«ایتالیا ایتالیا» از زبان آقای کارگردان
کاوه صباغزاده به تحلیل و بررسی چگونگی اکران فیلم «ایتالیا ایتالیا» و برخی مسائل امروز سینمای ایران پرداخت.
فیلم «ایتالیا ایتالیا» اولین تجربه بلند سینمایی کاوه صباغزاده به تهیهکنندگی مهدی صباغزاده، این روزها روی پرده سینماهاست فیلمی مفرح و موزیکال که توانسته است تا به امروز با استقبال مخاطبان روبرو شود.
در این راستا مصاحبهای را با کاوه صباغ زاده کارگردان این اثر انجام دادیم و از او درباره فیلمش و مسائل دیگر سینما سوالاتی مطرح کردیم که پاسخ آنها را میخوانید.
ایده اصلی فیلم ایتالیا ایتالیا از کجا آمد؟
از داستان «موضوع موقت» اثر جومپا لاهیری
حرف اصلی فیلمتان چیست؟
راستش زیاد به فکر حرف زدن یا پیام دادن نبودم. داستانی را تعریف کردم که احساس میکردم برای مخاطب دیدنی است. ولی اگر ناچار باشم حرفی درباره پیام فیلم بگویم، باید بگویم حرف فیلم این است که اگر رابطهتان را و طرف مقابلتان را و حال با او بودن را دوست دارید پس پای آن بایستید.
آیا حرف فیلم شما حرف نسل جوان این روزهای جامعه ماست و چرا؟
راستش به این هم فکر نکردم که حرف دل چه کسی را میزنم. بیشتر حرف دل خودم بود و مخاطب اصلی آن طبقه متوسط جامعه است. طبقهای که به لحاظ فرهنگی پیشرفتهتر است و دغدغههای فکری به روزتر و متفاوتتری دارند.
جای خالی آثاری مانند فیلمتان تا چه حد در سینمای ما حس میشود؟
جای خالی هر نوع فیلم متفاوتی در سینمای این روزها حس میشود. فیلمها شبیه به هم شدهاند و تنوع تقریبا از بین رفته است. سینمای ما شبیه به سینمای اتحاد جماهیر شوروی شده است. کاملا یکدست. بدون حتی ذرهای تنوع بصری یا تکنیکی. تک و توک سالی یکی دو فیلم متفاوت ساخته میشود که آن هم برای به در بردن خستگی از چشم بیننده کافی نیست.
آیا با زمان اکران فیلمتان موافقید؟
راستش نه موافق نیستم. چون «ایتالیا یتالیا» یک فیلم خانوادگی هم هست و بهترین زمتن برای اکران یک فیلم خانوادگی نیمه اول سال است ولی این را هم میدانم که همه نیمه اول سال را ترجیح میدهند و اگر قرار باشد همه فیلمها در نیمه اول سال اکران شوند باید نیمه دوم سال سینماها را تعطیل کرد. پس ترجیح میدهم از این راضی باشم که فیلمم اکران شده و فرصت دیده شدن آن فراهم آمده، حالا در هر فصلی.
دلیل یا علتهای استقبال از آن چیست؟
تفاوت و تنوع روایی و بصری و انرژی خوب فیلم دلیل اصلی آن است.
مابه ازای شخصیتهای فیلم شما تا چه حد در جامعه وجود دارد؟
آمار دقیقی ندارم ولی میدانم نمونه آنها در طبقه متوسط کم نیست.
آیا قبل از ساخت «ایتالیا ایتالیا» به این فکر کردید که با توجه به روحیه جامعه امروز اثری شاد و مفرح بسازید و چرا؟
بله. هدفم این بود که بیننده با حال خوب از سالن خارج شود. میخواستم دو ساعت بینندهای را که پول داده و بلیط خریده سرگرم کنم. شاید چون فکر میکنم بیننده از جمله خودم، دیگر حوصلهاش از فیلمهای تلخ و یک شکل درامهای اجتماعی سر رفته و دلش سینما میخواهد. فیلمی که بتواند به واسطه آن کمی تخیل کند.
آیا این روند فیلمسازی را ادامه میدهید یا نه و چرا؟
من سینمای داستانگو و سرگرمکننده را ادامه میدهم. چون میدانم این نوع سینما هم کمکم مخاطب خود را پیدا خواهد کرد. همچنان فیلم اقتباسی میسازم و سعی میکنم خودم باشم و با نگاه خودم فیلم بسازم.
سختترین بخش از ساخت فیلم اول کجاست؟
اینکه اصولا کسی به شما اعتماد نمیکند. نیمی از وقتتان را به جای فیلم ساختن باید صرف توجیه و جلب اعتماد دیگران کنید. این از جذب سرمایه هم سختتر است.
جایگاه فیلم اولیها را طی سالهای اخیر در سینما به چه شکل میبینید؟
خیلی خوب است. هر کدام مدل خودشان فیلم میسازند. ظاهرا تصمیم ندارند دنبالهروی سینمای این روزها باشند. همه راه سختی در پیش داریم. ولی به آینده این نسل خوش بینم. البته اگر به مرور زمان به رقیب یا دشمن هم تبدیل نشویم. به هر حال فضای سینما مسموم است و باید حواسمان به این هم باشد که از خودمان دور نشویم. همین خودی که الان هستیم.
اگر مسئولیتی فراتر از یک فیلمساز و جهان شمولتر در سینما داشته باشید چه تصمیم یا تصمیماتی برای سینمای امروز میگیرید؟
اکران فیلمهای روز دنیا را متناسب با شرایط جامعه آزاد میکردم. تا رقابت با سینمای استاندارد و بینالمللی برایمان جدیتر شود. اگر میخواهیم سینمای بینالمللی داشته باشیم باید یاد بگیریم برای دنیا فیلم بسازیم نه برای فقط ایران و باید با سینمای بینالمللی هم رقابت کنیم نه فقط با خودمان.
فضای اکران سینمای ما به چه شکل پیش میرود؟
راستش هنوز سر در نیاوردم. خیلی پیچیده است. ظاهرا اینکه میگویند سینما در اکران مافیا دارد خیلی هم بیراه نمیگویند. من هنوز از چم و خم روابط و کارها سر در نیاوردام و خیلی در این بحث آماتور هستم. تازه دیروز یک چیز بامزه شنیدم. ظاهرا پاپ کورن یا همان ذرت بو داده که در سینماها میفروشند هم کارتل و مافیایی برای خودش دارد.