بازیگران “بازی تاج وتخت” روی صندلی داغ
سال 1996 بود که جورج آرآر مارتین رمانی با عنوان «بازی تاج و تخت» منتشر کرد؛ رمانی که این روزها به منبع اصلیِ معروفترین سریال شبکه HBO تبدیل شده است. سریالی که حالا به غیر از مخاطبان شبکه HBO، میلیونها نفر در سرتاسر جهان را پای جعبه جادویی میخکوب میکند.
این سریال هالیوودی در خود حالوهوای تازهای دارد که ناخودآگاه مخاطبان را به سوی خودش جذب کرده است. بهکارگیریِ بازیگرانی که بر اساس استانداردهای همیشگی هالیوود، زیبا نیستند، یکی از این ترفندهاست که بازی تاج و تخت به کمک آن به شهرت رسیده و کوتولهای را به ستاره سینما و تلویزیون بدل کرده است.
بازیگران این سریال خارج از بازی، در دنیای واقعی زندگی میکنند و طرفداران مثل همیشه به دنبال آنها در دنیای واقعی میروند. برای آنها که در سریال از ملکه هفت اقلیم وستروس متنفر هستند و با جان اسنو و زلف پریشانش زندگی میکنند، مصاحبهها از برخی جزئیات همیشه جذابیت دیگری دارد.
ستاره کوتوله هالیوود
او کوتولهای است که از فصل اول در بازی تاج و تخت حضور داشته و هنوز هم حی و حاضر است تا هر وقت بقیه بهخاطر وضعیت ظاهریاش بخواهند او را دستکم بگیرند، با زیرکی راهی برای پیشرفت خودش باز کند. تیریون لنیستر با ظاهر متفاوت خود، جاذبهای به سریال بازی تاج و تخت بخشیده است و از فصل اول تاکنون در این سریال ایفای نقش میکند.
پیتر دینکلیج بازیگری است که در قالب تیریون فرو رفته و حسابی طرفدار پیدا کرده است. او به قدری نقش خودش را دوست دارد که درباره آن به خبرنگار گاردین گفته است: «تیریون معقولترین شخصیت در دنیای مدرن است؛ او نه یک قهرمان و نه یک فرد شرور است. در بدترین شرایط حس شوخطبعیاش را حفظ میکند.
شاید ند استارک مابهازای بیرونی نداشته باشد، اما تیریون همان کسی است که میتوان با او سر میز شام نشست!» بهخاطر همین نظرات است که خبرنگاران بسیاری با کوهی از سوالات به سراغ او رفتهاند و هر کدام تلاش کردهاند چشمهای از شخصیت پیچیده این کوتوله محبوب را به طرفداران این سریال نشان بدهند. خبرنگار نیویورکتایمز یکی از همان کسانی است که با یک خروار سوال به دیدن دینکلیج رفته است.
این خبرنگار نوشته: «خیلی سوال داشتم، میخواستم ببینم چه حسی دارد که یک کوتوله محبوب باشی! چرا نام دختر چهار سالهاش زلیگ است؟ چرا از وگاس رفته است؟ اما چیزی که بیشتر از همه مشتاق بودم بدانم، در مورد علاقه او به حیوانات بود!» دینکلیج به قدری طرفدار حقوق حیوانات است که بهخاطر آنها گیاهخوار شده و حتی در صحنههایی از فیلمهایش که باید گوشت بخورد، از چیزهای دیگری مشابه به گوشت استفاده میکند.
وقتی کمسن بوده، دوستانش به جای پیتر او را «دینک» صدا میکردهاند، مخفف نام خانوادگیاش. اما حالا همه علاقهمندان به سریال در دنیا او را میشناسند و دیگر کسی او را دینک صدا نمیکند؛ این روزها همه او را بهعنوان تیریون میشناسند. پیتر دینکلیج در سال 2005 با اریکا اسکمیت، کارگردان تئاتر در وگاس، ازدواج کرده است. او در مصاحبهای گفته: «ما فیلمی از عروسی خود داریم که هیچوقت کسی آن را نخواهد دید، یک فیلم ویدیوی VHS است که آن را در جعبهای زیر زمین خاک کردهایم.»
زمانی که تصمیم گرفت در نقش تیریون بازی کند، شاید تصورش را هم نمیکرد با آن به شهرت جهانی برسد. البته به نظر میرسد او بیشتر به دنبال علاقهمندیهایش است و چندان به داستان شهرت بها نمیدهد، چراکه حتی در شبکههای اجتماعی نیز حضور پررنگی ندارد.
آنطور که خودش میگوید، ترجیح میدهد حتی در عکسها نیز در کنار دیگران قرار نگیرد. او در اینباره در یکی از مصاحبههایش گفته است: «مردم میآیند و دست میاندازند دور گردن ما و سلفی میگیرند. من چیزی نمیگویم، اما به نظرم این کار جالبی نیست. آنها بهخاطر ما این کار را نمیکنند، بلکه صرفا میخواهند بگویند ما این آدم را دیدهایم و با او عکس گرفتهایم.» به همین خاطر است که پیتر دینکلیج علاقهای به عکسهای یواشکی و ناگهانی با بازیگران ندارد. خبرنگار گاردین کمی از مسائل اینچنینی فاصله گرفته و تحلیلی جالب در مورد بازی پیتر دینکلیج در سریال بازی تاج و تخت ارائه کرده که آن را از زیر زبان دینکلیج نیز بیرون کشیده است.
به باور او، هالیوود که همیشه شخصیتهای اصلی را در قالبهای مشخص و زیبا به تصویر میکشید، ناگهان کاراکتری را به نمایش گذاشته که کاملا متفاوت از قالبهای همیشگی است و به نظر میرسد این شکل جدید، واقعیتر باشد. دینکلیج در اینباره میگوید: «هالیوود بالاخره دروازههای خود را به روی چهرههای حقیقی باز کرده و مردمی را نشان میدهد که در دنیای واقعی زندگی میکنند. حالا دیگر زندگی فقط تشکیل شده از ستارههای زیبای هالیوودی نیست!»
از آرنولد تا مادر اژدها
بازی کردن در بازی تاج و تخت تنها برای جان اسنو، یک شروع خارقالعاده نبود، بسیاری از دیگر بازیگران این سریال نیز وضعیتی مشابه داشتهاند. یکی از آنها امیلیا کلارک است؛ بازیگری که نقش دنریس تارگریان را در این مجموعه فانتزی بازی میکند. هرچند او در کنار بازیگر سرشناسی مثل آرنولد شوارتزینگر نیز بازی کرده، اما بازی کردن در کنار جان اسنو شهرت بیشتری برایش به همراه داشته و خودش نیز در مصاحبه با تایم به این مسئله اقرار کرده است: «بازی تاج و تخت، زندگی حرفهای من را شکل داد و درهای جدیدی را به رویم باز کرد.»
البته او خوشحال است که در این سریال، نقش زنی قدرتمند را بازی کرده که دستهایش به پلیدیها آغشته نمیشود. اما جالب اینجاست که با وجود این نقش مهم در بازی تاج و تخت، آنچه بهطور مکرر در مصاحبهها به آن اشاره میکند، نقشی است که در کنار آرنولد بازی کرده و اصرار دارد که شخصیت واقعیاش شباهت بیشتری به آن دارد. اما بههرحال حتی آرنولد هم نقش او را در این سریال بیشتر دوست دارد. امیلیا در مصاحبهای گفته نقشی که در این سریال بازی کرده، کاملا متفاوت از خود واقعیاش است و معتقد است هر بار خانوادهاش آن را میبینند، با خودشان میگویند این قدرت و باور را از کجا آورده است!
ملکهای که در بد بودن، خیلی خوب است!
ملکهای شرور و زیبارو است که برای پیروزی تا پای جان رفته و هر چه دشمن داشته که میشناخته، از میان برداشته است و حالا ملکه هفت اقلیم وستروس است. سرسی لنیستر که لینا هیدی به جای او بازی میکند، ازجمله بازیگرانی است که نقشهای بد را خیلی خوب بازی میکند. البته او خبر نداشته که سرسی قرار است به تاج و تخت برسد.
او در یکی از مصاحبهها با مجله تایم گفته که وقتی فیلمنامه را خوانده و به این بخش رسیده، شوکه شده است. این زن 41 ساله بریتانیایی که تا کنون در فیلمهای معروف بسیاری نقشآفرینی کرده، حالا با سریال بازی تاج و تخت به شهرت جهانی دست یافته است. البته او آنقدر این نقشِ بد را خوب بازی کرده که حالا جماعتِ اهل تماشای سریال، همگی از او متنفر هستند. او در مصاحبه با مجله به تجربههایی از زندگی روزانهاش اشاره کرده که مثلا در فروشگاه هنگام خرید با نفرتِ مردمِ معمولی روبهرو میشود.
این ملکه بریتانیایی که عاشق لندن است و دوست دارد آنجا زندگی کند، یک بار پای پرسش و پاسخ بامزه گاردین نشسته و جوابهای جالبی به برخی از سوالات داده است. مثلا در یکی از سوالات، گاردین پرسیده اگر میتوانستی چیزی را که منقرض شده دوباره به حیات بازگردانی، چه چیزی را انتخاب میکردی و لینا پاسخ داده: «یک تیرکس!» کتاب مورد علاقه او «وقتی همه چیز فرومیپاشد: توصیههای قلبی برای روزهای دشوار» از پیما کودرون است.
او در این مصاحبه همچنین از 23 سال کار کردنِ بیوقفهاش بهعنوان موفقیتی بزرگ از طرف خودش یاد کرده است. یکی از نکات جالب در مورد لینا هیدی، طرفداریاش از حقوق پناهندگان است. درحالیکه اکثر اروپاییها به دنبال راهی برای خلاصی از پناهندگان هستند، این ملکه شرور به دنبال راهی برای محافظت از آنهاست.
او در مصاحبهای با مجله تایم گفته است: «واقعا دردناک است که آنها چنین سفر سخت و طاقتفرسایی را پشت سر میگذارند و وقتی به اروپا میرسند، باز هم با نگاههای مردد و پر از ترس روبهرو میشوند.» او معتقد است که هرچند این وضعیت نوعی بحران ایجاد کرده، اما درنهایت این پناهندگان هم از نوع «بشر» هستند و به همین خاطر باید مانند سایر انسانها با آنها رفتار شود. او برای طرفداری از پناهندگان به مقر پناهندگان سوری در یونان نیز سر زده است. او گفته است: «مردم ما را در نقشهایی میبینند که بازی کردهایم، یا درنهایت ما را بازیگری میبینند که تنها میتواند ایفای نقش کند، اما واقعیت این است که ما هم انسانهایی با وجدان بیدار هستیم.»
زندگی پس از جان اسنو
«جان اسنو در مصاحبهای گفته ما 15ساعت فیلمبرداریِ فِیک انجام دادیم که اسپویلرها به اشتباه بیفتند!» حتی اگر کسی سریال بازی تاج و تخت را ندیده باشد، باز هم نام جان اسنو را حتما شنیده است. کاراکتر محبوبی که کیت هرینگتون به جای آن ایفای نقش میکند. او که در مصاحبه با مجله تایم اقرار کرده از طرفداران بازیهای تختهای (بوردگیم) است، وقت زیادی روی بازی «ریسک» میگذارد؛ بازیای که شبیه به بازی تاج و تخت است، با این تفاوت که به جای بازی روبهروی دوربین روی یک صفحه انجام میشود! البته او خیلی خوششانس بوده که در دهه 20 سالگی از عمرش به جای بازی ریسک، وقت بیشتری روی بازی تاج و تخت گذاشته است.
خودش در اینباره، در مصاحبهای با سیانان میگوید: «خیلی خوششانس بودم که 20سالگیام را با بازی تاج و تخت به پایان رساندم، اما حالا 30 ساله هستم و باید دوباره خودم را برای نقشهای تازه بسازم.» شاید هم جان اسنو تنها نقشی بوده که برای او ساخته شده و دیگر هیچوقت نتواند نقشی مانند اسنو را بازی کند. بههرحال نام جان اسنو همیشه روی او باقی خواهد ماند.
او به قدری با این نقش شناخته شده که کمتر کسی نام حقیقیاش را میداند و اغلب او را جان اسنو صدا میکنند. این روزها دیگر کار کیت هرینگتون در بازی تاج و تخت به پایان رسیده و به همین خاطر باید به فکر «حیات پس از جان اسنو» باشد.گفته قصد دارد وقتی زمستان آمد، سرکی به کمدی بکشد و برخلاف بسیاری از بازیگرانِ تلویزیونی، قصد ندارد قدمی برای جایزههای بزرگ بردارد. درواقع مسیر خودش را جدا میبیند و اهداف دیگری در سر دارد.
موهای جان اسنو جزو پرماجراترین نکات در مورد این کاراکتر است؛ تقریبا هر جا نامی از کیت هرینگتون آمده، یا در هر مصاحبهای که شخصی قصد داشته از جان اسنو بگوید، یادی از موهای او کرده است. امیلیا کلارک از بازیگران این سریال میگوید موهای جان اسنو از کلاهگیسِ زنانه او جذابتر است و لیام کانینگهام معتقد است موهای اسنو داستانی برای خودش دارد. اما در دنیای واقعی نکات جذاب دیگری هم در مورد او وجود دارد.
نمونهاش تکههایی که پدر کیت هرینگتون به صورت اتفاقی در گفتوگو با خبرنگار گاردین گفته است. خبرنگار گاردین کاملا تصادفی او را میبیند و از فرصت نهایت استفاده را میبرد تا چیزهایی از جان اسنوی حقیقی در دلِ خانواده به دست بیاورد. پدر کیت میگوید پسرش بازیگری را بهعنوان کار انجام نمیدهد، بلکه برای تفریح و سرگرمی بازی میکند و حتی بهخاطر این تفریح، فضای خصوصیاش را از دست داده است.
البته به نظر میرسد کیت بهخاطر سرگرمی بیش از اندازه سر خودش را شلوغ کرده، چراکه پدرش میگوید: «گاهی تنها راه برای خبردار شدن از او این است که او را به صورنت آنلاین جستوجو کنیم!»
بههرحال همه اینها از دردسرهای تبدیل شدن به یک ستاره تلویزیونی است. بعدا که خبرنگار گاردین با کیت گفتوگو میکند، او نیز حرفهای پدرش را تایید میکند و میگوید بازی کردن در فیلم هیچ شباهتی به کار ندارد. هرچند علاقه او بیشتر در زمینه فیلم است، اما صحبتهایش محدود به فیلم نیست. برای نمونه در گفتوگو با گاردین، از عقاید سیاسیِ خودش و خانوادهاش میگوید. آنطور که از مصاحبهها برمیآید، او یک لیبرال دموکرات است که البته اخیرا کمی سردرگم شده است.