افشاگری خواننده پاپ از پشت پرده تسلط مافیا بر موسیقی

    کد خبر :305887

محمد بابایی گفت: دولت از خیلی اتفاقاتی که در پشت پرده موسیقی می افتد بی اطلاع است. نه اینکه نخواهد کنترل کند، خیلی از چیزها آنقدر در اتاق‌های در بسته شکل می‌گیرد که نمی شود کاری کرد.

هیئت موسی بن جعفر (ع) در شهرری یکی از قدیمی‌ترین ‌هیئات است. هیئتی که مشهورترین و خوش آواترین مداحان ری از جمله عباس وزیری فقید و حاج حسین مهدی نیا، صدایشان طنین انداز است.

در روزهای عاشورا و تاسوعا می‌توانیم در دسته جات سینه‌زنی امام حسین (ع) هیئت مذکور، محمد بابایی خواننده را ‌بینیم که در میان دسته دوم جوانان این هیئت معروف و قدیمی مشغول سینه زدن است. با دیدن عشق خالصانه او و پدر محترمش در این هئیت، نمی‌توانیم باور کنیم که او پای ثابت خواندن قطعات موسیقی در اغلب برنامه‌های تلویزیون است. ریشه‌های مذهبی محمد بابایی زمینه‌ای را فراهم آورد که مستقل از محافظه‌کاری‌های مرسوم و رایج در میان اهالی موسیقی با او به گفتگو در مورد مافیای موسیقی بنشینیم.

*وارد شدن به عرصه موسیقی کار بسیار سختی است برای اینکه شما باید تهیه کننده داشته باشید، شرکت حامی داشته باشید. شما بدون این حمایت‌ها، چگونه وارد فضای موسیقی شدید؟

من از 9 سالگی با نوازندگی و آموزش موسیقی وارد این عرصه شدم و ابتدا نوازنده بودم. کسانی که من را می شناسند، می‌دانند من سالها آهنگساز برنامه‌های مختلف تلویزیونی بودم از برنامه‌های طنز و کودک گرفته مثل فیتیله، رنگین کمان،برنامه‌های عموپورنگ و در خیلی از برنامه های دیگر نوازندگی می‌کردم. با بزرگترین مجریان برنامه‌های تلویزیونی کشور کار کردم و از نوازندگی شروع کردم. نوازندگی، تدریس موسیقی و از سال 87 به بعد اولین تیتراژ رسمی را در تلویزیون خواندم. تیتراژ برنامه دورخیز از شبکه دو و چند کار برای توپ طلایی و ورزش از نگاه دو انجام دادم.

*چه کسی تو را به این مسیر هدایت کرد که توانستید خودت را به عنوان نوازنده و موزیسین و آهنگساز در برنامه‌های تلویزیونی مطرح کنی؟

خواست خدا و دعای پدر و مادر و کمک دوستانی مثل مرحوم نیما نهاوندیان عزیز که خدا رحمتش کند، مجری ورزش از نگاه دو .

*چگونه با هم آشنا شدید؟

از طریق سید مرتضی حسینی با هم ارتباط گرفتیم و از دوستان سید مرتضی بود و باهم کم کم چند برنامه رفتیم و این ارتباط شکل گرفت و خیلی راضی بود. گفت دوست دارم یک تیتراژ بسازی و تیتراژ برنامه دورخیز را خواندم. دوستانی که جلد آلبوم تب را دیدند این عرض ارادت مرا دیده‌اند. وقتی آلبوم باز شود، عکس نیما داخل این آلبوم است، به خاطر اینکه تشکر کنم و بگویم که محبتش را فراموش نکردم.

*فضای موسیقی، به شدت مافیایی است و در فضای کلی موسیقی هیچ وقت اجازه نمی‌دهند خواننده‌ای مستقل فعالیت کند. این جمله چقدر صحت دارد که خشایار اعتمادی می‌گوید که پنج نفر خاص موسیقی ایران را هدایت می‌کنند.

صد در صد درست است و من هم تایید می‌کنم. کسانی هستند که برخی خواننده‌ها را یک شبه برجسته می‌کنند. خواننده‌ای که سالها کار می‌کرده و شنیده نمی شده- آنچنان شنیده نمی‌شده – یکدفعه گل می‌کند. تهیه‌کنندگان با خواننده مد نظرشان، قراردادهای ده ساله می‌بندند. تا چند وقت پیش پنج ساله بود، الان دیگر به پنج ساله رضایت نمی‌دهند؛ می‌گویند حداقل باید ده ساله باشد و قرارداد پنج درصدی می‌بندند. مثلا خواننده‌هایی که اسم آوردنشان شاید درست نباشد که دیده‌ایم که در سال گذشته یک دفعه برجسته شدند. تهیه کننده با آنها قرارداد ده ساله می بندند و پنج درصد از قرارداد را می‌گیرند. یعنی خواننده ایکس هر اجرایی می رود چهل میلیون تومان می‌گیرد و تقریبا هر روز ماه هم، در شهرهای مختلف ایران، اجرا دارد. غافل از اینکه هر چهل میلیونی که می‌گیرند تهیه کننده دو میلیون تومان به این خواننده می‌دهد و با او قرارداد ده ساله هم می‌بندند تا پس از یکی دو سال فعالیت نگویند بیشتر می‌خواهند، مادام العمر همین پنج درصد است. یعنی این ده سال حق اعتراض هم نداری و بعد از ده سال هم که خواننده دیگر به درد نمی خورد و مثل دستمال کاغذی مچاله می‌شود و نفر بعدی.

من یکی از مصاحبه‌های تهیه کننده موسیقی را دیدم. در مصاحبه از او پرسیدند شما کار فرهنگی می‌کنید؟ گفت: نه من اصلا کار فرهنگی نمی‌کنم، اصلا کار فرهنگی بلد نیستم. من کار تجاری می‌کنم و به خواننده به شکل یک کالای تجاری نگاه می‌کنم، مثل لباس. حساب می‌کنم اگر او را بیاورم چقدر سود دارد. حساب می‌کنم گوشی موبایل وارد کنم، چقدر سود دارد یا حمایت از فلان خواننده. به جای اینکه گوشی موبایل وارد کنم، یک خواننده را یک شبه برجسته می‌کنم،

*به نظرت دولت‌ها و وزارت فرهنگ چقدر روی امر موسیقی نظارت دارد؟ اصلا دولت روی موسیقی نظارت دارد یا مافیا ؟ براساس تجربه خودت بگو.

بیشتر مافیا. من فکر می‌کنم دولت از خیلی اتفاقاتی که در پشت پرده موسیقی می افتد بی اطلاع است. نه اینکه نخواهد کنترل کند، خیلی از چیزها آنقدر در اتاق‌های در بسته شکل می‌گیرد که نمی شود کاری کرد.

*این اتاق های در بسته که در وزارت ارشاد که نیست؟

هر جایی ممکن است باشد، دقیقا معلوم نیست ولی من نوعی، بارها اثرشان را دیدم. من کسی را ندارم و ارتباط خاصی هم ندارم، یک شعر سالم را می‌برم بارها این شعر ممیزی می‌خورد، یک آهنگی را می برم بارها رد می‌شود، می‌گویند ریتمش خیلی تند است بعد می‌بینم دوستان دیگری که با این شرکت‌ها (تهیه‌کنندگان خاص) دارند کار می‌کنند کارهایی را می‌برند و مجوز می‌گیرند که اصطلاحا زهرش خیلی بیشتر است و شعر خیلی مورد دارتر (اصطلاحا)؛ ولی می بیند که سریع مجوز را گرفت. این سوال پیش می آید که چگونه است. مثلا من برای گرفتن مجوز یک آلبوم یک سال می روم و می آیم. منی که تا حالا یک کلیپ ماهواره ای ندادم، اما خواننده‌ای که سالها با شبکه های مختلف ماهواره ای دارد کار می‌کند و کلیپ هایش را همه دیده‌اند، یک شبه مجوز آلبومش را می‌گیرد، یک شبه با فلان شرکت قرارداد می‌بندد و یک شبه هم کنسرت برگزار می‌کند.

این موارد همه جای سوال دارد. مثلا می‌گوییم فلان خواننده که بسیار خواننده خوبی است و من در خوب بودنش شکی ندارم، بالای پانزده سال است که می‌خواند. چی شد تا شش ماه پیش کجا بود؟ این همه سال چرا دیده نمی شد. مثلا محمد علیزاده دوست صمیمی من که در آلبوم تب با ایشان کار کردم دو تا آلبوم داده بود، تا قبل از اینکه با شرکت ایران گام قرار داد ببندد، اما یک شبه چرا؟ محمد علیزاده خواننده خوبی است و سال 78 -79 با هم برنامه می رفتیم، ولی سال 90 تازه شنیده شد و آن هم یک شبه.

*یعنی تا نخواهند نمی‌گذارند که شنیده شوی؟

سعی می‌کنند آن خواننده‌هایی که خودشان در دست دارند که شاید به تعداد انگشت‌های دو دست نهایتا برسند، روی آنها مانور دهند که آنها اگر بخواهند بقیه هم کنسرت داشته باشند و بقیه هم بتوانند درآمدزایی داشته باشند، به تناسب درآمد آنها هم می آید پایین. در نتیجه المانها و آیتم‌ها و خواننده‌های خودشان را با داستان‌هایی که دارند سعی می‌کنند در صدر نگه دارند و تا حدودی رشد بقیه دچار تزلزل می‌شود.

*خیلی ها پشت در موسیقی می مانند مگر اینکه تهیه کننده اجازه بدهد.

دقیقا همین است تا تهیه کننده نخواهد اتفاقی نمی افتد.

*تو آهنگ های دفاع مقدسی زیادی خواندی. چرا؟

کارهایی که خودم به آن‌ها اعتقاد دارم را خواندم. مثلا وقتی می گویند در مورد شهید کاری بساز، من با دل و جان ساختم، برای ارتش هم ساختم. یکی دو تا کار برای سازمان حفاظت اطلاعات ساختم. خیلی از کارها اینگونه و سفارشی است. تیتراژ اردوهای جهادی که شبکه سه پخش می‌کرد، را خواندم. بیشتر کارهای من مناسبتی بوده.

*می خواهی با بازار مافیایی رقابت کنی یا نه می‌خواهی سبک و کار خودت را عوض کنی؟

سبک کار خودم را می خواهم عوض کنم و در نهایت هم می خواهم بیشتر شنیده شوم اما بازار مافیایی شما را بازی نمی‌دهد، تا موقعی که خودش نخواهد.

*ارشاد برای تک آهنگ و مجوز تک در مورد خواننده‌هایی که وابسته به تهیه‌کننده‌ای خاص نیستند سختگیری می‌کند. چرا؟

الان پخش در فضای مجازی همان داستان عدم کنترل است. ارشاد گفته ( الان یکی دو سال است) که از این به بعد کسی که می‌خواهد در فضای مجازی هر قطعه ای را پخش کند، نیاز به مجوز دارد. من نوعی می‌خواهم در فضای مجازی آهنگی را پخش کنم، همین پروسه خودش زمان بر است، یکی دو ماه طول می‌کشد.

* تقاضا زیاد است؟

تقاضا زیاد است و اینکه هر ترانه‌ای می رود در شورای شعر و مثلا یک بیت آن اصلاحیه می‌خورد و وقتی می بری درست می کنی می آوری، دو هفته طول می کشد دوباره برود در شورا. هفته‌ای یک روز هم جلسه شورا برگزار می‌شود. سه شنبه ها برگزار می شود و گاهی هفته ای دو روز. می‌گویند شورا بیشتر از این تشکیل نمی شود. شورا در یک روز که می آید چند کار می خواهد بررسی کند. تا کارت اصلاح بشود و برود در نوبت، سه چهار هفته طول می کشد. از آن طرف کسانی هستند که همان ظهر کار انجام می‌دهند عصر می گذارند، در فضای مجازی. جالب اینجاست که بعضی‌ها کارهایی را که پخش می کنند تازه می روند دنبال مجوز می روند. کلیپ می زنند بعد مجوز آن را هم می‌گیرند حتی از شبکه های مختلف ماهواره ای کار پخش می شود، بعد می‌گویند ما مجوز گرفتیم ما که خبر نداریم خودشان پخش کردند.

*این داستان همکاری با شبکه های ماهواره ای همچنان یک موضوع پر از اشکال و ایراد است که هیچ کدام از خواننده ها زیر بار رفتن دادن نسخه فول اچ دی نمی‌روند. این نسخه در خوش بینانه ترین حالت نمی‌تواند در فضای مجازی آپلود شود، حتی اگر بگویی اینها کلیپ را با کیفیت ده هشتاد پیکسل دارند دانلود می‌کنند با آن کیفیت، فول اچ دی نمی شود و این کلیپ‌ها از شبکه های ماهواره ای پخش می‌شود.

اصلا نمی شود.

*آیا همکاری بسیاری از خوانندگان با شبکه‌های ماهواره‌ای تائید می‌کنی؟

بله صد در صد و این هم برمی گردد به همان دوستان تهیه کننده ای که کار را پخش می‌کنند و برای اینکه خواننده‌‌شان بیشتر شنیده بشود و کنسرت های خارج از کشور هم داشته باشند. چون خیلی‌ها یک نیم نگاهی به آن طرف آب‌ها دارند. در نتیجه رایزنی می‌کنند، رایزنی‌های پشت پرده که علنی نیست. برای پخش کار هم خیلی از شبکه‌ها برای یک ماه پخش 1500 دلار می‌گیرند، سه بار در روز پخش می کنند. خود تهیه کننده ها مبلغ را پرداخت می‌کنند. حتی مبلغ بیشتری را پرداخت می‌کنند که تعداد پخش بیشتری در روز داشته باشد. چون هیچ مدرک مستندی وجود ندارد، به هیچ چیزی نمی شود، استناد کرد. می‌گویند که خودشان پخش کردند. اول در سایت خودشان پخش می‌کنند و می‌گویند در سایت پخش شده، ارشاد از آنجایی که مجوز کار را داده، نمی داند باید چه کار کند، اینها نکاتی است که باید بررسی شود.

* در این روند بررسی نشدن‌ها عده‌ای از خواننده‌ها بدون تهیه‌کننده قدرتمند، زمین می‌خورند.

صد در صد و یکسری‌ها بیشتر دیده می‌شوند یکسری ها اصلا دیده نمی شوند و کلا یکسری ها آن طور که شاید نمی توانند حق خودشان را بگیرند.

*چون با محمد علیزاده دوستی داری، به واسطه این رفاقت، خودت نخواستی که وارد این فاز بشوی با تهیه کننده خاصی ببندی یا تهیه کننده خاصی به شما پیشنهاد داده که بیا باهم کار کنیم با اینقدر درصد خاص؟

این جریان ناخودآگاه، مثل سیل می آید و من را می برد. من هم مجبور شدم به این قضیه تن بدهم ولی من تا حالا آزاد کار کردم. آزاد کار کردن یک خوبی هایی دارد که حداقل آزاد هستی و مستعمره کسی نیستی. خودت برای خودت کار می‌کنی، خودت در مورد خودت تصمیم می‌گیری ولی آن طوری یک حُسنی دارد. حُسنش این است که خیلی برندترت می‌کنند، شناخته شده ترت می‌کنند. برخلاف تصور که فکر می‌کنی که درآمدت بیشتر می شود، خیر درآمد بیشتر نمی‌شود. در بعضی از موارد کمتر هم می‌شود. با تهیه کننده که قرارداد می بندی برنامه هایی که خودت می رفتی،آن ارتباط هایی که خودت داشتی، همه قطع می شود و هر برنامه ای که می روی می‌ گویند ایشان این مبلغ پایین تر نمی آید و اگر آن برنامه را اوکی کنی، مبلغ خیلی ناچیزی به خود شما می‌دهد.

* نسل اول موسیقی پاپ با همین شیوه محو شد.

واقعا فید شدند. خواننده هایی که هنوز خواننده‌های طلایی هستند و روی دست آنها نیامده خشایار اعتمادی، حامی، مانی رهنما، قاسم افشار، امیر تاجیک، حمید غلامعلی و … اینها کسانی هستند که با یک موج خاص حذف شدند، خودشان خیلی‌ها قهر کردند، عده‌ای از آنها دیدند که این همه زحمت کشیدند آخر آن چیزی که باید برداشت می کردند، نکردند کسانی آمدند که یک شبه صدها برابر آنها بردند و خوردند.

*سلیقه مردم یا سلیقه سازنده ها(مافیای مسلط موسیقی)؟

سلیقه سازنده ها هم صد در صد در آن دخیل است. مثلا آن سلیقه ای که پدران ما داشتند ما نداریم و آن سلیقه ای که ما داریم مطمئن باشید که فرزندان ما نخواهند داشت. ممکن است خواننده مورد علاقه پدرم اصلا خواننده مورد علاقه من نباشد و خواننده مورد علاقه من به هیچ عنوان خواننده مورد علاقه فرزندم نباشد.

در نتیجه نسل به نسل و یک بخشی از آن این است یعنی خود خواننده و هنرمند باید با گذر زمان خودش را وقف بدهد و یک بخشی از آن هم اتفاقات عجیب و غریب بازار موسیقی کشور ماست که کنترل روی آن نیست. یک شبه یک سبکی را براساس بازار و خواسته های خود تهیه کننده سبک به زور به مخاطب القا می‌کنند و آن سبک می‌شود. در صورتیکه می بینید اصلا سبک خوبی نیست. الان گوش مردم دچار مشکل شده، مثلا می‌گویند این شعر چقدر خوب است درصورتیکه می بینید اشکال دارد از لحاظ علم موسیقی ابتدایی ترین چیزها در آن رعایت نشده ولی در بازار محبوب شده.

*و ما همین طوری باید منتظر خواننده هایی باشیم که یکدفعه می آیند یا این تزریق را به صورت مویرگی انجام می دهند الان یکی دو تا روی بورس هستند سال بعد ….

نمی توانم مثلا اسمی بیاورم، چون بعدا دچار مشکل می شوم، در صورتیکه همه می دانیم اینگونه است. خواننده ای که یکسال پیش یک شبه برند شده است الان فید شده، خواننده ای که چند ماه پیش بمب شده بود، الان کم کم فید می شود و دیگر اسمی از او شنیده نمی شود.

* چون گفتی قرارداد ده ساله است اما خواننده‌هایی نظیر حامد همایون و بهنام بانی اوج درخششان بیشتر از یک سال نیست ….

تهیه کننده هم نمی داند که تاریخ مصرف این خواننده چقدر است، یک خواننده ممکن است یکسال جواب بدهد، ممکن است تا پنج شش سال جواب بدهد. الان محمد علیزاده جواب می‌دهد، وقتی دارد جواب می دهد که کنسرت برگزار می کند، تورهای خارج از کشور برگزار می‌کند. تهیه کننده می‌گوید زحمت کشیده ایم، باید برداشت داشته باشیم، در نتیجه آنها قرارداد دراز مدت می بندند. اصلا محکم کاری می‌کنند ممکن است خواننده شش ماه الی یکسال جواب بدهد و ممکن هم است تا ده سال هم جواب بدهد .

* راهکار ورود شکستن جریان مافیایی چیست؟ چگونه می شود این مافیا را شکست یا نظارت دولتی می تواند تاثیر داشته باشد؟

صد در صد، فکر نکنم کسی هنوز جواب دقیقی بتواند به آن بدهد. این چیزی است ما می دانیم و ما متوجه شدیم، مطمئنا یک بخش عمده ای از آن هم از درک من نوعی خارج است، چون هنوز واردش نشدم و خیلی از این داستان ها و اتفاقات خبر ندارم. مثلا خبر دارم به کدام سایت ها چه مبالغی را پرداخت می کنند، به کانال های اینستاگرامی مثلا می‌گویند این کار که امشب آمد باید در تمام صفحه های تلگرامی و اینستاگرامی پخش شود، حالا به یکی دویست تومان به یکی پانصد تومان می دهند هر پیجی قیمت خاص خودش را دارد ،به کانال های تلگرامی چه مبلغی پرداخت می‌کنند، به شبکه های خارجی چه مبلغی را پرداخت می کنند. خیلی چیزها را می دانیم و خیلی چیزها را ما نمی دانیم که تخصص خودشان است.

*کسی در وزارت ارشاد از این موارد خبر دارد؟

صد در صد چیزی است که همه می دانیم. خود ارشاد که متولی امر است مگر می‌شود، خبر نداشته باشد.

*می‌گویند یک جریانی در ارشاد موسیقی را هدایت می‌کند این حرف چقدر صحت دارد. یعنی با همین آدمهای بیرونی هم ارتباط دارند و با همان تهیه کننده های خاص کار می‌کنند. به آنها چراغ سبزهای خوب را نشان می‌دهند و می‌گویند از دهه 70 این مدیریت در ارشاد بوده. خودت این داستان را تجربه کردی؟

به نظر می آید که شیطنت هایی دارد انجام می شود حالا در چه سطحی و چه کسانی هستند من هم بی خبر هستم، ولی چیزی است که نمی شود منکر آن شد مطمئن هستم، مدیران ارشد بی خبر هستند ولی زیر دستی ها… .

شما ببینید یک کارمند جزء مثلا مبالغی را دریافت می‌کند تا مجوز شعرهایی که از لحاظ ممیزی دچار مشکل هستند را ردیف می‌کند، از آن طرف شعرهایی که هیچ مشکلی ندارد بارها قلع و قمع می شوند و به آن مدام اصلاحیه می خورد، زیبایی کار کشته می شه و چیزهایی است که ما دیدیم.

*می گویند محمد علیزاده یک سبکی را آورده و برای چند نفری هم مثل شما آهنگ می‌سازد که نوعی تکثیر کننده سبک خود جناب علیزاده است. یعنی غیر مستقیم علیزاده‌های مشابه در حال تکثیر هستند. البته این سئوال به معنای بد بودن سبک جناب علیزاده نیست. شما هم بعضا به سبک جناب علیزاده می‌خوانید.

وقتی خواننده ای برای کسی کار می سازد، ناخودآگاه سبک و سلیقه او بوده و شبیه می شود. مثلا محسن یگانه برای من کار ساخته. من که کارش را خواندم، وقتی گوش می دهند می گویند که معلوم است آهنگ محسن یگانه است، چون خودش آهنگ را به عنوان الگو می خواند بعد ما سعی می کنیم شبیه سازی کنیم. محمد علیزاده برای کمتر خواننده ای کار کرده، یکی با من و میثم ابراهیمی بوده و با حمید عسگری. محمد رفاقتی کار میکند. فقط با دوستانی کار می‌کند که خودمانی و با آنها رفاقت داشته باشد و دوستشان داشته باشد. در غیر صورت من شنیدم پیشنهاد میلیونی دادند که یک شعر و ملودی از او بگیرند و قبول نکرده. در نتیجه خیلی هم کم کار است و فقط برای خودش کار می کند.

*آینده موسیقی را چگونه می بینی؟

به نظر من خیلی بچه های مستعدی داریم، بچه های کار بلد ولی تا زمانی که مدیریت نشود و هدایت نشود و هر کسی هر کاری که دوست داشت انجام بدهد، خیلی آینده روشنی نمی بینم. ولی با مدیریت می شود درستش کرد، آرزو می‌کنم که آدم هایی که لایق هستند و سالها زحمت کشیدند، به قول قدیمی ها دود چراغ خوردند در موسیقی زحمت کشیدند و علم آن را دارند و حرفی برای گفتن دارند، بتوانند دوباره فعالیت کنند.

*شما در یک خانواده به شدت مذهبی رشد کرده ای، هنوز هم علاقه های مذهبی خودت را حفظ کردی. من می دانم که در هیئات و دستجات امام حسین(ع) به صورت ثابت حضور داری، چگونه با این مسئله کنار می آیی، موسیقی را با اعتقادات بچه هیئتی بودن خودت در تعارض نمی بینی؟

باید موسیقی درست باشد. خیلی از خواننده از خواندن کارهای مناسبتی فراری هستند، مثلا من کارهای فراوانی در مورد امام زمان (عج) یا در مورد امام رضا(ع) خواندم. کار مناسبتی را با نهایت اعتقاد می خوانم و دوست دارم و مطمئن هستم که از برکت وجود پدر و مادر اتفاقات خوب برای آدم می افتد، از دعای خیر آنها. من مطمئن هستم به خاطر دعای مادرم هم شده آینده خوبی خواهم داشت، آینده بسیار خوبی. چون مادرم شب و روز آب می خورم، راه می روم دعا می کند، من را می بیند دعا می کند، من را در آغوش می گیرد دعا می کند و می گوید که آرزویم این است که کارهایت را از همه جا بشنوم، زحمت هایی را که می‌دانم این هم سال کشیدی، مطمئن باش نتیجه می دهد و مطمئن هستم که به خاطر دعای مادرم….

*پس با فضای مذهبی که داشتی هیچ وقت خودت را در تعارض ندیدی؟

به هیچ وجه، کار عاشقانه اگر خواندم سعی کردم با ارزش‌هایمان تعارضی نداشته باشد. یکی از اتفاقات بدی که در موسیقی ما دارد می افتد عدم کنترل درست است. موسیقی هایی که می شنویم با ارزش هایی که وجود داشت زمین تا آسمان اختلاف دارد و نمی توانند جلوی آن را بگیرند و جالب این است که همان آهنگی که آدم واقعا خجالت می کشد مثلا یک پدر جلوی دخترش گوش بدهد، همان آهنگ در بازار موسیقی دست به دست دارد می چرخد. در موبایل ها و در شبکه های مجازی می چرخد و یکدفعه می شود آهنگ برجسته ماه، برجسته سال. اینها اتفاقات ناخوشایندی است که به خاطر عدم کنترل رخ می‌دهد و از آن طرف آهنگ هایی که پتانسیل بیشتری دارد و آهنگ های ارزشی که با مذهب تناقض ندارد، شنیده نمی شود.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید