بازار گرم خرافه؛ افراد برای کفبینی و رمالی چقدر هزینه میکنند؟
در بازار پر تبوتاب خرافهگویی، گروههایی به صورت مجزا فعالیت میکنند که هر کدام با نفی عملکرد دیگری خود را برتر و ناجی مشکلات مردم میدانند.
فهیمه اکبری صحت: «زن رمال با شکایت یکی از قربانیان به دام افتاد». نمونه این خبر سالهاست که در رسانههای مختلف منتشر شده و همچنان کم نیستند کسانی که زندگی و مال و آبروی خود را به دست رمالها میسپارند. و گاهی برای ورد و جادوی آنها هزینههای بسیاری میپردازند.
به گزارش بازتاب، سحر و جادو، دعا و گشایش، طلسم و باطل سحر همه در دسته خدماتی قرار میگیرند که بازار خرافهپرستی را در کشور داغ کرده است. در این بازار پر تب و تاب گروههایی به صورت مجزا فعالیت میکنند که هر کدام با نفی عملکرد دیگری خود را برتر و ناجی مشکلات مردم میدانند.
کم رونقی کسب و کار دعانویسان
یکی از گروههای مدعی حل مشکلات، افرادی هستند که مردم آنها را با نام دعانویس میشناسند. مبنای کار این افراد عمدتا بر اساس دستورالعملهای از پیش آماده شده توسط افراد آشنا با علم جَفر و رمل و دیگر علوم غریبه است که به صورت کتابهای مجهولالهویه و اکثرا نامعتبر وجود دارد؛ در حالیکه بیشتر دعانویسان با همین کتابهای نامعتبر و بیهویت ادعای مذهبی بودن هم میکنند.
در خانهای مرتب و منظم اما ساده و بیآلایش پیرمردی با کلاهی سبز بر سر نشسته. همه او را آقا سید صدا میکنند. آقا سید کتابی قدیمی با نام بحرالمعارف در دست دارد و یک قرآن به قلم عثمان طه در کنار دست خود گذاشته است.
کمتر پای صحبتهای مراجعین مینشیند. از همکلام شدن با خانمها کمی پرهیز دارد. کاغذها را تکهتکه کرده و مرکب را از کیف دستی کوچک خود در میآورد.
مردم بیشتر به سحر جادو تمایل دارند تا دعانویسی. چون در دعانویسی خبری از پیشگویی و زیر و زبرشدن زندگی وجود ندارد.
کتاب بحرالمعارف را ورق میزند. رو به مشتری میگوید: «دختر چند ساله است؟ نام مادرش چیست؟ تو چه نسبتی با او داری؟» زن جوان با گفتن نام دحتر، خود را خاله دختر۳۱ ساله معرفی میکند.
آقا سید به سرعت نام دختر را با حروف ابجد مینویسد و برایش سرکتاب باز میکند. آقا سید میگوید: «من فقط دعای گشایش بخت مینویسم.
مراجع باید خود طرف و یا یکی از اقوام که رابطه خونی با او دارد، باشد. این دعا با تکیه بر آیات قرآن است و به زودی بخت دختر شما باز میشود. فراموش نکنید تا ده شب، هر شب هفت بار سوره یاسین را بخواند و در هنگام خواب خواندن آیتالکرسی فراموش نشود.»
همچنان قرآن بر روی میز تحریر در کنار دستش است. اما کتاب بحرالمعارف را ورق میزند. جملاتی را از کتاب بر روی برگههای تکهتکه شده مینویسد و تا میزند.
سه برگه تا شده به مشتری میدهد. روی اولی نوشته شده با آب تربت شسته شده و به مدت ده شب نوشیده شود. برگه دیگر باید در بالای یک درخت سرسبز آویزان شود.
اما برگه سوم حالت ریش ریش دارد. حروف بسیار مبهم را با دست خط بسیار بد نوشته است و هر بخش را پاره کرده است.
هر بخش باید همراه با اسپند و پوست سیر در غروب آفتاب به مدت ده روز سوزانده شود. خاله دختر رو به آقا سید میگوید: «آقا دست شما طلاست. امیدورام مثل همیشه حاجت روایمان کنید.»
دعاها را تحویل میگیرد و ۶۰ هزار تومان به عنوان دستمزد پرداخت میکند. خانه چندان شلوغ و پرتردد به نظر نمیرسد. همسر آقا سید که زنی پا به سن گذاشته است، میگوید: «آقا سید تنها در روز دو تا سه نفر را میبیند. البته مردم بیشتر به سحر جادو تمایل دارند تا دعانویسی.
چون در دعانویسی خبری از پیشگویی و زیر و زبرشدن زندگی نیست. شاید مهمترین کار آقا سید همان گشایش بخت و دعاهای باطل سحر باشد.
بیشتر مراجعهکنندگان آقا سید دارای نوعی عقاید مذهبی هستند و دعانویس را به سحر و جادو ترجیح میدهند. بیشتر مراجعین اعتقادی به فال قهوه و تاروت نداشته و ترجیح میدهند از طریق «ادعیه و آیات قرآنی» مشکلشان را حل کنند.
«تمام دارایی ما همین خانه کوچک در جنوب شهر است که از سال ۱۳۵۰ در آن ساکن هستیم.» صدای اذان ظهر به گوش میرسد اما تلفن خانه آقا سید از طرف هیچ یک از مشتریان به صدا در نمیآید.
همسر سید ادامه میدهد: «آقا سید خیلی خوش انصاف است. مثلا یک سرکتاب را ۲۰ هزار تومان حساب میکند و اگر باطل سحر و یا دعای گشایش بخت، بستن دهان عروس یا مادرشوهر داشته باشید کمی قیمت بالا میرود.
در شهر تهران چند دعانویس مشهور وجود دارد که کسبوکار آنها بسیار پررونق است. بیشتر مشتریان آنها دهان به دهان برایشان تبلیغ میکنند و در میان خانمهای مذهبی طرفداران بسیاری دارند. هر دعای نوشته شده توسط این افراد بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان نسخه میشود.»
رمالی؛ از شیادی تا کفبینی
در بین عموم مردم و خصوصا خانمها افرادی را با نام رمال و یا کف بین شناخته میشوند. در حالیکه این افراد کمترین آگاهی را از علوم غریبه ندارند و صرفا از راه شیادی، با استفاده از برخی آلات از جمله مهره و استخوان و … نمایشی از پیشگویی یا ارتباط غیبی بازی میکنند.
یا پیشگوییهای پیش پا افتادهای می کنند که یک فرد مستعد بدون ابزار خاصی میتواند آن را انجام دهد.
این افراد مسائل بسیار روتین جامعه را با هوش و ذکاوت خود شناسایی کرده و با استفاده از ناآگاهی مردم آنها را با سادهترین روشها فریب میدهند.
گاهی این عوام فریبیها تا حد فال قهوه تنزل پیدا میکند. در موارد دیگر افراد از ابزارهای شناخته شده در بین مردم مانند پاسور و کارتهای تاروت و… استفاده میکنند.
باید گفت که ابداع کننده و گسترش دهنده این نوع فالها افرادی بودند که مستقیما با حلقههای فرق انحرافی، شیطانی و … رابطه داشته و یا از اعضای رده بالای آن بودند.
گروهی از افراد که در بازار خرافهپرستی کشور نقش به سزایی ایفا میکنند، همین به اصطلاح رمالها هستند. بیشتر رمالها را خانمها تشکیل میدهند و عمدهترین خدمات آنها شامل کفبینی، انواع فال تاروت، فال پاسور، فال قهوه، ادعای جنگیری، احضار روح و … است.
هر کس برای بهره بردن از پیشگوییهای خانم فالگیر باید ۲۵ تا ۴۵ هزار تومان حق ویزیت پرداخت کند.
در خانه نسبتا قدیمی در ملارد کرج خانم میانسالی با چشمانی سرمه کشیده اتاق مجزایی را برای صحبت با مراجعین خود اختصاص داده است. فریبا خانم که کفبینیهای او شهرت دارد هیچ مشتری را بدون معرف به نزد خود قبول نمیکند. سه روز در هفته مراجعین خود را میپذیرد و باید برای حضور در خانه وقت قبلی داشت.
وی به ازای هر فال تاروت ۵۵ تا ۶۵ هزار تومان دریافت میکند. البته این دستمزد تنها برای پیشگوییها در یافت میشود. گرد تا گرد اتاق نسبتا نمناک خانمهای جوان، میانسال و حتی دختران نسبتا کم سن و سال نشستهاند.
نوبت هریک که میرسد به داخل اتاق راهنمایی میشوند. پس از کشوقوسهای فراوانی آنچه پیش خواهد آمد گفته میشود. عمدهترین این پیشگوییها در مورد ازدواج، کسبوکار و … است.
خانم رمال از تمامی ابزارآلات بهرهمند است. بسته به نیاز مخاطب پیشگویی کرده و نسخه میپیچد. گاهی حرکتهای مصنوعی برای مهم جلوه دادن کار خندهدار به نظر میرسد، اما برای بسیار مشتریان جذاب است. برای خانم جوانی که با همسر خود مشکل دارد یک نسخه عجیب پیچیده شده است.
خانم جوان باید موی مادر همسر خود را با مُشک و طلسمی که به او داده شده است، بسوزاند و خاکستر آن را به همسر خود بخوراند.
طلسم با زعفران و خون مرغ سیاه نوشته شده است. برای این نسحه ساده باید ۷۰۰ هزار تومان پرداخت کند. از اتاق بیرون میآید و در برابر میز منشی ۷۰۰ هزار تومان کارت میکشد.
بیشترین نسخههای ارائه شده حول محور افکار منفی و تشدید مشکلات است. مهمترین توصیه به خانمهای جوان کنترل بیشتر همسران، دوری از خانواده همسر، عداوت و دشمنی با خانواده همسر، هوو، ورشکستگی مالی و … است.
از آنجایی که بازار خرافهپرستی در کشور بسیار رایج است این نسخههای پوچ خریداران زیادی هم دارد.
فالگیران از کوچکترین نشانه و یا اشاره مراجعین یک داستان خیالی ساخته و آن را با عنوان کفبینی و طالعبینی به مشتریان تحویل میدهند. بازار شیادی فالگیرها بیشتر با همان درد دلهای زنانه و دادن اطلاعات به آدمهای مختلف گرم میشود.
در فضای شلوغ و پر هیاهوی آرایشگاه زنانه، از تمامی اقشار جامعه حضور دارند. خانم جوان و خوشپوشی در آرایشگاه را باز کرده و با استقبال حاضران روبهرو میشود.
خانم جوان از کیف خود فنجانهای کوچک قهوه را در میآورد. به نوبت از تمامی متقاضیان فال قهوه ثبت نام میکند. او میگوید روزهای دوشنبه در این آرایشگاه وعده فال قهوه دارم.
بسیاری از مشتریان به مشتریان ثابت تبدیل شدهاند و اگر یک هفته حضور نداشته باشم حتما سراغم را میگیرند.»
خانمها تکتک به سراغ خانم فالگیر میروند و همزمان با مطرح کردن مشکلاتشان از آن چارهجویی میکنند. هر کس برای بهره بردن از پیشگوییهای خانم فالگیر باید ۲۵ تا ۴۵ هزار تومان حق ویزیت پرداخت کند.
ناگفته نماند فالگیر در پایان برنامه به ازای هر مشتری ده درصد به صاحب آرایشگاه پورسانت پرداخت میکند. حدود ۴۰ زن در آرایشگاه نشسته است.
مشتریان ثابت خانم فالگیر پشت سر هم از محاسن فال قهوههای او میگویند و مشتریان تازه که اصولا اقوام و دوستان مشتریان دیگر هستند را تشویق میکنند به فالگیر اعتماد کنند.
ساعت از هفت غروب گذشته خانم فالگیر با ویزیت ۳۸ نفر کیف دستی خود را جمع میکند. ۱۲۰ هزار تومان پورسانت به آرایشگر پرداخت کرده و آرایشگاه را ترک میکند. خانم فالگیر در فاصله زمانی ۴ تا ۷ بعد از ظهر با ۳۸ نفر دیدار داشته و حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دریافت کرده است.
صدای پچ پچ مشتریان بلندتر میشود توجه به سخنان مشتریان نشان میدهد که همگی برای حضور در جلسه هفته آینده هم آمادگی دارند. درحالیکه هیچ نشانه درست و با مفهومی از آینده و یا راه حلی برای مشکل به وجود آمده به دست نیاوردهاند.
مهمترین صحبتهای فالگیر حول محور خیانت، ضرر و زیان مالی و … است. بیشتر فالگیرها سعی میکنند فضایی را فراهم کنند تا با ساختن سریالهای دنبالهدار در مورد زندگی افراد، آنها را به مشتریان ثابت خود تبدیل کنند.
القا بیش از حد فضای خیانت به یک زوج و یا دشمنی خانواده همسر به یک زوج به خودی خود باعث بروز این مشکلات شده و این برگ برندهای برای شیادی بیشتر فالگیران میشود.
جادوگران شیطان صفت
کیلومترها دورتر از تهران در شهرک وایین شهریار مرد میانسالی که به نظر میرسد، موهای خود را با رنگ یکدست سفید کرده است، ادعا میکنند که میتواند گره از هر کاری بگشاید.
بیشتر مراجعان را افراد دمبخت، کسانی که دنبال کار هستند و یا کسانی که مشکل بچهدار شدن دارند تشکیل میدهند.
کسبوکار این افراد این روزها به قدری سکه است که پای آنها به باشگاههای ورزشی هم کشیده شده است. خانم جوانی تلفن را در خانه جواب میدهد.
زمان را تعیین کرده و تاکید میکند سر وقت حضور داشته باشید. مرد میانسال در یک اتاق آلوده به دود با فاصله زیاد از مراجع خود نشسته است. یک چشم به مشتری و چشم دیگر به گوشه اتاق دوخته است.
رمالها که در حال حاضر بیشترین رونق را در کسبوکار خود تجربه میکنند در بهترین حالت روزانه سه تا چهار مشتری دارند که هر مشتری حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هزینه میکند
ادعا میکند همزاد مشتری را بیدار کرده و در اغفال او است. پشت سر هم از مشکلات و سختیهای مشتری خود میگوید. بیشتر صحبتها حول مشکلات خانوادگی، زن و شوهر و … است.
با سر خود صحبتهای مشتری را به موجودی که دیده نمیشود، منتقل میکند و از او راه حل میگیرد. فضا بسیار خوفناک به نظر میرسد، اما بیشتر از بوی دود اسپند بوی شیادی و کلاهبرداری است که پیچیده است.
با ظرف کوچکی که داخل آن مرکب دارد کار خود را آغاز میکند. کلمات بسیار عجیب و غریب را پشت سر هم مینویسد. نوبت تجویز نسخه میشود.
باید برای بستن بخت یک دختر مقداری از مو و یا تکهای از لباس او را با این طلسم در داخل پوست گرگ نر پیچیده و در یک قبرستان قدیمی دفن کنید.
پس از آن طلسم دیگری را شبانه در مقابل درب منزل آنها دفن کنید. دختر تا زمانی که سن دارد و رنگ موهایش به سفیدی دندانهایش شده نمیتواند ازدواج کند.
این طلسم در دست همزاد او میماند و تا زمانی که همزاد احضار نشود نمیتوان بختگشایی کرد. به عبارتی همزاد را اسیر کردهایم.
این نسخه با تمام موارد ذکر شده ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. طلسمهای و سحرهای نوشته شده اکثرا بوی بسیار بدی میدهد و به نظر میرسد مرکب خون و یا چیزی از این دست است. خود جادوگر هم میداند کاری غیر قانونی انجام میدهد.
هر بار که صدای زنگ در به گوش میرسد با حالت ترس و وحشت به منشی خود میگوید: «یادت باشه اسم معرف رو بپرسی.»
برای پیچیدن این نسخهها رقمهای قابل توجهی از افراد دریافت کرده و تلاش میکند خود را ناجی زندگی مردم جلوه دهد. بیشتر خدمات جادوگران در حیطه افکار منفی و برای کارهای غیر انسانی است.
رمالی و جاوگری کسبوکاری پردرآمد برای برخی از افراد است دیگر رمالها و کفبینها محدود به کولیهای کنار خیابان نمیشوند بلکه کسبوکار رمالها و جادوگران در سالهای اخیر بسیار پررونق شده و کفبینها به حاشیه رانده شدهاند.
رمالها که در حال حاضر بیشترین رونق را در کسبوکار خود تجربه میکنند در بهترین حالت روزانه سه تا چهار مشتری دارند که هر مشتری حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان هزینه میکند.
اما به صورت میانگین یک رمال ۶ تا ۷ میلیون در ماه درآمد دارد که این رقم در میان جادوگران به بیش از ۵ تا ۶ برابر هم میرسد. در بدترین حالت یک جادوگر ده میلیون تومان درآمد دارد.
البته خوشبختانه فضای مبارزه با این افراد بسیار جدی است و بیشتر جادوگران نهایتا دو تاسه سال توانایی کارکردن در جامعه را دارند.
این در حالی است که جادوگران خود را ناجی زندگی همه میدانند و ادعا میکنند توانایی و قدرت پیشبینی سرنوشت افراد را دارند اما از حضور نیروی انتظامی در دفتر کار خود بیخبر بوده و به راحتی به دام قانون میافتند.
همین کسانی که برای زیر و زبر زندگی مردم نسخه میپیچند در برابر کوچکترین مشکلات شخصی خود واکنشی نداشته و نمیتوانند حتی حیات کسبوکار خود را به ده سال هم برسانند.
آنچه در مدت کسبوکار خود ارائه میدهند سناریویی از شیادی و کلاهبرداری است که منجر به آسیبهای اجتماعی میشود.