تشدید تنشها میان کشورهای عربی خلیج فارس با لبنان/ آیا تحولات اخیر به کاهش قدرت حزب الله ختم میشود؟
اظهارات وزیر اطلاعرسانی لبنان، منجر به شکلگیری یک بحران دیپلماتیک میان بیروت و چهار پایتخت عربی خلیج فارس شده است. قرداحی تأکید کرده است که اصراری بر باقی ماندن در منصب خود ندارد؛ اما عربستان تأکید دارد که مواضع او تنها نوک کوه یخ است و مسئله اصلی نقش حزبالله در لبنان است. به نظر میرسد ریاض، ابوظبی و منامه برای چندمین بار درگیر یک زورآزمایی شدهاند که پیروزی در آن متصور نیست.
«بازتاب»؛ آرش صفار- پس از اظهارات «جورج قرداحی» در خصوص بیهوده بودن جنگ عربستان در یمن و اینکه نیروهای انصارالله در حال دفاع از خود و کشورشان هستند، شاهد شکلگیری یک بحران دیپلماتیک میان لبنان و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بودهایم.
عربستان در پی اظهارات قرداحی سفیر خود در بیروت را فراخواند و به سفیر لبنان نیز اعلام کرد که باید خاک عربستان را ترک کند؛ امارات، بحرین و کویت نیز در حمایت از اقدام عربستان خواستار خروج دیپلماتهای لبنانی از کشورشان شدند و سفرای خود را از این کشور فراخواندند و شهروندان خود را از سفر به لبنان منع کردند.
در این میان عمان و قطر موضعی متفاوت در پیش گرفتند و ضمن دعوت طرفها به خودداری از تصمیمات شتابزده، خواهان حلوفصل موضوع از طریق گفتگو شدند. «محمد بن عبدالرحمان آل ثانی» با تلاشهای برای حل اختلافات از طریق گفتگو را آغاز کرده است.
با این وجود به نظر میرسد عربستان و امارات دست کم در شرایط کنونی تمایلی به حلوفصل اختلافات ندارند؛ «فیصل بن فرحان»، وزیر خارجه سعودی با تأکید بر اینکه شرایط کنونی را یک بحران نمیداند، اعلام کرد که اظهارات قرداحی، هر چند پیش از عضویت او در کابینه ایراد شده است، نشاندهنده «سلطه» حزبالله بر سیاست لبنان است و در این شرایط، ریاض ارتباط با لبنان را غیرمفید و غیرلازم میداند و تمایلی به این رابطه ندارد.
امارات نیز پس از خروج دیپلماتهای خود از لبنان، ساختمان سفارت خود در بیروت را به فروش گذاشته است؛ «عبدالخالق عبدالله»، استاد علوم سیاسی اماراتی که دیدگاههایی نزدیک به مواضع رسمی ابوظبی دارد، اعلام کرد که امارات تنها با «دولتی ملی» در لبنان تعامل خواهد کرد و نه حکومتی «دستنشانده» ایران و حزبالله.
همچنین «عبدالله بن زاید آل نهیان»، وزیر خارجه امارات در حاشیه کنفرانس تغییرات آب و هوایی در گلاسکو با همتای آمریکایی خود در خصوص موضوعات مختلف، از جمله شرایط میان دولتهای عربی خلیج فارس و لبنان به گفتگو پرداخته است.
حزبالله لبنان پس از انتشار سخنان قرداحی و در واکنش به اقدام پایتختهای عربی خلیج فارس، به دفاع از جورج قرداحی پرداخته است؛ «حسن فضلالله» عضو فراکسیون مقاومت در پارلمان لبنان ضمن تأکید بر آزادیهای تصریحشده در قانون اساسی لبنان و حقوق افراد در بیان آزادنه دیدگاه خود، با اعلام تمایل لبنان به برخورداری از روابط مثبت با کشورهای عربی، تأکید کرد جریانهای سیاسی لبنان نباید اجازه تحمیل اراده دیگران به بیروت را بدهند.
او درخواست عربستان برای استعفای قرداحی را نوعی باجخواهی معرفی و اعلام کرد که موضع عربستان ربطی به قرداحی ندارد و در واقع نشاندهنده تمایل ریاض به سلطه بر لبنان است.
همزمان جورج قرداحی اعلام کرده است که علیرغم اینکه شخصا اصراری بر ماندن در منصب وزیر اطلاعرسانی ندارد، اما موضوع به عزت ملی لبنان مربوط است؛ او همچنین گفت که کابینه لبنان منتظر بازگشت «نجیب میقاتی» از اسکاتلند خواهد ماند و سپس در خصوص شیوه برخورد با بحران دیپلماتیک کنونی تصمیم میگیرد.
«نجیب میقاتی» نیز با اعلام خبر دیدار خود با «تمیم بن حمد آل ثانی»، امیر قطر در حاشیه اجلاس گلاسکو، از ورود شیخ تمیم به موضوع برای حلوفصل اختلافات خبر داد.
«عبدالله بو حبیب»، وزیر خارجه لبنان نیز اعلام کرده است که اختلافات با گفتگو حل خواهد شد، نه با دیکته کردن. او ضمن رد ادعای سلطه حزبالله بر لبنان، اعلام کرد که حزبالله یکی از مولفههای سیاست در لبنان است و علیرغم حضور نظامی در سطح منطقه، از این حضور در لبنان استفاده نمیکند.
بو حبیب با بیان اینکه «لبنان خواهان یک ارتش و یک کشور واحد است»، حزبالله را واقعیتی دانست که نمیتوان از چشم پوشید؛ او همچنین خواسته عربستان در خصوص تضعیف نقش حزبالله را خارج از توان دولت لبنان توصیف کرد و آن را موضوعی منطقهای خواند.
علیرغم اظهارات وزیر خارجه لبنان و ورود قطر به میانجیگری برای حل بحران، ریاض، ابوظبی، منامه و کویت تا کنون تمایلی به حل مسئله نشان ندادهاند.
به نظر میرسد عربستان و امارات بار دیگر درگیر یک زورآزمایی شدهاند که پیروزی در آن متصور نیست؛ طرح خواستههایی که عملا امکانی برای تحقق آن وجود ندارد (تضعیف نقش حزبالله در لبنان)، تکرار شروطی است که این کشورها در پی محاصره قطر در سال 2017 به دوحه اعلام کردند؛ شروطی که در نهایت هیچ کدام محقق نشد.
هر چند وضعیت اقتصادی و اجتماعی لبنان با قطر قابل مقایسه نیست و از این نظر آسیبپذیری بیشتری نسبت به فشارها دارد، اما نباید از یاد برد که قطع روابط امارت، عربستان، بحرین و مصر با قطر دست کم در ابتدا با همراهی آمریکا روبهرو شد.
به نظر میرسد که در مورد لبنان نه ایالاتمتحده و نه فرانسه تمایلی به سقوط آنچه عربستان «دولت دستنشانده حزبالله» نامیده است ندارند؛ به ویژه اینکه نجیب میقاتی بعد از مدتها موفق به تشکیل کابینه در لبنان شده است و در کوتاه مدت گزینه جایگزینی برای کابینه او وجود ندارد.
این احتمال وجود دارد که در نهایت کابینه لبنان با کنار گذاشتن قرداحی در راستای فروکش بحران گام بردارد؛ اما همانطور که مقامهای عربستان اعلام کردهاند، مسئله نه قرداحی بلکه نقش حزبالله در لبنان است؛ تضعیف این نقش تکرار خواستههای تحققناپذیر رهبران عربستان در سالهای اخیر است؛ واقعیتی که باید دید در آینده نزدیک به چه سمت و سویی سوق پیدا خواهد کرد و چه تأثیری بر قدرت و نفوذ حزب الله در لبنان و منطقه خواهد گذاشت؟