پسر و چه دختر، دوست دارند بدن زیبایی داشته باشند و بهشان میگویند فلان دارو را استفاده کن و میکند.
الان در باشگاههای زنانه هم وحشتناک داروی هورمونی تجویز میشود. مثلاً همین سوماتروپین یا هورمون رشد که به وفور در باشگاهها تجویز میشود و در جامعه ورزشی ادعا میکنند سالمترین هورمون است، میتواند خیلی خطرناک باشد و اگر کسی مستعد سرطان باشد باعث فعال شدن سلولهای سرطانی در بدنش میشود.»
البته بهگفته او ضرر استفاده از داروهای بدنسازی، فقط جسمی نیست و مشکلات روحی و روانی هم پیش میآورد چون مثل مخدر در بدن عمل میکند. با مصرف این مواد بشدت احساس قدرت میکنید و با قطع مصرف، آن احساس به یک باره فرو میریزد.
«متأسفانه هرکس به باشگاه مراجعه میکند، مربیها فکر میکنند میخواهد قهرمان شود در صورتی که طرف میخواهد مشکل بدنش اصلاح شود. الان بیشتر بچهها در مدرسه عارضه نابرابری شانه دارند. در باشگاه بدنسازی باید حرکتهایی داده شود که مشکل قوز پشت بچه حل شود اما بچه میآید باشگاه و بازوهای بزرگ و بدنهای فرم گرفته را میبیند و میخواهد مثل آنها شود و رو میآورد بهکار نادرستی مثل مصرف دارو که متقاضیانش بیشتر در دهه ۲۰ و ۳۰ عمرشان هستند چون در این سنین توجه شأن به این است که بدن شأن به هر قیمتی فرم زیبایی بگیرد و قدرت داشته باشند.»
خیلیها هستند که حتی خودشان هم گول هیکل شأن را میخورند، اینکه آن هیکل چقدر آمپولی است مهم نیست. مهم این است که توی خیابان به تیشرت جذب و بازوهای آنچنانیات خیره شوند. اما قرار نیست همه چیز به همین تصویر دلنشین ختم شود؛ گولاخ عزیز تو نه تنها روی سکوی قهرمانی نخواهی ایستاد بلکه سلامتی روح و روانت را هم از دست خواهی داد.