با گذشت سه سال از فجایع اسیدپاشی اصفهان، «مقصر» معرفی شد!
همکاران ما تلاش زیادی برای شناسایی و دستگیری اسیدپاش اصفهان انجام دادند و به یک قدمی دستگیری او هم رسیده بودند؛ حتی موفق شدند مدل جغرافیایی فعالیت این فرد را هم شناسایی کنند و در آخرین اقدام وی، با توجه به پیشبینی محل حدودی مکان اسیدپاشی، در منطقه حضور داشتند و در یک قدمی او بودند و از نظر زمانی تنها 2 دقیقه با دستگیری وی فاصله داشتند….»
با گذشت سه سال از وقوع فجایعی که سایه هراس را بر خیابان های کلانشهر مشهور اصفهان گسترانده بود، بالاخره «مقصر» معرفی شد؛ مقصری سابقهدار که پیشتر نیز بارها تقصیرها متوجهش شده و به نوعی دمدستیترین مقصر در تمامی حوادث ریز و درشت به شمار میآید!
به گزارش «تابناک»، چندسالی است که با فرارسیدن مهرماه، پشت بسیاری از اهالی نصف جهان، به ویژه زنان این میلرزد و حضور در خیابان برایشان ترسناک جلوه میکند؛ هراسی که از سال 93 به دل اهالی این دیار افتاده است، از شروع اسیدپاشیهای سریالی در این دیار که هنوز پروندهاش مفتوح است و ظاهرا خیال بسته شدن ندارد.
این را میشود از سخنان رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی دریافت که مشخص میکند هیچ سرنخی از متهم یا متهمان این پرونده هولناک در دست نیست و به این دلیل، پیگیری های پرونده به نوعی به حالت تعلیق در آمده است. تعلیقی که البته مشمول آسیب دیدگان این فجایع نمیشود. زنان مجروحی که سه سال است لحظه لحظه زندگی شان به آن روزهای شوم مهرماه سال 93 گره خورده و مدام آزارشان میدهد.
سردار محمدرضا مقیمی در توضیح وضعیت این پرونده به تسنیم میگوید: «در بررسیهای پلیس تلاشهای زیادی برای شناسایی عامل اسیدپاشیهای اصفهان انجام شد و حتی فردی که شباهتهای بسیاری در این پرونده با عامل این جنایت داشت دستگیر شد ولی علیرغم اعترافاتی هم که داشت[؟!]، همکاران ما بهدلیل عدم همخوانی برخی از زوایای قطعی این پرونده و مستندات پلیسی با این فرد، نتوانستند بپذیرند که فرد دستگیرشده عامل این اسیدپاشیها باشد.»
وی با بیان اینکه پلیس آگاهی بهمحض وقوع این اسیدپاشیها تیمی از کارآگاهان زبده خود را به سرپرستی معاون جرائم جنایی پلیس آگاهی نیروی انتظامی به اصفهان اعزام کرد، گفت: «همکاران ما تلاش زیادی برای شناسایی و دستگیری اسیدپاش اصفهان انجام دادند و به یک قدمی دستگیری او هم رسیده بودند؛ حتی موفق شدند مدل جغرافیایی فعالیت این فرد را هم شناسایی کنند و در آخرین اقدام وی، با توجه به پیشبینی محل حدودی مکان اسیدپاشی، در منطقه حضور داشتند و در یک قدمی او بودند و از نظر زمانی تنها 2 دقیقه با دستگیری وی فاصله داشتند.»
مقیمی در ادامه با بین اینکه حساسیت بالای به وجود آمده در خصوص این پرونده موجب شد تا عامل این اسیدپاشیها پیش از شناسایی و دستگیری، خود را پنهان کند، گفت: «مطمئناً اگر فضای جامعه در شرایط آن موقع آرامتر بود و فضا بهشکلی در رسانهها پیش نمیرفت که مجرم احساس خطر کند، قطعاً از محل اختفای خود خارج میشد و ما قادر به دستگیری وی میشدیم ولی متأسفانه برخی حرفها که لازم به گفتنشان در آن زمان نبود در رسانهها مطرح شد و مجرم با احساس خطری که کرد از محل اختفای خود خارج نشد و دست به عمل بعدی نزد.»
بدین ترتیب بار دیگر رسانه ها در مضان اتهام قرار گرفتند. این بار با این عنوان که کاری کردهاند که متهمی که بی هیچ هراس، در کلانشهر اصفهان دوره میچرخید و به صورت زنان و دختران اسید میپاشید، احساس خطر کند و در محل اختفای خود بماند. احساس خطری که نه حضور پلیس و نه مجازات های سنگین قانونی و قصاص در دل این متهم/متهمان سنگدل پدیدار نساخته بود و رسانه ها موفق به انجامش شدند!
درست مانند برخی دیگر از مسئولان که وقتی حل برخی مشکلات برایشان دشوار میشود یا به مشکلات لاینحل برمیخورند، انگشت اتهام را به سمت رسانه ها میچرخانند و فراموش میکنند رسانه ها بخشی جداناشدنی از جامعه هستند و مسائل مطرح شده در آنها، آینه تمام نمای جامعه است؛ چه سوژه، اسیدپاشی و ایجاد نگرانی وسیع از تکرار چندباره این رویداد شوم در یک شهر بزرگ به فواصل کوتاه باشد و چه سیل و توفان و… .
البته رئیس پلیس آگاهی ناجا به مقصر قلمدادکردن رسانه ها در این خصوص بسنده نکرده و در ادامه، اشکال بزرگ دیگری متوجه عملکرد رسانه ها در خصوص این پرونده لاینحل میکند و میگوید: «متأسفانه فضای رسانهای در خصوص اسیدپاشی اصفهان باعث شد که حتی شرایط برای وقوع جرائم مشابه هم در این شهر فراهم شود؛ بهعنوان مثال در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد فردی که در همان زمان اقدام به آتش زدن منازل برخی از شهروندان اصفهانی کرده بود و یا با چاقو بدن تعدادی از زنان اصفهان را مجروح میکرد اصلاً اهل شهر اصفهان نبود و پیش از هر کدام از این جنایتها با اتوبوس از یکی از استانهای دیگر به شهر اصفهان میآمد و پس از ارتکاب جرم از شهر اصفهان خارج میشد.»
توضیحاتی که نه تنها با سخنان قبلی این مقام انتظامی در خصوص پنهان شدن متهم/متهمان اسیدپاشی در تناقض است، که حکایت از انتساب قصوری بسیار وسیع تر به رسانه ها دارد. قصوری که هم در پنهان شدن عامل یا عاملان اسیدپاشی دیده میشود و هم در به صحنه آمدن دیگر مجرمان و متهمان؛ گویی اگر رسانه ها نمیبودند، هم عامل و عاملان اسیدپاشی دستگیر شده بودند و هم دیگر مجرمان بروز و ظهور نیافته و مرتکب جرم و جنایت نمیشدند!
باوری که بعید است در جامعه وجود داشته باشد اما آنچه دردناک جلوه میدهدش، بیان آن توسط مقامی است که به رغم کسب موفقیت های پرشمار در پرونده های فراوان در مجموعه شان، در این پرونده خاص تا این لحظه نمره قابل قبولی کسب نکردهاند و ممکن است مطرح کردن اموری مثل قصور رسانه ها در پرونده اسیدپاشی، به اعتبارشان در افکار عمومی لطمه بزند.