استراتژی ترامپ درباره کره شمالی و ایران موفق میشود؟
نصر در پایان نوشت:” همه اینها به چه معناست: استفاده بیمورد آمریکا از فشار حداکثری احتمالا یک جهانی ایجاد میکند که در آن آمریکا اصلا قادر نخواهد بود فشار زیادی اعمال کند”.
قدرت ترکیبی تحریمهای تنبیهی، انزوای دیپلماتیک و حتی تهدید به جنگ، باعت تسلیم ایران و کره شمالی نخواهد شد.
به گزارش فرارو، هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در سازمان ملل ادعا کرد دولت او در مقابله با کره شمالی به پیشرفتهایی دست یافته است و قول داد چنین پیشرفتهایی را با ایران هم تکرار کند. او در ستایش از کره شمالی و نکوهش ایران به گزارشگران گفت:” مهم نیست رهبران جهان درباره ایران چه فکر میکنند. ایران به من بازخواهد گشت و آنها توافق خوبی امضا خواهند کرد”. پس واضح است که ترامپ معتقد است که استراتژی فشار حداکثری او – یعنی تحریمهای اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و حتی تهدید به جنگ- به توافقات تاریخی با ایران و کره شمالی منتهی خواهد شد. اما آیا واقعا این استراتژی موفق خواهد شد؟ ولی نصر، استاد روابط بین الملل در دانشگاه جانز هاپکینز، طی یادداشتی در نشریه آتلانتیک به این پرسش پاسخ داد.
نصر معتقد است که اگر چه تحولات کره شمالی، ترامپ را امیدوار کرده است، اما این بدین معنا نیست که استراتژی او موفق خواهد بود. این کارشناس نوشت:”به طور فزاینده معلوم میشود که آنچه ترامپ امیدوار است از طریق کارزار فشار حداکثری به دست بیاورد، با دیدگاه تیم امنیت ملی او همسو نیست: از رفتار او با کیم جونگ اون و بیانیهاش درباره ایران اینگونه برمیآید که هدف او، وارد کردن کره شمالی و ایران به گفتگوهای دیپلماتیک است. (اما) اعضای تیم او به گونهای سخن میگویند که انگار آنها ترجیح میدهند این کشورها را به تسلیم مجبور کنند. پیونگ یانگ و تهران، این امر را به خوبی درک میکنند”.
به نوشته نصر، در حقیقت، هفته گذشته ری یونگ هو، وزیر خارجه کره شمالی، هرگونه اقدام در راستای هستهایزدایی –تسلیم بیقیدوشرط برنامههای موشکی و هستهای – را رد کرد مگر آنکه چنین چیزی با امتیازات ملموس از جانب آمریکا همراه شود. به عبارت دیگر، شاید فشار کیم جونگ اون را به تعامل ترغیب کرد، اما فشار به تنهایی توافق مورد نظر ترامپ را محقق نخواهد کرد. علیرغم تملقهای ترامپ، به نظر میرسد دولت او آنچه جان بولتون، مشاور امنیت ملی “نتیجه لیبی” خوانده، را دنبال میکند. منظور بولتون، توافق ۲۰۰۳ با لیبی بود که در آن معمر قذافی برنامه هستهای لیبی را تسلیم کرد و آن را به خارج فرستاد.
از دیدگاه نصر، شاید ایران و کره شمالی هزینه عدم گفتگو با ترامپ را خیلی زیاد ببینند –امری که ممکن است باعث تعامل آنها با او شود –، اما مقاومت در برابر تسلیم، اولویت آنها است. این بدین معناست که از ارزش فشار حداکثری به مثابه استراتژی راهنما، به مرور زمان کاسته خواهد شد. در حقیقت، اگر تیم امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا با هدف تسلیم، استراتژی فشار حداکثری را ادامه دهند، آنها با مقاومت ایران و کره شمالی مواجه خواهند شد. صبر کردن تا پایان ریاست جمهوری ترامپ یا انتظار برای متلاشی شدن سیاست ترامپ از درون، ممکن است به گزینه مطلوب دو کشور تبدیل شود. کره شمالی به دنبال یک فرآیند دیپلماتیک گام به گام است که در آن آمریکا امتیازاتی – از اعلام صلح در شبه جزیره کره گرفته تا رفع تحریمهای اقتصادی- میدهد. اما در مقابل، تیم امنیت ملی ترامپ قبل از دادن هرگونه مابهازایی، هسته ایزدایی کامل را درخواست میکند. به نظر میرسد آمریکا در برابر ایران هم به چنین سناریویی فکر میکند.
این استاد دانشگاه ادامه داد پیونگ یانگ و تهران پس از مواجهه با این واقعیت ممکن است به صرافت مقاومت در برابر استراتژی فشار واشنگتن بیافتند. کیم جونگ اون، به شرکت در نشست تمایل دارد، اما در زمینه رها کردن بیقیدوشرط برنامههای هستهای و موشکیاش انعطاف کمی نشان داده است. ایران هم به نوبه خودش، فایده کمی در انجام دادن آنچه کره شمالی انجام داده است، میبیند. گفتگو با ترامپ، عملا توافق هستهای که در سال ۲۰۱۵ امضا کرد را از بین میبرد. ترامپ در ماه میاز این توافق خارج شد و احتمالا توقع داشت ایران هم از او پیروی کند و در نتیجه توافق خاص خودش را با ایران امضا کند. اکنون واشنگتن، فشار اقتصادی بر ایران را تشدید میکند و به سایر امضاکنندگان دربار دادوستد با ایران هشدار میدهد.
به گفته نصر، ایران در توافق هستهای هیچ منافع اقتصادی به دست نمیآورد، اما حتی اگر با واشنگتن گفتگو کند، بعید است که از آن خارج شود. چرا که اگر ایران از توافق خارج شود، حق داشتن برنامه هستهای – که به سختی بدست آمد و در توافق تضمین شده- را از دست خواهد داد. احتمالا به همین دلیل است که رئیسجمهور حسن روحانی هفته گذشته گفته قبل از اینکه او با ترامپ گفتگو کند، آمریکا باید به توافق بازگردد.روحانی اینگونه فکر میکند: اگر دولت ترامپ، آمریکا را به توافق هستهای بازگرداند، آمریکا دیگر نمیتواند به مدل لیبی به عنوان یک هدف نگاه کند و مجبور خواهد شد از پایه موجود توافق ۲۰۱۵ مذاکره کند.
البته فقط ایران و کره شمالی نیستند که آسیب فشار حداکثری را متحمل خواهند شد. این سیاستی است که روی کل جامعه بین المللی اعمال شده است. جامعهای که احتمالا در برابر این سیاست مقاومت خواهد کرد و این امر احتمالا به فروپاشی درونی آن منجر خواهد شد. به گفته نصر، انزوای آمریکا در جلسه ویژه هفته گذشته شورای امنیت نشان داد که سیاست فشار حداکثری حمایت بین المللی کمی دارد. در حالی که اعمال فشار حداکثری بر کره شمالی از حمایت مقدماتی چین و کره جنوبی برخوردار بود، این حمایت پس از موافقت پیونگ یانگ با نشست سنگاپور، کمتر شد. آمریکا، متحدانش را در صورت تسهیل تجارت با ایران به مجازات تهدید میکند. فشار آمریکا باعث شده اروپا، چین و روسیه به فکر ایجاد راههایی برای دور زدن تحریمهای آمریکا بیافتند.
نصر در پایان نوشت:” همه اینها به چه معناست: استفاده بیمورد آمریکا از فشار حداکثری احتمالا یک جهانی ایجاد میکند که در آن آمریکا اصلا قادر نخواهد بود فشار زیادی اعمال کند”.