اسرائیل یا ایران؛ کدامیک نقش «بازیگر ترسو» را بازی می کنند؟

    کد خبر :242192

راهبرد ایران در منطقه بر اساس دفاع و امنیت خود و مردم خود است.راهبرد تدافعی برای ایران در اولویت قرار دارد تا راهبرد هجومی.
تضاد منافع ایران و اسرائیل در مواقع مختلف باعث شده است این سوال شکل گیرد که آیا جنگ در منطقه نزدیک است؟ آیا بحران و تنش از شکل مواضع تند پینگ پونگی می تواند به برخورد نظامی منجر شود؟ این سوال به تازگی نیز در تتاقض منافع در صحنه سوریه مطرح شد.

به گزارش نامه نیوز سرنگونی جنگنده اسرائیلی توسط پدافند هوایی و زمینی سوریه باعث شکل گیری فضای متشنجی در این باره شد و موضوع برخورد سخت در این باره مطرح شد.

تنش بین ایران و اسرائیل و نظریه بازی ها

در دنیای پیچیده و آشوبناک کنونی، روشهای مختلفی بکار گرفته می شود تا بتوان درک درستی از جهان و پدیده های آن داشت. در این میان فهم پیچیدگی تعاملات که در آنها، میان نحوه تصمیم گیری و چگونگی دستیابی به اهداف در میان بازیگران نوعی وابستگی متقابل وجود دارد، مبنای شکل گیری نظریه بازی شده است. این تئوری که امروزه کاربرد فراوانی در علوم سیاسی و به ویژه روابط بین الملل دارد، تلاش می نماید تا بر اساس مفهوم عقلانیت و منفعت، رفتار بازیگران را تحلیل و پیش بینی کند.

در تئوری بازی فرض می شود که تصمیمات بازیگران مبتنی بر عقلانیت است، لذا طبیعی است که بازیگران از میان گزینه های موجود، گزینه ای را انتخاب نمایند که پیامد آن حداقل بوده و یا به عبارت بهتر، گزینه ای انتخاب شود که حداکثر منفعت را برای آنها به دنبال داشته باشد. در این تئوری می توان چارچوب های معینی را تعیین کرد که از آن طریق بتوان انواع بازی ها را تعریف نمود. همچنین تعداد بازیگران، تعداد انتخاب های در دسترس و نیز محتمل ترین گزینه را پیش بینی نمود. به همین دلیل است که در حوزه روابط بین الملل طرفداران زیادی پیدا کرده است.

از همین روست که مناسبات منطقه ای با در نظر گرفتن تنش ایران و اسرائیل، پیچیدگی های فراوانی داشته و دارای ابعاد و تبعات حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی است. همچنین بازیگران این عرصه (به ویژه دو بازیگر اصلی یعنی ایران و اسرائیل)، با تعریف اهداف چند لایه و تدوین سناریوهای متعدد در تلاشند تا حداکثر استفاده و بهره برداری را در این روند ببرند.

همانگونه که ذکر شد، بازی ایران با اسرائیل و بالعکس اهداف و سناریوهای پیچیده و در هم تنیده ای دارد که می توان به چند گزینه زیر اشاره کرد:

-بازی اسرائیل با ایران به منظور مظلوم نمایی و اجماع جهانی علیه ایران.
-بازی اسرائیل با ایران به منظور از بین بردن متحدین منطقه ای آن و انزوای استراتژیکی آن.
-بازی ایران با اسرائیل به منظور معرفی آن به عنوان غاصب و رژیم جعلی.
-بازی ایران با اسرائیل به منظور ارائه چهره ای مخرب در خاورمیانه و عامل اصلی بحران.

همچنین بازی های دیگری می توان نام برد که در این روند قرار دارند. هر یک از بازی های فوق، می تواند بازیگران، استراتژی ها، سناریوها و اهداف مجزا و یا واحدی داشته باشند که بر پیچیدگی کار افزوده و می بایست در جای مناسب خود بحث شوند.

اما بازی مشخصی که در وضعیت حاضر قابل بررسی است، بازی جوانک ترسو برای تنش حاصل از بحران سوریه است. سوریه صحنه ای است که دو سوی بازی قصد دارند دست هم را در آن کوتاه کنند. این وضعیتی در نظریه بازی ها به این شکل تعریف می شود که دو بازیگر، سوار بر اتومبیل های خود در یک جاده خلوت به سرعت به طرف یکدیگر می رانند .. هنگامی که دو اتومبیل با یکدیگر روبرو شوند، هریک از آنها که خود را به سمت راست بکشد و از سرشاخ شدن با حریف اجتناب کند ، مورد سرزنش و ریشخند تماشاگران قرار می گیرد و آن یکی که مستقیما به حرکت خود ادامه دهد ، کسب افتخار می کند .

به نظر بعضی صاحب نظران ، این بازی شباهت زیادی با رو درروئی دو قدرت دارد که یکدیگر را به جنگ تهدید می کنند. بازی جوانک ترسو ، راه حل عاقلانه ای دارد که به هریک از بازیگران حکم می کند همکاری را بر منازعه ترجیح دهند. در روابط بین المللی، هرگاه موقعیتی به موقعیت این بازی شباهت داشته باشد، سیاستمدار مجرب و صاحب رای، سیاست مسالمت آمیز و عاقلانه را بر سیاست خشن و جنون آمیز ترجیح می دهد.

کدام ترسو است؟

جوانک ترسو در بازی بین اسرائیل و ایران در منطقه کدام یک است. اسرائیل، ایران را متهم می کند که در سوریه و در نزدیکی مرزهای آن در حال ساخت پایگاه نظامی است و قصد دارد امنیت این رژیم را به خطر اندازد. اسرائیل حتی ادعا کرده است که با عملیاتهای نظامی چندین اهداف ایرانی را در این منطقه مورد حمله و هدف قرار داده است. در روزهای پیش از سرنکونی جنگنده این رژیم توسط دولت سوریه، این رژیم ادعا کرد پهباد متعلق به ایران را در داخل مرزهای خود مورد هدف قرار داده و سرنگون کرده و عملیات جنگنده مورد نظر نیز به منظور پاسخ به این حرکت بوده است.

اما در سوی دیگر ایران هیچ کدام از اتهامهای اسرائیل نپذیرفته و بارها اعلام کرده است ادعاهای دروغین و خیالپردازی های آنها حتی قابل پاسخگویی نیز نیست. ایران حضور خود در سوریه را به خاطر درخواست این کشور و در مسیر مبارزه با تروریسم می داند و محور اصلی مبارزه و خط مقدم هر اقدامی را دولت سوریه می داند. در موضوع سرنگونی جنگنده اسرائیلی نیز، توان بالای پدافندی سوریه را دخیل دانسته و افزایش توان نظامی این کشور را به منظور پاسخ به اقدامات بعدی قابل تحسین می داند.

بر هیچ کسی پوشیده نیست که ایران و اسرائیل پس از انقلاب ایران در سال 57 نه تنها تضادهای متفاوت منافع از لحاظ استراتژیکی، ایدولوژیکی و ژئوپلتیکی را در مقابل هم می بینند بلکه روند دشمنی به نقطه ای رسیده است که هر کدام به حذف طرف دیگر می اندیشد.

جمهوری اسلامی ایران، این رژیم را به عنوان رژیمی جعلی و غاصب تلقی می کند که بنیان آن بر دروغ و ظلم بنیان نهاده شده و همه بحرانهای منطقه ای با دخالت قدرتهای بین المللی برای حفظ و ادامه این هویت جعلی در حال جریان و استمرار است.

اما جمهوری اسلامی ایران با این وجود، روندها و اقدامات خود را برای حفظ امنیت خود و مردم خود و همچنین ملتهای منطقه قرار داده است و قصد نداشته سوار ماشینی شود که به سمت ماشینی می رود که اسرائیل در آن نشسته است. تسلیحات نظامی، موشکها و راهبردهای امنیتی و نظامی و سیاسی ایران همگی بر مبنای دفاع و حفظ و بقای خود طراحی و عملیاتی شده است و نه حذف و حمله به دیگران.

راهبرد تدافعی برای ایران در اولویت قرار داشته است تا راهبرد هجومی. از این رو در این بازی، باید اسرائیل را بازیگر مخرب و غیر قابل اطمینان تلقی کرد که همه راهبردهای خود را بر اساس حمله و ضربه به دیگران تعیین کرده است .

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید